- زندگینامه و خاطرات

navideshahed.com

سیدشهیدی که آوازۀ شجاعتش در بیابان‌های شرهانی طنین‌انداز شد

سیدشهیدی که آوازۀ شجاعتش در بیابان‌های شرهانی طنین‌انداز شد

از محله‌های نارمک تهران تا خط‌مقدم نبرد حق علیه باطل؛ زندگی‌نامه حماسی مردی که با عشق به قرآن و ایمان راسخ، قدم در راهی نهاد که پایانش را تنها خدا می‌دانست. شهید سیدحسین آقایی طبالوندائی، فرمانده دلیری که در خاکریزهای جنوب، جان را به دستان مولایش سپرد و هنوز پس از دهه‌ها، یادش چون خورشیدی بر تارک تاریخ دفاع مقدس می‌درخشد.
از بازسازی مخابرات تا شهادت در آتش

از بازسازی مخابرات تا شهادت در آتش

فاطمه آثاری، دختر شهید سیدمحمود آثاری، خاطره شهادت پدرش را روایت می‌کند؛ مردی که در آبان ۱۳۶۰ برای بازسازی مخابرات به مهاباد رفته بود و در حمله گروهک‌های ضد انقلاب، به همراه سه همراهش به شهادت رسید. این روایت تلخ و شیرین، امروز پس از سال‌ها، همچنان درس‌های نابی از ایثار و مقاومت دارد.

"از خاک همدان تا خونین‌شهر مهاباد؛ روایت مردی که با ایمانش تاریخ ساخت"

در اولین روز سال ۱۳۴۱، در خانواده‌ای روستایی و مستضعف در همدان کودکی متولد شد که سال‌ها بعد، نامش در میان شهیدان دفاع از انقلاب جاودانه شد. محمدحسین مرادی، از همان کودکی با محرومیت‌ها جنگید، اما هرگز اجازه نداد سختی‌ها، ایمانش را تحت تأثیر قرار دهد. سرانجام در اولین روز بهار ۱۳۶۱، در حالی که تنها ۲۰ سال داشت، در مهاباد با اصابت گلوله‌ای به سر، به آرزوی دیرینه‌اش رسید و به ملکوت اعلی پیوست.

"معلم سنگرها؛ از مکتب فشندک تا شهادت در الی بیت‌المقدس"

"از کلاس‌های کاهگلی مدرسه فشندک تا سنگرهای خونین بیت‌المقدس، شهید باقر محمود کلایه مسیری را پیمود که هر گامش درس ایثار بود. معلمی روستایی که نه با گچ و تخته، که با جان و خونش به شاگردان جبهه آموزش وفاداری داد. سوم خرداد ۶۱، وقتی گلوله‌ای قلب این آموزگار بی‌ادعا را نشانه رفت، خرمشهر شاهد یکی از زیباترین صفحات دفتر شهادت بود - صفحه‌ای که با خون مردی از طالقان رقم خورد."
روایتی از برادر شهید: یوسف پسندی؛ مردی که با لبخند به شهادت رسید

روایتی از برادر شهید: یوسف پسندی؛ مردی که با لبخند به شهادت رسید

برادر شهید یوسف پسندی از روزهایی می‌گوید که یوسف، با همان شوخ‌طبعی و مهربانی‌اش، خانه را پر از شادی می‌کرد و در جبهه، با ایمانی راسخ، به استقبال شهادت رفت. این روایت تلخ و شیرین، از کودکی در فومن تا شبی که خرمشهر آزاد شد و یوسف، آسمانی‌تر از همیشه بازنگشت...
سرباز عاشقی که در خاکریز ایمان، جاودانه شد

سرباز عاشقی که در خاکریز ایمان، جاودانه شد

از محرومیت‌های بندر ماهشهر تا اوج عزت در جبهه‌های نور، شهید اصغر توکلیان‌‌پور، روایتگر عشقی آتشین به اسلام و انقلاب بود. یتیمی که با دلِ بی‌قرارش، راه آزادی را در سایه سارِ خون سرخ شهادت یافت و در هفتم خرداد ۶۱، با ترکشِ دشمن، به ملکوت اعلی پر کشید. اینک نامش، چون نگینی درخشان بر تارک تاریخ دفاع مقدس می‌درخشد!