مانند حضرت علیاکبر(ع) در راه ولایت
به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید بزرگ میرانی» یکم فروردین ۱۳۴۰ در روستای علیان از توابع شهرستان دامغان به دنیا آمد. پدرش امیر و مادرش لیلا نام داشت. تا چهارم متوسطه درس خواند. سرباز ارتش بود. دوازدهم مرداد ۱۳۶۲ با سمت تکتیرانداز در مهران توسط نیروهای بعثی بر اثر اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.
این خاطرات به نقل از دوست شهید، عزتالله دربانی است که تقدیم حضورتان میشود.
سخت نگیر! حالا همه برندهایم!
آفتاب داغ تابستان و پاهای برهنه از کفش، چیزی از شادی و هیجانمان کم نمیکرد. کوچه از شور و فریاد بچهها لبریز بود. داشتیم میبردیم که آقابزرگ برگشت و شوخیشوخی به خودمان گل زد. رفتم سرش داد بکشم که دیدم وسط زمین دلش را گرفته و بلندبلند میخندد. با عصبانیت گفتم: «خیلی کار خوبی کردی! میخندی؟»
با خنده جواب داد: «سخت نگیر! حالا همه برندهایم!»
بیشتر بخوانید: نیمه شب امام حسینی
نیمه پر لیوان را ببینید
اهل فوتبال بود و ایستگاه خنده و شادابی برای ما. اصلاً عصبانی نمیشد و تعصبی در فوتبال نداشت و مدام دنبال روحیه دادن بود. کارها را ساده میگرفت و مشکلات را قابل حل میدانست. همیشه میگفت: «نیمه پر لیوان را ببینید.»
بیشتر بخوانید: طنین خوش کلامش هنوز در گوشم میپیچد
مانند حضرت علیاکبر(ع)
ذرهای از غرور، بدخلقی و شرارت در ایشان نبود و کارش فقط برای رضای خدا بود. او که در امر خیر پیشقراول بود، همیشه نماز را اول وقت و به جماعت میخواند. در امر خیر پیرو مولایش علی(ع) بود که مخفیانه کار میکردند.
در تظاهرات و مراسم مذهبی و انقلابی همیشه شرکت میکرد. در وصیت نامهاش هم به اطاعت از رهبری و کمک به نیازمندان تأکید کرد.
مدتی که در سربازی بود، روحانیت خاصی داشت و مشخص بود که چیزی بر آن خصوصیات قبل اضافه شده است و مرحله به مرحله صعود پیدا میکند. اگر در واقعه عاشورا هم بود، بلاتشبیه مثل حضرت علیاکبر(ع) در این راه قدم میگذاشت. به نظر من این شهید مقام والایی دارد؛ چون دعای خیر مردم برای اوست.
انتهای متن/