نویسنده یار محمد عرب عامری
بايد با شوهرت بسازي و خوب زندگي كني! اگه با هم نسازين و بخواين دعوا راه بيندازين، اميد نداشته باش كه من با زنم دعوا و بدرفتاري كنم! من زنم رو دوست دارم و به هيچ قيمتي هم حاضر نيستم كه به خاطر ديگران باهاش اوقات تلخي كنم. حواست رو جمع كن، سعي كن زندگي شيريني داشته باشي.
کد خبر: ۴۲۳۰۶۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۱۲
نویسنده محمد مهدی عبدالله زاده
آنسالها شبنشینی رفتن رسم بود؛ مخصوصاً زمستانها. تا دیروقت هم طول میکشید. علی پنج شش ساله بود. او روي کول من بود و رضا روي کول بابا. زمین پوشیده از برف و یخزده بود. باد سردی میوزید. برای همین یک کت انداخته بودم روی سرش. چند قدم که از خانهي عمه دور شدیم، گفت:«آبجی خسته شدی!».
- عیب نداره! راحت باش سرت رو بگذار روي دوشم!
- ایکاش خونهي ما همین بغل بود. دلم برات میسوزه. داری هِن هِن میکنی
کد خبر: ۴۲۲۸۱۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۸
نویسنده عباس خواجه شاهکویی
نزدیک ظهر زنگ در به صدا درآمد. فوری بیل را انداخت زمین و رفت سمت در. در را باز کرد. یک روحانی و یک پاسدار و یک نفر دیگر پشت در بودند. دلش ریخت پایین. میرفت که چهرهاش تغییر کند اما خیلی زود به خود آمد و به اعصاب خود مسلط شد. سلام کرد. روحانی پرسید:«منزل آقای خواجهمظفری؟».
کد خبر: ۴۲۲۵۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۲/۰۵
نویسنده سر کار خانم زهرا حدادی
همانشب رضا به خوابم آمد. ديدم با من حرف نمیزند. نگاهی به سکة روی پيشبخاری کرد و رفت. صبح سکه را داديم بيرون تا شهيد از ما راضی شود. از اول گفته بوديم:«برای رضای خدا شهيد داديم، پس چيزي نمیگيريم.».
کد خبر: ۴۲۲۱۷۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۹
نویسنده سوده عرب عامری و فاطمه گلپایگانی
نور خورشيد از تهويهي غسالخانه مثل چند ستون مورب تا روي صورتش كشيده شده بود. يك ورم كبود شده روي صورتش و يك سوراخ كوچك روي قلبش كه تا پشتش رفته بود! مادرم از خدا خواسته بود كه جنازهاش سالم برگردد!
کد خبر: ۴۲۱۹۴۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۶
نویسنده سمیرا سادات امامی
وقتی محمد یحیايی به سمت آقای احمدی میرفت پاهایش میلرزید و صحنههای آخرین روز خداحافظی از مقابل چشمانش میگذشتند. محمد توان نداشت به چشمان پدر شهید نگاه کند، اما آقای احمدی او را در آغوش گرفت و بوسید؛ به جای پسری که نتوانست صورتش را ببیند. سپس به چشمهایش نگاه کرد. آرام پرسید:«محمد رفیقت کجاست؟».
کد خبر: ۴۲۱۷۷۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۴
نویسنده عبدالله دخانیان
در حفظ انقلاب بکوشید! راه شهدا را ادامه بدید! امام را تنها نگذارید! وصیت نامه نوشته ام ولی به مادرم بگویید صبر کند!
کد خبر: ۴۲۱۶۷۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۳
نویسنده سمیرا سادات امامی
قهرماني در اين مسابقه كه همراه با تشويقهاي اخوي عرب اتفاق افتاد هنور هم برايم شیرینترين مقامي است كه در دوران فعاليت ورزشيام به دست آوردم.
این روزها كه عكسها و خاطرات گذشته را مرور ميكنم گرچه گاه دلتنگ مسابقات ميشوم اما اين همه در مقابل دلتنگيام براي ياران سفر كرده هيچ است.
کد خبر: ۴۲۱۳۷۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۲۰
کتاب «مدافعان حرم زینبی» به نویسندگی محمدرضا بینش فرهمند رونمایی شد
کد خبر: ۴۲۱۳۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۸
نویسنده حبیب الله دهقانی
خیلی از مردم به حلال و حروم کاری ندارن؛ هرچی گیرشون بیاد میخورن. فکر نمیکنن صاحبش راضیه یا نه؟ این همه بالا و پايین رفتیم دیدی یکبار دستم رو طرف درختهاي مردم دراز کرده باشم؟ شاید صاحبش راضی نباشه!
کد خبر: ۴۲۱۲۹۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۸
در تاریخ 1396/11/18 مراسم رونمایی از دو کتاب کودک ایثار و شهادت برگزار گردید.
با حضور 90 نفر از نخبگان کتابخوان دانش آموز آیین رونمایی از دو اثر کودک ایثار و شهادت در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار گردید.
کد خبر: ۴۲۱۲۸۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۸
سمنان- مدیران - میدان پدران آسمانی- کانون پرورش فکری کودکان شهرستان سمنان
نوید شاهد سمنان: به اهتمام بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان و کانون پرورش فکری کودکان استان سمنان دو عنوان کتاب فاخر کودک با نام های "من جنگ را دوست ندارم" و "تنها یادگاری" در تاریخ 1396/11/18 ساعت 9 صبح رونمایی می گردد.
کد خبر: ۴۲۱۰۵۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۶
نویسنده علی رضا عالمی
رمضان سال 1363 ، مدتی را در پایگاه مقاومت بسیج شهر کلاته خیج به تنهایی به سر می برد چند روز از ماه مبارک رمضان گذشته بود ؛ و به علت دوری مسافت بین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهر شاهرود و این پایگاه تدارکات ، امکانات غذایی به پایگاه برده نشده بود و شهید شیخ محمد چند روز با نان های خشکی که از قبل مانده بود ، روزه گرفت و به کسی هم اظهار نکرد تا این که خود برادران بسیج محل به این قضیه پی بردند و موضوع را با سپاه شهر جهت آوردن غذا و تدارکات در میان گذاشتند که شهید محمد می فرمود : « آن چند روز ، روزه هایش ساده و بی تکلف بوده است . »
کد خبر: ۴۲۰۸۱۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۴
نویسنده حسین نعیمی
در یکی از عملیاتهای شناسایی حاجی تصمیم گرفت با بچهها برود داخل خاک عراق. از منطقه گیلانغرب شروع کردند و بعد از چند روز برگشتند. بعدها فهمیدیم که تا نزدیک شهر خانقین عراق پیش رفته بودند.
کد خبر: ۴۲۰۶۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۱۲
نویسنده علی رضا کلامی
خیلی ها فهمید که دنیا بال پروازش را بسته و از جمله سعید که قاطی آنها شده بود. آن هم با حالی خوشی که داشت. همراه بود و پایه وقت هایی که دنبال بهانه ای می گشتیم برای دم گرفتن و سینه زدن.
کد خبر: ۴۲۰۳۲۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۸
نویسنده یار محمد عرب عامری
از ماشين پياده شد و آن ها را از هم جدا كرد. چند دقيقه اي با آن ها حرف زد و بعد از جيبش شكلات در آورد و به هر كدام يك شكلات داد. صورتشان را بوسيد. آنها هم صورت يكديگر را بوسيدند و دنبال كارشان رفتند.
کد خبر: ۴۲۰۲۶۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۷
نویسنده سید فهمیه میر سید
شهید حسین شعبانی ، شهید غلامرضا رسولی پور ، شهید محمد تقی خیمه ای ، شهید محمود بانی ، شهید نوروز علی فخریان
کد خبر: ۴۲۰۱۱۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۱/۰۵
نویسنده محمد عزیزی
شوکت پور پس از گفتن این حرف ها به طرف آنان دوید. عزیزی هم پشت سرش بود. به انها که رسیدند کمکشان کردند تا از داخل باتلاق نجات پیدا کنند. فقط یک نفر از رزمندگان درون باتلاق ماند و هر کاریمی کرد نمی توانست خود را به آن سمت که حسن می گفت بکشاند و هر لحظه بیشتر در باتلاق فرو می رفت و فریاد می کشید: «کمک!کمک!»
کد خبر: ۴۱۹۴۲۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۷
نویسنده سرکار خانم سید فهیمه میرسید
خاطرات از برادران شهید سید جمال و سید مهدی احمد پناهی
کد خبر: ۴۱۹۰۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۳
عروسم جنگ است، حجله ام سنگر، تير و تركش ها نقل و نبات عروسي ام
کد خبر: ۴۱۸۸۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۲۳