نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
شهید ابراهیم تهرانی زمانی
شهيد ابراهيم تهراني زماني فرزند علی در سال 1343 در خرمشهر چشم به جهان گشود. او در تاریخ 27/4/61 در حمله رمضان در پاسگاه زید به مقام والای شهادت رسید.
کد خبر: ۴۰۵۸۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۲۰

سردار شهید محمد شيري در نگاه فرزندش
مناجات شهید: من شمعم و مي سوزم تا راه را روشن نمايم و وجودم را وقف كنم. با اسلحه شهادت به ميدان مي آيم تا با ابديت به درجه وحدت برسم. جز خدا چيزي را نمي بينم و جز او كلامي نمي گويم. دلخسته ام و از دنيا وارسته. مي سوزم تا راه عدالت را روشن كنم و قيد و بندها را بريده ام تا آزادانه در معركه حيات جولان كنم.
کد خبر: ۴۰۵۸۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۲۰

سردار سرتیپ پاسدار حسین همدانی، در آغاز جوانی با تفکرات حضرت امام (ره) آشنا شده و از محضر درس مکارم اخلاق و احکام شهید محراب آیت الله مدنی که در همدان تبعید بودند.
کد خبر: ۴۰۵۸۷۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۲۰

شهید تیر ماه
شهید ابوالقاسم نورایی فرزند غلامرضا در سال 1337 در قریه بیدهند چشم به جهان گشود. او در تاریخ 26/4/61 در منطقه بوکان به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
کد خبر: ۴۰۵۸۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۲۱

خاطراتی از زندگی شهید سیدمجتبی هاشمی
از کل آن نود نفر، فقط تعداد اندکی آشنا به فنون نظامی بودند، اکثرا برای اولین بار سلاح به دست می گرفتند. اگر چه روحیه شان آن قدر بالا بود که چوب هم به دستشان می دادی، دخل دشمن را می آورند. کلیه ی آموزش های نظامی را در همان میدان جنگ آموختند.
کد خبر: ۴۰۵۸۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۲۱

خاطره ای از زینب رشیدزاده؛ همسر شهید
آخرين شب كه در بيمارستان سردشت كشيك بود، بچه هايش را بوسيد و خداحافظي كرد و سر خدمتش رفت اما دوباره بازگشت و به ما نگاهي كرد او اين عمل را تا سه بار تكرار كرد و بار سوم دیگر رفت. او رفت و دیگر برنگشت.
کد خبر: ۴۰۵۸۴۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۲۱

نگاهی به زندگی شهیدسرلشکر خلبان مصطفی اردستانی
برادرم، حاج مصطفی چندین ویژگی خاص داشت که از کودکی تا شهادت آنها را در وجود خود حفظ کرد. در مقابل اعمال ناشایست دیگران هیچ گاه ساکت نمی شست. کاری را که تشخیص می داد درست است و باید انجام بشود، در نهایت دقت انجام می داد، حتی اگر به ضررش تمام می شد.
کد خبر: ۴۰۵۸۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۹

اکنون در سنگري نشسته ام به درازاي 3×4 که سرپوشيده مي باشد خمپاره هاي زيادي در اطراف ما مي خورد و منفجر مي گردد . صدا براي کسي چون من که به آن آشنايي ندارم خيلي دردناک مي باشد. هر آن احتمال دارد يک خمپاره به سنگر بخورد و ما را به ديار دیگر ببرد .
کد خبر: ۴۰۵۸۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۹

شهید بابایی در سال 1349 برای گذراندن دوره خلبانی به آمریکا رفت. طبق مقررات دانشکده می بایست هر دانشجوی تازه وارد به مدت دو ماه با یکی از دانشجویان آمریکایی هم اتاق می شد.
کد خبر: ۴۰۵۸۰۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۹

آدم دنیا طلب مثل سطل آشغال سیار است و ما همانهایی هستیم که از عالم بالا آمده ایم و باید به آنجا برگردیم تا به جوار حضرت حق برسیم، چون جایگاه اصلی ما آنجاست.
کد خبر: ۴۰۵۷۵۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۹

شهید مجید اسدی با آغاز جنگ تحمیلی جزو اولین نفراتی بود که از طریق بسیج عازم جبهه شد و در عملیات شکست حصر آبادان شرکت کرد.
کد خبر: ۴۰۵۷۴۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۹

تولید و انتشار مجموعه كتب اين ستاره ها" خاطرات سرداران شهید
مجموعه كتب ( اين ستاره ها ) با محتوايي داستانی به ارائه خاطرات مستند پانزده سردار شهید استان اصفهان پرداخته است. این کتب که هرکدام در 46 صفحه پالتویی تنظیم گردیده اند حاوی خاطرات مصور و مستند وجذاب از این فرمانده هان می باشد
کد خبر: ۴۰۵۷۴۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۹

کلاغ ها آسمان را به قار قار گرفته بودند. من در وجودم احساس مرگ مي کردم .پيش خودم مي گفتم الان گرگ ها مرا خواهند خورند. جانوران کوهي که از گرسنگي حال راه رفتن را نداشتند در گوشه و کنار ديده مي شدند...
کد خبر: ۴۰۵۷۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۸

پس از پشت سرگذاشتن هشت سال دفاع مقدس، نیروهای نظامی ما با تجربه هایی که از این دوران کسب کرده بودند مجالی پیدا کرده تا با تاسیس مراکز آموزشی و بازنگری در نحوه آموزش، با بهره گیری از این تجربه های گرانقدر، نیروهای جوان را تربیت کنند.
کد خبر: ۴۰۵۷۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۸

آن وقت ها تو جبهه ی «چنگوله»، نیروی کمی بود. بچه ها مجبور بودند برای جبران کمبود نیرو، شب ها چند ساعت بیشتر نگهبانی بدهند. آن شب نوبت من بود. فکر این که آن همه ساعت را باید از خواب شیرین بزنم و نگهبانی کنم، کلافه ام کرد.
کد خبر: ۴۰۵۶۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۹

برگی از خاطرات شهید سیدمجتبی هاشمی
گروه فدائیان اسلام، فقط در خرمشهر نمی جنگیدند، بلکه با تدبیری که سیدمجتبی به کار برده بود، هر کس بنا به تخصص و تجربه ای که داشت، به کار گرفته شد.
کد خبر: ۴۰۵۶۴۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۷

خاطراتی از رنج ها و درد های ناگفته جانبازان معزز / جانباز قربانعلی قدرت آبادی
مادرم وقتی‌که دید یک‌چشمم تخلیه‌شده و بدنم هم مجروح است، عنان از کف داد و صدای بلند گریست.
کد خبر: ۴۰۵۶۴۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۷

خاطراتی زیبا از شهید محمود جهانشیر
از همه وسایلت طوری نگه داری کن که به درد دیگران هم بخوره
کد خبر: ۴۰۵۶۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۷

درحالی‌که مرا از ماشین بیرون می‌کشیدند، تفنگی که حبیب به من داده بود از بغلم افتاد. با دیدن این صحنه مرا محاصره کرده و اسلحه‌هایشان را به سمت من نشانه گرفتند و گفتند: این‌ها حرس خمینی (پاسدار خمینی) هستند.
کد خبر: ۴۰۵۶۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۷

خاطرات
او در دعاهایش حتی نام کسانی که همیشه او را آزار می دادند را بر زبان می آورد و برایشان سلامتی آرزو میکرد.
کد خبر: ۴۰۵۶۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۶/۰۴/۱۷