نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
نوید شاهد - «در موقع اعزام دیدم که همسرش اصرار داشت که نمی‌گذارم شما به جبهه بروید. شوهر بیچاره مدام خجالت می‌کشید و سعی می‌کرد تا دیگران متوجه نشوند ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات رزمنده دفاع مقدس "بهرام ایراندوست" در سختی‌های اعزام رزمندگان به جبهه‌های نبرد حق علیه باطل است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۹۹۳۱۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۵

نوید شاهد - مجموعه خاطرات پیرامون شخصیت شهید والامقام حمید برفی در کتاب "شاهد عینی" نگارش شده است.
کد خبر: ۴۹۹۳۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۵

نوید شاهد_ همسر شهید مدافع حرم "علی سلطان مرادی"، درباره او می‌گوید:«یکی از کارهایی که هر سال در فصل زمستان انجام می‌داد و ابراز محبت می‌کرد، گرفتن شاخه های گل نرگس و هدیه دادنش به بنده بود...» ادامه این خاطره از زبان همسر شهید مدافع حرم "علی سلطان مرادی" را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۴۹۹۳۱۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۵

نوید شاهد_ همسر شهید مدافع حرم "علی سلطان مرادی"، درباره او می‌گوید: پس از شهادت رفیقش، شهید «محرم ترک» همیشه نگران خانواده‌اش بود و مزار رفیق شهیدش محل تجدید پیمان...» ادامه این خاطره از زبان همسر شهید مدافع حرم "علی سلطان مرادی" را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۴۹۹۲۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۵

نوید شاهد_ همسر شهید مدافع حرم "علی سلطان مرادی"، درباره او می‌گوید:«علی با فرزندانمان خیلی رفیق بود او اولین رفیق آن‌ها بود. زمانی که در منزل بود، بچه‌ها مدام کنارش بودند، حقیقتا عامل به این روایت بود که...» ادامه این خاطره از زبان همسر شهید مدافع حرم "علی سلطان مرادی" را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۴۹۹۲۷۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۵

نوید شاهد _ همسر شهید مدافع حرم "علی سلطان مرادی"، درباره او می‌گوید: "علی آقا دل بیقرارش را به قرار رساند، هرچند با دوری‌اش ما را بی قرار کرد، کاش برای قرار دل بیقرار ما...» ادامه این خاطره از زبان همسر شهید مدافع حرم "علی سلطان مرادی" را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۴۹۹۲۷۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۵

خاطره؛
نوید شاهد _ همسر شهید مدافع حرم "علی سلطان مرادی"، درباره او می‌گوید: "در سرما هم با یه پیراهن رفت و آمد می‌کرد، هر وقت می‌گفتم مریض میشوی هوا سوز دارد می‌گفت مگر سرده؟! ولی سال‌های آخر بعد از شهادت رفقایش...» ادامه این خاطره از زبان همسر شهید مدافع حرم "علی سلطان مرادی" را در پایگاه خبری نوید شاهد تهران بزرگ بخوانید.
کد خبر: ۴۹۹۲۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۴

زندگی نامه و خاطرات «محمد حسن جعفری» زندانی سیاسی پهلوی؛
نوید شاهد - «محمد حسن جعفری» در خاطرات خود از وکیل‌آباد مشهد و زندان اوین می گوید و به این مسئله اشاره می کند که ماموران ساواکی و مزدوران رژیم پهلوی همچون گانگسترها با نشان دادن اسلحه، خارج نوبت بنزین می‌زدند و مردم را از میزهای رستوران بلند می کردند تا برای خود تصرف نمایند و این بدان معنی است که آنان خود را خادم ملت نمی‌دانستند؛ بلکه حکمران و سوار بر ملت بودند.
کد خبر: ۴۹۹۲۲۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۳

زندگی نامه و خاطرات «علی جعفری پناه» زندانی سیاسی پهلوی؛
نوید شاهد - بازداشتگاه ساواک مشهد و زندان وکیل‌آباد بیش از یک سال پذیرای طلبه نیشابوری بود و این طلبه از خاطرات مبارزان انقلابی در دوران حکومت محمد رضا شاه پهلوی می گوید و روایت می کند که چگونه از درب مدرسه به بازداشتگاه ساواک منتقل می شود.
کد خبر: ۴۹۹۲۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۳

زندگی نامه و خاطرات «حجت الاسلام محمد جعفری» زندانی سیاسی پهلوی؛
نوید شاهد - حجت الاسلام محمد جعفری در خاطرات ش از شکنجه های رژیم پهلوی برای افراد مبارز می گوید و از روش های بازجویان ساواک می گوید که برای گرفتن اطلاعات از مبارزین انقلابی استفاده می کرده اند.
کد خبر: ۴۹۹۲۱۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۳

زندگی نامه و خاطرات «محمد حسین برادران هروی» زندانی سیاسی پهلوی؛
نوید شاهد - «محمد حسین برادران هروی» به واسطه فعالیت های انقلابی و حق طلبی، از روز ۲۹ شهریور ۱۳۵۴ تا پنجم آبان ماه سال ۱۳۵۷ در بازداشتگاه کمیته مشترک ضد خرابکاری، زندان قصر و قزل حصار به سر می برد.
کد خبر: ۴۹۹۲۰۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۳

معرفی کتاب؛
نوید شاهد - " خاطرات سرخ" مروری بر دو روایت از وقایع قبل و بعد از انقلاب اسلامی است. این کتاب به قلم روایت کننده خاطرات ابراهیم غلامحسینی است که از روزگار زندگی خود نوشته‌است.
کد خبر: ۴۹۹۱۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۳

برگی از خاطرات دفاع مقدس،
نوید شاهد - «وقتی با ماشین آب برای بچه‌های خط می‌بردم ماشینم را عراقی‌ها زدن، چون سن کمی داشتم گریه کردم یک دفعه دیدم حاج علی شهردار آمد و گفت: فلانی چی شده؟ گفتم: ماشینم را عراقی‌ها زدند ...» ادامه این خاطره از جانباز "کوروش رحمانی" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۹۹۱۸۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۳

نوید شاهد - «فرمانده اطلاعات عملیات لشکر ۲۵ بدجوری چشمهایش را می‌مالید و از چیزی که در چشمش رفته بود خیلی ناراحت بود. بچه‌ها گفتند من با چشم‌بندی هر چشم دردی را مداوا می‌کنم و او هم از من خواست برایش کاری بکنم ...» ادامه این خاطره از نویسنده و رزمنده دفاع مقدس "کامبیز فتحی‌لوشانی" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۹۹۱۸۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۳

نوید شاهد - به مناسبت ایام الله دهه فجر انقلاب اسلامی در روز پنجشنبه 23 بهمن ماه، مراسم «خاطره گویی و معرفی نقاط مهم انقلابی در مشهد مقدس» در محل گلزار شهدای انقلاب بهشت رضا (ع) برگزارمی شود.
کد خبر: ۴۹۹۱۶۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۲

زندگی نامه و خاطرات «علی اکبر دلشاد غلامی» زندانی سیاسی پهلوی؛
نوید شاهد - «علی اکبر دلشاد غلامی» از شکنجه های زندان ساواک مشهد، زندان لشگر مشهد و زندان وکیل‌آباد مشهد روایت می کند.
کد خبر: ۴۹۹۱۳۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۲

زندگی نامه و خاطرات «سید اکبر دخانچی» زندانی سیاسی پهلوی؛
نوید شاهد - شرکت در جلسات سخنرانی آیت الله خامنه‌ای، شرکت در اعتراض به قرارداد کاپیتولاسیون، اعتراضات به بازداشت آیت‌الله خامنه‌ای، آیت الله‌غفاری و آیت الله سعیدی و تبعید آیت الله مشکینی، موجبات دستگیری «سید اکبر دخانچی» را فراهم کرد. او در خاطرات ش از مواضع اعتقادی و سیاسی مخالفان شاه پهلوی می گوید.
کد خبر: ۴۹۹۱۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۲

زندگی نامه و خاطرات «محمد حکیمی پوریزدی» زندانی سیاسی پهلوی؛
نوید شاهد - بازداشتگاه کمیته مشترک ضد خرابکاری و زندان قصر شکنجه گاه مخالفان عملکردهای محمد رضا شاه پهلوی بود و یکی از این افراد معترض، «محمد حکیمی پور یزدی» بود که شکنجه های بسیاری را در دوران حکمرانی خاندان پهلوی دیده است.
کد خبر: ۴۹۹۱۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۱

نوید شاهد - مجموعه خاطرات پیش رو، بخش دوم روایت هایی از سرباز و مبارز انقلابی «شهید محسن مباشر کاشانی»، مبارزی که برای انقلاب در آبستنگاه حوادث و در دل خطر از جان خود مضایقه نداشت.
کد خبر: ۴۹۸۹۸۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۰

شهید "ناصر پورشنبه"؛
نوید شاهد- فرزند شهید "ناصر پورشنبه" در خاطره ای از پدرشان اینطور می گوید: «طی فراخوانی که سال 59 از سوی  نظام اسلامی زده شده بود مبنی بر اینکه کسانی که دوره سربازی خود را در سال 56 به پایان رسانده‌اند دوباره به یاری نظام بشتابند، از آنجایی که ایشان علاقه زیادی به نظام و بنیانگذاری حکومت اسلامی داشت با اشتیاق به یاری نظام شتافت و به کردستان رفت.»
کد خبر: ۴۹۸۹۶۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۱۱/۲۰