نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

مصطفی پسر نترس و شجاعی بود

مصطفی پسر نترس و شجاعی بود

مادر شهید غریب «مصطفی مدهنی» می گوید: مصطفی پسر نترس و شجاعی بود. ما هیچوقت فکر نمی کردیم به اسارت دشمن دربیاید چون خیلی باهوش و زیرک بود. ولی در عملیات زخمی می شود و به اسارت درمی آید. در اسارت هم دوستانش تعریف کردند که همیشه با عراقیها مقابله می کرد تا اینکه بعد از چند ماه اسارت او را به شهادت می رسانند.
45 سال است که منتظرم سعید برگردد

45 سال است که منتظرم سعید برگردد

مادر شهید غریب و جاویدالاثر «سعید گیل آبادی» می گوید: اوایل جنگ سعید به قصرشیرین رفت و سوم مهرماه 1359 به اسارت درآمد. از همان زمان تا الان که 45 سال می گذرد منتظرم و چشم به در خانه دوختم تا سعید برگردد. همه می‌گویند سعید شهید شده اما من همچنان منتظرم. تا زمانی که بمیرم منتظر بازگشت سعید هستم.
نداشتن پدر، مانع رفتن محمدباقر به جبهه نشد

نداشتن پدر، مانع رفتن محمدباقر به جبهه نشد

رقیه سلمانی ابر مادر شهید «محمدباقر جدی‌ابر» می‌گوید: «محمدباقر اهل نماز و روزه بود. او از طریق بسیج به جبهه اعزام شد، یکبار به او گفتم: تو پدر نداری، در کنار ما بمان. گفت: دفاع از کشور یک وظیفه است و باید بروم.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد می‌بینید.
جبهه مقدس است

جبهه مقدس است

رحمت‌اله نیل ناز پدر شهید «محمد نیل ناز» می‌گوید: «هر زمان که به محمد می‌گفتم: در خانه بمان و بگذار دیگران به جبهه برودند، می‌گفت: به فرموده امام(ره) باید پادگان ها را پر کنیم. او تا زمانی که خدمت سربازی‌اش بود، به جبهه رفت و بعد از اینکه سربازی‌اش هم تمام شد، دوباره به جبهه رفت. می‌گفت: جبهه مقدس است» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر و مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد می‌بینید.