نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
خاطره خودنوشت شهيد "حسام الدين بهمه ای" (9)
نوید شاهد - شهيد "حسام الدين بهمه ای" در دفتر خاطرات خود می نویسد: « روزی که خبر حملات هوايی هواپيماهای بعثی به شيراز را شنيدم خيلی ناراحت شدم... چون هواپيماهايی که ارتش عراق در اختيار دارد از نوع بلند پرواز و پيشرفته تری نسبت به هواپيمای ماست ولی به هر حال خيلی خيلی نگران افسرده شدم...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۰۹۷۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۱۵

خاطره خودنوشت شهيد "حسام الدين بهمه ای" (8)
نوید شاهد - شهيد "حسام الدين بهمه ای" در دفتر خاطرات خود می نویسد: « بارها سر به سجده مي گذارم و دعا می کنم که خدايا قلبم را از نورت روشن و منور بگردان و مرا از گمراهی نجات بده ولی چون...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۰۹۷۶۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۱۴

خاطره خودنوشت شهيد "حسام الدين بهمه ای" (7)
نوید شاهد - شهيد "حسام الدين بهمه ای" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «چند ماه پيش برای عمليات کربلای يک به طرف و مهران حرکت کرديم (من در مرحله 2 و 3 و 4 عمليات کربلا شرکت کردم) پس از گذشت مسافتی در تپه های قلاویزان عراق ...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۰۹۷۶۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۱۴

خاطره خودنوشت شهيد "حسام الدين بهمه ای" (6)
نوید شاهد - شهيد "حسام الدين بهمه ای" در دفتر خاطرات خود می نویسد: « پس از 2 روز در اين لشکر واحد ديده بان معرفي شدم و براي آموزش هاي مربوطه به جنگلي که نزديک قرارگاه بودم اعزام و آموزش آغاز شد...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۰۹۷۶۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۱۲

خاطره خودنوشت شهيد "حسام الدين بهمه ای" (5)
نوید شاهد - شهيد "حسام الدين بهمه ای" در دفتر خاطرات خود می نویسد: « در اين فکر بودم که به چه طريق و چه زمان فرا می رسد که من تمام رويدادها و سرگذشت خود را بر روی کاغذ بياورم تا شايد اگر زنده بازنگشتم اثری از زندگی نامه خويش را از من باشد تا آيندگان بدانند...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۰۹۷۶۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۱۲

نوید شاهد - کتاب «به وقت زیارت 3» نوشته اسماعیل وکیل زاده که از سوی نشر معبر آسمانی به اهتمام اداره کل حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس روانه بازار شده است، به موضوع خاطرات ی از دیدار با خانواده شهدا می‌پردازد.
کد خبر: ۵۰۹۷۵۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۱۵

نوید شاهد - شهید "سیدنصیر فجرپور" در دفتر خاطرات خود می نویسد: « روز27 بهمن 1362 راديو اعلام کرد که حمله والفجر 5 مرحله اول شروع شده. جهت اعزام دستور به گردان ما رسید و...» متن کامل خاطره روزنوشت این شهید بزرگوار را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۰۹۷۵۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۱۲

روایتی خواندنی از جانباز کرمانشاهی؛
نوید شاهد- جانباز "شیرزاد امجدیان" در روایتی از دوران هشت سال دفاع مقدس و حضورش در مناطق جنگی می گوید:« برای رسیدن به ارتفاعات میرآباد با رزمندگان راه طولانی را آمده بودیم پیرمردی را در آن موقع شب از دور دیدیم، جلو رفتم و مسیر را از او پرسیدم. تا مدت ها حضور معجزه گونه ی پیر مرد در آن موقعیت ذهنم را مشغول کرد. این موضوع برای ما تعبیری جز امداد غیبی نداشت.»
کد خبر: ۵۰۹۷۲۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۱۲

خاطرات/
نوید شاهد ـ در کتاب سبز قامتان از خاطرات پدر شهید مهدی مقیم در وصف فرزند شهیدش آمده است: با توجه به روحیه مبارزه و سخت کوشی آرامش خاصی داشت، در پایان فعالیت های روزانه خاطرات ش را با چند بیت زیبا به پایان می رساند. خاطرات شهید مقیم، بیانگرعشق وعلاقه او به جهاد در راه خدا است. با وجود علاقه زیادی که به خانواده داشت و دوری از آنها برایش سخت و مشکل بود دست از جهاد برنداشت. در ادامه، خاطرات ی از این شهید والامقام را می خوانید.
کد خبر: ۵۰۹۷۰۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۱۲

برگرفته از کتاب نیستان؛
نوید شاهد - «قلم به شما مردان جنگی می‌گوید: رزمندگان اهل علم‌اند و عاشق هستند، زیرا زیر بار ذلت نمی‌روند و در برابر دشمنان دین و مملکت با قیمت جان‌شان و نثار خون پاک‌شان پایداری می‌کنند ...» این نامه دانش‌آموز اول راهنمایی به رزمندگان اسلام را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۰۹۷۰۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۱۲

روایتی خواندنی از جانباز کرمانشاهی؛
نوید شاهد- "عباس الیاسی" جانباز کرمانشاهی می گوید: « چشم باز کردم تمام بدنم باند پیچی شده بود. از آن روز به بعد، صندلی چرخ دار پاهای من است هر چند سخت است ولی از هدیه ای که برای دین و وطن و سربلندی هم وطنانم داده ام احساس غرور و افتخار می کنم. »
کد خبر: ۵۰۹۷۰۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۱۲

نوید شاهد استان مرکزی در راستای حفظ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، تصمیم به انتشار تصاویر رزمندگان نموده است که از سال 94 به صورت سری در حال انتشار می باشد. شما را به دیدن این تصاویر دعوت میکنیم.
کد خبر: ۵۰۹۶۷۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۱۳

نوید شاهد استان مرکزی در راستای حفظ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، تصمیم به انتشار تصاویر رزمندگان نموده است که از سال 94 به صورت سری در حال انتشار می باشد. شما را به دیدن این تصاویر دعوت میکنیم.
کد خبر: ۵۰۹۶۷۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۱۳

نوید شاهد استان مرکزی در راستای حفظ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، تصمیم به انتشار تصاویر رزمندگان نموده است که از سال 94 به صورت سری در حال انتشار می باشد. شما را به دیدن این تصاویر دعوت میکنیم.
کد خبر: ۵۰۹۶۷۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۱۳

نوید شاهد استان مرکزی در راستای حفظ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، تصمیم به انتشار تصاویر رزمندگان نموده است که از سال 94 به صورت سری در حال انتشار می باشد. شما را به دیدن این تصاویر دعوت میکنیم.
کد خبر: ۵۰۹۶۷۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۱۳

نوید شاهد استان مرکزی در راستای حفظ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، تصمیم به انتشار تصاویر رزمندگان نموده است که از سال 94 به صورت سری در حال انتشار می باشد. شما را به دیدن این تصاویر دعوت میکنیم.
کد خبر: ۵۰۹۶۶۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۱۲

نوید شاهد استان مرکزی در راستای حفظ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، تصمیم به انتشار تصاویر رزمندگان نموده است که از سال 94 به صورت سری در حال انتشار می باشد. شما را به دیدن این تصاویر دعوت میکنیم.
کد خبر: ۵۰۹۶۶۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۱۱

خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (31)
نوید شاهد - شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: « نبرد هنوز ادامه داشت بچه ها از کنترل خارج شده بودند. از يکصد نفر نيرو تنها چند نفری را بيشتر نمی ديدم معلوم نبود کجا رفته بودند فاصله زيادی را طی کرده و تا خاکريز سوم رفته بودم که..» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۰۹۶۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۱۳

خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (30)
نوید شاهد - شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «در جبهه ها ديگر عمليات شروع شد ساعت 5 بامداد بود ، با فرياد الله اکبر عمليات شهيد محراب شروع شد. دشمن زبون بی اندازه دست و پا ميزد هنوز تعداد زيادی از آن ها در خواب بودند و...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۰۹۶۵۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۱۲

خاطره خودنوشت شهید "نصرالله ایمانی" (29)
نوید شاهد - شهید "نصراله ایمانی" در دفتر خاطرات خود می نویسد: «عراقی ها ساکت بودند و خمپاره منور کم می انداختند. هوا تقريباً مهتابی بود. در ميان راه دو نقطه کمکی انتخاب کرده بوديم يکي به نام احمر و ديگری به نام برديه در اصل احمر نام روستائی تقريباً در سه کيلومتری سوسنگرد است ...» متن کامل خاطره خودنوشت این شهید گرانقدر را در نوید شاهد بخوانید.
کد خبر: ۵۰۹۶۵۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۴/۱۰