نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
«با شهدای خراسان شمالی»، مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا و آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان خراسان شمالی است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صداوسیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی خراسان شمالی پخش می‌شود. این قسمت از "با شهدای خراسان شمالی" با مادر شهید «رسول منفردی» به مصاحبه پرداخته است. مادر شهید والامقام چنین می‌گوید:«چون پیکر فرزندم را ندیدم هنوز هم منتظرش هستم و همیشه برایش لالایی می‌خوانم.»
کد خبر: ۵۲۹۸۵۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۲

خاطرات شفاهی خانواده های شهدا؛
شهید «کرم هواسی» از شهدای لشکر 21 حمزه گردان 364 آبادان بود گه در آبان ماه 1363 پس از حضور در عملیاتهای متعدد به درجه رفیع شهادت نایل آمد. برادر شهید می گوید وی در همه جا و همه حال در کمک کردن به دیگران پیشقدم بود و به گفته همرزمانش در دفاع از وطن شجاع و نترس بود.او همچنین یادآور شد وظیفه ما به عنوان خانواده شهدا جهت ترویج فرهنگ ایثار و شهادت این است که باید راه و اهداف شهدا را برای نسل جوان بازگو کنیم.
کد خبر: ۵۲۹۸۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۲

خاطرات همسر شهید «علیرضا اشرف گنجویی»؛
در خاطرات همسر شهید «علیرضا اشرف گنجویی» آمده است: پدرم هم فرهنگی بود و هم اهل مسجد و تکیه و هم یک مبارز انقلابی که علیه طاغوت سینه سپر می کرد. از زمانی که خودم را شناختم، بابام توی مسجد مشغول رسیدگی به امورات دینی خودش و مردم بود.
کد خبر: ۵۲۹۸۲۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۲

خاطرات شفاهی والدین شهدا
شهربانو سیفی مادر شهید حجت‌اله حیدری می‌گوید: پسرم فرزند خیلی خوب بود. اخلاق و رفتارش زبانزد بود. در کارهای منزل همیشه به من کمک می‌کرد. در زمان دفاع مقدس که برادرانش در جبهه بودند، او نیز دوست داشت در دفاع از خاک کشورش حضور داشته باشد تا اینکه به آرزوی دیرینه‌اش رسید. در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را می‌بینید.
کد خبر: ۵۲۹۷۸۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۱

خاطرات شهید «شهمراد ابدالی چراغ» به نقل از فرزندش؛
فرزند شهید «شهمراد ابدالی چراغ» در بیان خاطرات پدرش می گوید: پدرم زمانی که به جبهه رفت یک نوار کاست به مادرم داد که آن را نگه دارد. بعد از شهادتش متوجه شدیم که وصیتنامه خود را روی آن ضبط کرده و تنها یادگار پدرم بود.
کد خبر: ۵۲۹۷۸۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۱

«من همرزم برادرم در میدان جنگ بودم. زمانی که اعلام کردند عراق می خواهد ساعت 2 شب با تمام نیروها و عدوات جنگی حمله کند، با چنان اشتیاقی به مقابله برخواستند که من متعجب شدم از آن همه عشق و علاقه به دفاع از میهنشان.» در ادامه فیلمی از گفتگو با برادر این شهید گرانقدر را می بینید.
کد خبر: ۵۲۹۷۶۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۱

خاطرات شفاهی خانواده شهدا؛
شهید «احمد جابری» که از همان ابتدای نوجوانی در لباس بسیجی و بعد از آن با عشق فراوان به امام و انقلاب به عنوان پاسدار افتخاری در جبهه حضور داشت. بعد از اتمام جنگ، همچنان به شهادت در راه حق فکر می کرد و سرانجام سال 1372 به دست گروهک منافقین کوردل در شهرستان دهلران به درجه رفیع شهادت نایل آمد.همسر شهید می گوید: با ادامه دادن راه شهدایمان نگذاریم خون آنان پایمال شود.فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
کد خبر: ۵۲۹۷۴۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۱

«پسرم همیشه در مسجد بود و عشق و علاقه زیادی به آموختن فنون نظامی داشت. یک روز بدون اینکه من را خبردار کند تمامی کارهای اعزامش به جبهه را آماده کرد بود و زمان اعزامش آمد و گفت: مادرم بیا و من را راهی جبهه بکن. من متعجب شدم! با خنده گفت: تمامی کارهای اعزام را انجام داده‌ام.» در ادامه فیلمی از گفتگو با مادر این شهید گرانقدر را می بینید.
کد خبر: ۵۲۹۷۱۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۳۰

برگی از خاطرات شهید بهتویی؛
«بعد از اتمام کار، ایشان به آقای علی‌اکبری بی‌سیم زد که چه کاری کردی؟ آیا گوجه‌ها هنوز نرسیده‌اند؟ گوجه‌های ما که تمام شد! و آقای علی‌اکبری پاسخ داد که ماشاء‌الله به این زودی! و آقای بهتویی فرمود: بله حتی تیربار عراقی‌ها را نیز با خود آوردیم ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات همرزم شهید «رجبعلی بهتویی» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۲۹۶۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۲

برگی از خاطرات دفاع مقدس؛
«یک روز فرماندهان اعلام کردند، آن‌هایی که در کوهنوردی مشکلی دارند و یا به دلیل کهولت سن نمی‌توانند از کوه بالا بروند، از صف بیرون بیایند، سپس گفت با سه شماره به طرف قله کوه بدوید و پایین بیاید ...» ادامه این خاطره را از زبان رزمنده دفاع مقدس «بهرام ایراندوست» در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۲۹۶۸۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۳۰

روایت ایثار، خاطرات آزاده قدرت سیدی زاده از دوران اسارت؛
«قدرت سیدی زاده» از آزادگان سرافراز استان ایلام است. وی که در سال 1367 در تک آخر صالح آباد که به عنوان پاسدار مسئولیت فرمانده گردان عملیاتی را بر عهده داشت، مورد اسارت دشمن قرار گرفت. وی از شکنجه های سخت دوران اسارت می گوید و اینکه چگونه نماز حاجت یکی از برادران آزاده در حقش برآورده شده است. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۲۹۶۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۳۰

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید باقری می گوید: پسرم همیشه می گفت اگر شهید شدم برایم ناراحت نباشید چون دیگر خواهران و برادرانم هستند که جای مرا پر کنند. من از فرزندم راضی بودم انشاء الله خداوند از او راضی باشد.
کد خبر: ۵۲۹۶۴۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۹

تاریخ شفاهی والدین شهدا؛
شهید «ابوالفضل بهرامپور» سی ام شهریور ۱۳۶۴، در شهرستان خرم آباد به دنیا آمد. پدرش صیدمحمد، کارمند سازمان فنی و حرفه ای بود و مادرش خدابس نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. گروهبان یکم نیروی انتظامی بود. بیست و پنجم مهر ۱۳۸۷، در مرغاب کوه طبس هنگام شرکت در مانور بر اثر انفجار گلوله به شهادت رسید. مزار او در زادگاهش واقع است.
کد خبر: ۵۲۹۶۳۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۸

در سالروز رحلت اسوه صبر و مقاومت، نماد ایثار و شهامت و شجاعت، عقیله بنی هاشم حضرت زینب کبری سلام الله علیها. نوید شاهد ایلام اقدام به جمع آوری وصیت نامه ها، مصاحبه‌ها و خاطرات ی که توسل به حضرت زینب (س) و اشاره به صبر زینبی نموده اند را در قالب وِیژه نامه تقدیم حضورتان می‌کند.
کد خبر: ۵۲۹۶۲۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۸

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
پدر شهید محمد جندی پور شاملایی می گوید آن زمان که پسرم می خواست به جبهه اعزام شود به او گفتم تو بمان پیش خانواده تا من به جبهه بروم ولی او قبول نکرد، رفت و شهید شد چونکه شهادت سعادت می خواهد که نصیب محمد شد.
کد خبر: ۵۲۹۵۶۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۷

قسمت سوم گفتگو با پدر شهید «محمد صرفی»؛
شهید «محمد صرفی» متولد شهرستان تهران از شهدای دفاع مقدس است. در این کلیپ پدر گرامی این شهید گرانقدر نقل می‌کند: «محمد در وصیت‌نامه‌اش مردم را از دو خطر عظیم بر حذر داشته است و توصیه می‌کند مطیع امر رهبر باشید.» این کلیپ با عنوان «چراغ محله» با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان و صدا و سیمای مرکز این استان تهیه شده است. نوید شاهد سمنان شما را به دیدن قسمت سوم این گفتگوی زیبا دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۲۹۵۶۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۷

خاطرات شفاهی والدین شهدا قسمت ۱۸
مادر شهید خجسته نقل می‌کند: پسرم نمازش را سر وقت می‌خواند. او در راه حق شهید شد. جایش در بهشت باشد.» در ادامه فیلم کامل این مصاحبه را می‌بیند.
کد خبر: ۵۲۹۵۶۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۸

حکایت شهادت شهید علی رضا صالح غفاری؛
«شهید حسین صالح غفاری» از شهادت «شهید علی رضا صالح غفاری» نقل می کند. شهیدی که زمزمه این بیت همه آرزویش بود و به این خواسته قلبی خود نیز رسید: «ای خوشا با فرق خونین در لقاء یار رفتن/سر جدا پیکر جدا در محفل دلدار رفتن»
کد خبر: ۵۲۹۵۵۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۷

«سه روز قبل از شهادت پسرم، وقتی میخواستم هر کاری را انجام دهم دستهایم یاری ام نمیدادند، دلشوره شدید داشتم و پاهایم سست بود. وقتی که خبر شهادت پسرم را برایم آوردند، فهمیدم که برای همین بود که بیقرار بودم.» در ادامه فیلمی از گفتگو با مادر این شهید گرانقدر را می بینید.
کد خبر: ۵۲۹۵۴۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۷

برگی از خاطرات دفاع مقدس؛
«امروز و دیروز دشمن کافر منطقه را بمباران شیمیایی کرد به طوری که تعدادی از عزیزان ما مجروح شدند و من که از بیرون می‌آمدم ماسک نداشتم، بلافاصله خودم را به سنگر رسانده و ماسک زدم ...» ادامه این خاطره از نویسنده و رزمنده دفاع مقدس «کامبیز فتحی‌لوشانی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۲۹۵۳۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۱/۲۷