نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
شهید قدرت الله زرگریان
جایزه تو رو هم بعد از حفظ کردن بهت می دم
کد خبر: ۴۱۸۲۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۳

چنان با آن دو جوان گرم گرفت كه تصور كردم سال ها يكديگر را مي‌شناسند. چند لحظه با آن دو صحبت كرد. وقتي حرف هايش تمام شد، جوان‌ها احساس خجالت و شرمساري كردند. احمد راه امر به معروف را پيدا كرده بود.
کد خبر: ۴۱۸۲۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۳

روایتی کوتاه از شهید محسن وزوایی
در عمليات فتح المبين راوي تيپ 27 محمد رسول الله(ص) در قرارگاه تاكتيکي تيپ بودم. در شب دوم عمليات قرار بود شهيد محسن وزوايي فرمانده گردان حبيب بن مظاهر تيپ 27 وارد عمل شود.
کد خبر: ۴۱۸۲۷۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۳

عمليات‌ كربلاي پنج؛ انهدام‌ قوي‌ترين‌ دژ دشمن‌؛ 19 / دی ماه /1365
در عمليات کربلاي 5 امام خميني(ره) گفتند: «حسيني بجنگيد»؛ اين جمله چنان نيرويي به رزمندگان و مجروحان اين عمليات داد که دوباره به صحنه مبارزه برگشتند و حماسه‌اي ماندگار از خود بر جاي گذاشتند.
کد خبر: ۴۱۸۲۷۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۳

تابستان سال 56همه فکر می کردیم می رود کلاس شنا در حالیکه ایشان در گردان غواص لشکر ثارالله (گردان 408) عضو شده بود، وظیفه ی او استفاده از آر پی جی و انهدام تانک بود.
کد خبر: ۴۱۸۲۱۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۲

نویسنده: یار محمد عرب عامری
خداي اونها هم بزرگه! من بايد به خاطر دفاع از اسلام و دينم جبهه برم!
کد خبر: ۴۱۸۱۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۲

من خيلي دلم مي خواست يک جوري بشود که همه بچه هاي کوچه با هم دوست باشند و آن سه چهار تا بچه هم ديگر متلک و فحش نخورند اما نمي دانستم که با چه زباني به بچه هاي کوچه مان حالي کنم که اين کارشان درست نيست و مسخره کردن ديگران کار زشتي است. و ضمنا خيلي هم دلم مي خواست.که بچه هاي ديگر هم به مسجد بيايند و کتاب بگيرند و بخوانند و مثل من لذت ببرند و يک چيزي ياد بگيرند.
کد خبر: ۴۱۸۱۵۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۲

حمید گفت امشب شب دامادی من است و به طور جدی گفت من شهید می شوم به طوری که بعد از عبور از موانع به موقعیت کانل 143 شراهانیه رسیدیم ...
کد خبر: ۴۱۸۱۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۲

مروری بر زندگی نامه و وصایای سردار شهید زین العابدین علی
جبهه و جنگ چنان وي را عاشق كرده بود كه او حتي راضي نمي شد تركش ها را از بدنش جدا كرده و انگشتان شكسته خود را درمان كند
کد خبر: ۴۱۸۱۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۲

نویسنده محمد محقق
این جا پادگانه یا مجلس عروسی!
کد خبر: ۴۱۸۱۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۱

شهید سّید عسگری زرگری
«یه خبر خوش! یه خبر دست اول!».
کد خبر: ۴۱۸۱۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۲

خاطرات رزمندگان لشکر ثارالله از عملیات کربلای 4؛
چندين سال در عمق خاک دشمن شناسايي کردم، ولي اسير نشدم، آن روز نزديک بود در خاک خودمان اسير شوم.
کد خبر: ۴۱۸۰۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۱

دل نوشته های شهید والامقام احمد نظری
امیدوارم موقعی که به سمنان آمدم دختر عزیزم خوب خوب ((بابا)) بگوید
کد خبر: ۴۱۸۰۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۱

کتاب «روزهای با تو بودن»، مجموعه خاطرات همسران شهید لشکر 41 ثارالله را شامل می شود.
کد خبر: ۴۱۸۰۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۰

سيد، وقتي مداحي مي کرد، يک سنگيني و وقار خاصي داشت و در ازاي مداحي، پول هم نگرفت؛ مي گفت: اگر در ازاي مداحي کردنم پول بگيرم، چطوري فرداي قيامت مي توانم بگويم براي شما خواندم ؟!مي گويند : خواندي ، پا داشش را گرفتي ! من اصلا ائمه را با پول مقايسه نمي کنم !
کد خبر: ۴۱۸۰۴۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۰

آنچه می خوانید فرازهایی از خاطرات همزرمان شهید حسن باقری در مدت حضور شهید در جبهه است.
کد خبر: ۴۱۸۰۳۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۰

قسمت نخست خاطرات شهید «سید محمود زرگر»
دوست شهید « سید محمود زرگر» نقل می‌کند: « یکی از بچه‌های محلات به عطر حساسیت داشت و ایشان درست چند لحظه قبل از آن خمپاره، در حالی که داشت عطر می‌زد به شهادت رسید.»
کد خبر: ۴۱۸۰۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۰

سردار شهید حسن عزیزیان
جز رضاي تو هيچ عاملي مرا به اين سوي نكشانده است . من آمده ام تا آخرت خود را تأمين كنم. آمده ام تا دشمنان تو و دين تو را منكوب و مقهور كنم.
کد خبر: ۴۱۸۰۲۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۰

هدف کلی ما در جنگ، سقوط صدام بود، هدف ما تصرف عراق نبود. حالا این سقوط ممکن است از طریق یک عملیات یا گرفتن یک منطقه یا سرزمین باشد.
کد خبر: ۴۱۸۰۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۰

خاطرات شهدا؛
خاطره اى از شهيد مسعود دهقان فرزند قربان على به روايت معصومه دهقان(خواهر شهيد)
کد خبر: ۴۱۸۰۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۱۰/۱۰