همان مادری که هر روز برای نماز به مسجد می رود و ما ساده از کنار او عبور می کنیم می تواند، نمادی از ام البنین (س) هم عصر ما باشد که هر ساله در سالروز وفاتش به سوگ می نشینیم و فرزندان او در کربلای ایران علی اکبر و علی اصغری بودند که دور مولایشان حسین گشتند و قربانی راهش که آزادگی بود شدند.
مراسم گلباران مزار نامداران گمنام امروز چهارشنبه بیست و سوم اسفند ماه 1396، به همت معاونت فرهنگی و اجتماعی بنیاد شهید و امور ایثارگران استان البرز برگزار شد.
کتاب خاطرات سرخ «مروری بر دو روایت از وقایع قبل و بعد از انقلاب اسلامی » به روایت « ابراهیم غلامحسینی» و بازنویسی و ویراستاری «مرتضی دهقان آزاد» تدوین شده است. این کتاب در انتشارات شناشنامه در سال 1396 ، برای اولین بار در شمارگان هزار نسخه به بهای دوازده هزار و در صدو سی و یک صفحه مصور و رنگی در قطع رقعی در کرج به چاپ رسید.
من قرباني نمي خواهم اگر مرا دوست داريد برايم دعا كنيد كه خودم در راه آقايم امام حسين (ع)قرباني شوم. روز بعد گفت كه مادر اجازه بده كه من بروم او مي گفت: من بايد بروم در جبهه به من احتياج دارند.
در سالروز عروج شهید « عباسعلی آتشگاهی» منتشر می شود؛
ولي دعاهاي مكرر شبانگاهي و صبحگاهي خود را انقدر بلند خواهم كرد تا قابوس نامه سرخ شهادت را دريابم. تا از روز تولد به شهادت حسين هزار بار خون گريه كنم و فلسفه شهادتش را درك كنم.
در سالروز تاسیس بنیاد شهید و روز بزرگداشت شهید سه شهید گرانقدر از شهدای جنگ تحمیلی که کارمند بنیاد شهید استان البرز بوده اند را طی این مطلب معرفی می نماید.
در شب هفتم محرم الحرام وقتي كه مادرش از تكيه برمي گردد با تعجب مشاهده مي‌كند كه پسرش راه مي رود و با حيرت از او سوال مي كند تو كه نمي‌توانستي راه بروي؟ !! محسن حرفش را قطع كرده و مي گويد...
برای تولد فرزندش از جبهه آمد و بعد که می خواست به جبهه برگردد می خواست از زمین بلند شود و برود که زمین خورد و دست هایش را روی دیوار گذاشت و گفت: من ان روز را که به شهادت رسیده ام می بینم.
در سالروز عروج شهید « ابوالحسن اصلانی» منتشر می شود:
موقعی که کفار به مملکت اسلامی حمله کردند من دیگر اولاد شما نیستم و باید بگویم که فرزند اسلام و ایرانم و آن روزی که اسلام در خطر باشد من فرزند اسلامم و من و سربازان حزب الله دیگر ما پسران اسلام و سربازان امام زمان هستیم.
در سالروز عروج آسمانی « غلامرضا حکمتی» منتشر می شود:
غلامرضا نور چشم من بود و بعد از او من دیگر اینها را نمی خواهم و اما برادر شهید بلند شد آنها را به او بازگرداند و گفت آن مبلغ را نیز بعد از این خودم پرداخت خواهم کرد.
کلیپ خط دو کاری از محمد عموری و دبیر خانه ستاد یادواره فرهنگی شهدای البرز با همکاری معاونت پژوهش و ارتباطات فرهنگی اداره کل بنیاد شهید و امور ایثارگران استان البرز می باشد.
به مناسبت بزرگداشت روز شهید برنامه صعود تیم کوهنوردی جانبازان استان البرز به همراه مسئولین و امت شهیدپرور با یاد و خاطره شهدا در روز سه شنبه پانزدهم اسفند ماه ساعت هفت صبح در ارتفاعات عظیمیه تپه نورالشهدا انجام شد.
شخصیت و منش ضمیر به حدی خوب بود که گاهی در بحث هایمان حتی اگر حق با او بود باز هم عذر خواهی می کرد. ضمیر روح بزرگی داشت. چیزی را که می دانست به اقتضای سنم دوست دارم، داشته باشم برایم می خرید و همیشه تاکید برحفظ حجاب داشت. با شهادت ضمیر من هم تنها و بی پناه شدم اما من افتخار می کنم که برادرم در سوریه شهید شده است.
برادران دوره سی را در پادگان دیدند و بعد از چند روز برادران تیپ حبیب کرج به پشت پادگان دوکوهه آورده شدند. پدرم که نیز در گردان چهار همراه دیگر رفقا در «تیپ حبیب» بود هم با آنها آمده بود و در حال حاضر در منزل ما فقط مادر و خواهرم بودند.