دوست شهید «محمدعلی بنائیان‌سفید» نقل می‌کند: «در آخر نمازهایش وقتی با پروردگارش راز و نیاز می‌کرد، به پهنای صورت اشک می‌ریخت و از خدا می‌خواست تا او را نیز به فیض شهادت برساند.»

به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید محمدعلی بنائیان‌سفید» دوم خرداد ۱۳۴۳ در روستای کلاته‌رودبار از توابع شهرستان دامغان به دنیا آمد. پدرش محمدمهدی و مادرش صغرا نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. نهم مرداد ۱۳۶۴ در اشنویه دچار سانحه رانندگی شد و بر اثر ضربه مغزی به شهادت رسید. پیکر وی را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.

با اشک از درگاه خداوند فیض شهادت طلب می‌کرد

فیض شهادت

فرد متدین و مقیدی بود. اجازه نمی‌داد روزه‌هایش قضا شود. حتی اگر ماندن در جبهه ضرورت نداشت، مرخصی می‌گرفت و به روستا بازمی‌گشت تا روزه‌اش قضا نشود. یاد خدا همیشه ذکر لبانش بود. در آخر نمازهایش وقتی با پروردگارش راز و نیاز می‌کرد، به پهنای صورت اشک می‌ریخت و از خدا می‌خواست تا او را نیز به فیض شهادت برساند.

(به نقل از دوست شهید)

خون پسرم از خون علی‌اکبر حسین رنگین تر نبود

ساعت از ده شب گذشته بود که از شهادت محمدعلی با خبر شدم. دست‌هایم را به سوی آسمان بلند کردم و شکر خدای تعالی را به‌جا آوردم.

از این که پدر شهید هستم، بسیار خرسندم. مگر خون پسر من از علی‌اکبر حسین(ع) رنگین‌تر بود!

محمدعلی بسیار کمک دستم بود و رفتار بسیار خوبی با خانواده داشت. شبی آمد و بعد از این که نمازش را خواند، دیدم که گریه می‌کند. بهش گفتم: «بابا! چرا گریه می‌کنی؟»

با صورت خیس از اشکش گفت: «روزگاره دیگه!»

(به نقل از پدر شهید)

مادرم! زینبی رفتار کن

همیشه می‌گفت: «مادرم! زینبی رفتار کن! کمرتان را ببندید و خوب باشید و گریه نکنید.»

(به نقل از مادر شهید)

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده