حسرت یک بابا / دل نوشته شهید احمد نظری برای همسرش
دوشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۶ ساعت ۱۵:۳۴
امیدوارم موقعی که به سمنان آمدم دختر عزیزم خوب خوب ((بابا)) بگوید
همسرم! نامه ی پر از مهر شما در تاریخ یازدهم اسفند شصت و پنج به دست من رسید و با آمدن نامه شما خوشحال شدم و خوشحال تر از این جمله ات که نوشته بودی دخترم بابا می گوید . امیدوارم موقعی که به سمنان آمدم دختر عزیزم خوب خوب ((بابا)) بگوید و همین که به او رسیدم من را بشناسد و بلند بگوید : ((بابا)) .
همسرم ! من به زندگی و زن و بچه علاقه دارم ولی خدا و قرآن و اسلام را بیشتر از آنها دوست دارم . فرزندم را طوری تربیت کن که خدا می خواهد.
تو ای دخترم ! همانند دیگر دختران شهدا محکم و استوار باش . زندگی خودت را ساده بگذران . به دنیا دل مبند که دنیا زودگذر است . با تقوا و اطاعت مطلق از خدا توشه ی آخرت خود را آماده کن.
از دل نوشته های شهید والامقام احمد نظری
نظري، احمد: هشتم
مهر 1341، در شهرستان سمنان ديده به جهان گشود. پدرش عبدالمحمد، كشاورز بود و
مادرش صغرا نام داشت. تا پايان دوره راهنمايي درس خواند. سال 1363 ازدواج كرد و
صاحب يك دختر شد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور يافت. نوزدهم اسفند 1365، در شلمچه
بر اثر اصابت تركش به سر و سينه، شهيد شد. مزار وي در امامزاده اشرف زادگاهش واقع
است.
منبع: بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان
نظر شما