نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
تاریخ شفاهی همسران شهدا
در این کلیپ همسر شهید «محمود شاه‌حسینی» نقل می‌کند: «برای اینکه از من اجازه بگیرد، نصف ثواب شهادتش را به من بخشید.»
کد خبر: ۵۸۲۳۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۷

خاطرات شفاهی والدین شهدا
والدین شهید «عبدالله پورفولادی» می‌گویند: شهید خودش یک دانش‌آموز بود و همیشه می‌گفت؛ "دانش‌آموزها باید اول به جبهه بروند و بعد برگردند درسشان را ادامه بدهند." وقتی گفت می‌خواهد به جبهه برود، ما مخالفت کردیم، اما او در جواب گفت؛ "می‌خواهم به خاطر امام بروم." همان شبی که به جبهه رفت، خوابش را دیدم؛ روبه‌رویم ایستاده بود و به من نگاه می‌کرد.
کد خبر: ۵۸۲۲۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۵

خاطرات شفاهی همسران شهدا/
همسر شهید «رحمان عبدالی» می‌گوید من و شوهرم سه سال با هم زندگی مشترک داشتیم و فرزند دومم ۲۰ روز بعد ار شهادت همسرم به دنیا آمد. با وجود اینکه خانواده‌های هر دو طرف در کنارم بودند، اما باز هم نبود پدر بچه‌ها برایم خیلی سخت بود. به راستی همسران شهدا هم نقش پدر داشتن و‌هم مادر. در ادامه این مصاحبه منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۸۲۲۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۴

جانباز «محمدحسن رادمنش» در گفتگو با نوید شاهد:
«تیری که به پایم اصابت کرده بود انگاری به پایم نخورده، به قلبم خورده بود. هر لحظه که می‌گذشت جانم با خونریزی درمی‌آمد. گردنم، شال گردن بود، آن را محکم روی زخمم پیچیده و بستم. اما خونریزی همچنان ادامه داشت، این بار چفیه را باز کردم و محکم بستم. ثانیه‌ها که بیشتر می‌گذشت، بیشتر بی‌حال می‌شدم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات خواندنی جانباز ۷۰ درصد «محمدحسن رادمنش» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۸۲۱۶۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۴

خاطره ای از دفاع دلیرانه در بازی دراز؛
در اولین روزهای جنگ تحمیلی، رزمندگان روستای «آب باریک» در کرمانشاه با حضور در خطوط مقدم نبرد، در برابر گلوله‌های توپ و حملات دشمن ایستادند. «شکرالله مصطفایی»، یکی از رزمندگان این منطقه، از شب نخست درگیری‌ها می‌گوید؛ جایی که صدای «الله اکبر» یکی از دوستانش، حتی پس از قطع شدن پای او، تا آخرین لحظه در یادش باقی ماند.
کد خبر: ۵۸۲۱۳۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۴

قسمت سوم خاطرات شهید «علی طاهریان»
دوست شهید «علی طاهریان» نقل می‌کند: «گفت: داشتم قرآن می‌خوندم که یک لحظه احساس کردم چیزی شبیه نور فرود آمد و مرا فرا گرفت. درحال خودم نبودم. دلهره شدیدی گرفتم تا اینکه بعد از چند دقیقه کم‌کم خودم رو جمع و جور کردم. حاج آقا عبدوس گفت: ان‌شاءالله خیره!»
کد خبر: ۵۸۲۱۰۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۵

«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا، همسران، آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» گفتگو با مادر بزرگوار شهید «حسن کارگران بافقی» پرداخته است. این مادر بزرگوار بیان کرد: «فرزندم یک بار به مرخصی آمد و می‌گفت که به شهادت می‌رسم و به آرزوی دیرینه خود شهادت رسید.» پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد یزد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۸۲۰۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۲

گفتگو با آزاده و جانباز «پرویز مرادی موردی»
آزاده و جانباز سرافراز «پرویز مرادی موردی» در گفت‌وگویی بیان کرد: چندین بار به بسیج سپاه محل زندگی‌ام مراجعه کردم، اما چون رضایت والدین یا سرپرست لازم بود، با اعزامم موافقت نمی‌کردند. هیچ وقت تسلیم نشدم، با اشتیاق زیادی که داشتم و پس از چند بار مراجعه در نهایت با اعزامم موافقت کردند.
کد خبر: ۵۸۲۰۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۱

«در را که باز کردم عصای زیر بغلش را پنهان کرد که من نبینم. پای گچ گرفته‌اش را که دیدم نگران و مضطرب گفتم چی شده؟ گفت هیچی پایم به جایی خورده و در بیمارستان صحرایی تحت مراقبت بودم حالا که بهتر شدم آمدم خانه ...» ادامه این خاطره از شهید «علی سیم‌بر» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۸۲۰۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۱

«عملیات لو رفته بود. کمبود امکانات و غذا بچه‌ها را خیلی خسته کرده بود به طوری که بیشتر اوقات به هر نفر یک لیوان پلاستیکی سرخالی برنج می‌رسید ...» ادامه این خاطره را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۸۲۰۴۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۱

شهید «اصغر علیپور تازه‌کندی» فرمانده گروهان غواصی و خط‌شکن عملیات‌های متعدد ۸ سال دفاع مقدس بود. پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد آلبومی از خاطرات این شهید بزرگوار را تقدیم حضور علاقه‌مندان می‌کند.
کد خبر: ۵۸۲۰۴۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۱

پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد آذربایجان شرقی، زندگینامه شهید والامقام «اصغر علیپور تازه‌کندی» را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند.
کد خبر: ۵۸۲۰۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۱

کتاب «وکیل باشی» به کوشش زهرا شاهینی، بر اساس خاطرات جعفر شرفیه، پدر شهید «محمد شرفیه» از دوران دفاع مقدس است.
کد خبر: ۵۸۲۰۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۱

پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد آذربایجان شرقی، زندگینامه شهید والامقام «امیر آذری» را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند.
کد خبر: ۵۸۲۰۰۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۰

زندگینامه شهید والامقام «محمدرضا وحدانی امند»،
با توجه به اینکه شهید محمدرضا وحدانی برادر بزرگش مجید را در راه اعتلای انقلاب و اسلام در منطقه کردستان بدست اشرار و گروهک‌های دمکرات و کومله از دست داده بود با شهادت برادرش آرام و قرار نداشت و می‌گفت باید جای خالی او را در جبهه‌ها پر کنیم.
کد خبر: ۵۸۲۰۰۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۰

زندگینامه شهید والامقام «مجید وحدانی امند»
در قسمتی از زندگینامه شهید والامقام «مجید وحدانی امند»، می‌خوانیم: «پس از بهبود نسبی از بیمارستان مرخص و با یک ماه مرخصی استعلاجی پیش خانواده برگشت و پس از چند روزی استراحت تحمل دوری از همرزمان خود برایش سخت شد و گفت که اکنون زمان حضور در محل خدمت و دفاع از نظام مقدس اسلامی است و نباید همرزمان خود را تنها گذاشت.»
کد خبر: ۵۸۱۹۷۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۰

پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد آذربایجان شرقی، زندگینامه شهید والامقام «یوسف امیرفقر دیزجی» که ابتدا طعم جانبازی را چشید و پس از آن به فیض شهادت نائل آمد را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند.
کد خبر: ۵۸۱۹۰۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۹

پایگاه اطلاع رسانی نوید شاهد آذربایجان شرقی آلبوم تصاویر شهید «محبوب صیامی» را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند.
کد خبر: ۵۸۱۹۰۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۱۹

برادر شهید «علی‌اصغر طاهریان» نقل می‌کند: «داشت ساکش را بیرون می‌ریخت. پیراهن را برداشت و گفت: داداش! این رو برام نگهدار. وقتی خواستیم او را تشییع کنیم، همان پیراهن را به تن داشت.»
کد خبر: ۵۸۱۸۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۸

خانواده شهید «سید محمد طباطبایی‌خو» نقل می‌کنند: «از بچه‌های جبهه خیلی تعریف می‌کرد. از صفا و صمیمیت آن‌ها می‌گفت و از مهربانیشان. می‌گفت: مادر! برای بچه‌های رزمنده دعا کن که طوری نشن.»
کد خبر: ۵۸۱۸۸۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۳/۰۹/۲۷