نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

حاضرم خانواده‌ام را در راه انقلاب، رهبری و قرآن تقدیم کنم

حاضرم خانواده‌ام را در راه انقلاب، رهبری و قرآن تقدیم کنم

جانباز 30 درصد و پدر دو شهید ابوالفضل رجب زاده می گوید: «من از سال 1357 به خاطر خدمت به مردم و محافظت از ناموس پای این انقلاب بوده‌ام و هم اکنون که ۸۵ سال سن دارم نیز حاضرم خانواده‌ام را در راه مردم، انقلاب، رهبری و قرآن حتی جانم را تقدیم کنم.»
می‌گفتند سرباز ما باشید!

می‌گفتند سرباز ما باشید!

جانباز 70 درصد «ابراهیم گرمانج کوسی» گفت: «گروهک‌های مختلف با اسلحه به سمت روستا می آمدند و ما مجبور بودیم به آنها نان بدهیم، می‌گفتند به جای سربازی برای دولت، سرباز ما باشید.»
گفتن نرو، گفتم توکل بر خدا

گفتن نرو، گفتم توکل بر خدا

جانباز 50 درصد ابراهیم صوفیانی‌زاده در بیان خاطرات خود می‌گوید: «سه بار گفتن نرو زخمی می‌شوی هر سه بار گفتم توکل بر خدا تا اینکه قدم‌هایم را می‌شمردم و پای چپم را گذاشتم روی مین، منفجر شد و پای چپم را برای همیشه از دست دادم.»
عاشق امام بود

عاشق امام بود

مادر شهید عبداله کاظمی گفت: امام را خیلی دوست داشت و عاشقش بود.

عاشق شهادت بود و سرانجام به آرزویش رسید

در زندگینامه شهید «سید محمد میرسالاری» می‌خوانیم: در دی ماه ۱۳۵۰ وقتی حکومت بعث ایرانیان را با خشونت از عراق بیرون راند، محمد هم به همراه خانواده‌اش عازم قم شدند. محمد عاشق جهاد در راه خدا و شهادت بود و سرانجام به آرزویش رسید.
فرزندم در راه اسلام رفت و شهید شد

فرزندم در راه اسلام رفت و شهید شد

مادر شهید «مهراب رشیدی گل‌روئیه» می‌گوید: اخلاقش خیلی خوب بود. زمانی که می‌خواست به جبهه برود به او گفتم؛ مادر اگر برای من باشی برمی‌گردی و اگر برای من نباشی پیش خدا می‌روی. برو خدا به همراهت باشد. یک روز فرزندم در خوابم آمد و گفت؛ اگر سر مزارم آمدی برایم گریه نکن چون من در راه خدا و اسلام رفتم.