فرزندانم را به نیت پنج تن آل عبا(ع) در راه خدا فدا کردم
به گزارش نوید شاهد سمنان، روز اول بهار ۱۳۴۳ سومین فرزند هادی و خدیجه به دنیا آمد. مجید دوران کودکیاش را در کنار سه برادر و سه خواهرش در تهران گذراند. دو سال ابتدایی را در تهران درس خواند.
حضور در جبههها
سال ۱۳۵۱ همراه خانواده به سمنان آمد و در مدرسه بوعلیسینا ثبت نام کرد. اول راهنمایی را در مدرسه آیتالله کاشانی خواند. سپس برای کمک به خانواده درس را رها کرد. در کنار یک کاشیکار به کارگری مشغول شد. با شروع جنگ و هجوم نیروهای بعثی به خاک کشور، مجید هم خواست که در جبهه شرکت کند. او که قبل از پیروزی انقلاب، به دلیل سن کم نتوانسته بود نقش خاصی را ایفا کند و فقط به همراه پدر در مراسمها شرکت میکرد، بعد از آن فعالیتهای زیادی را آغاز کرد.
حضور در حزب جمهوری و شهادت
در حزب جمهوری اسلامی وظیفهای را به عهده گرفت. خود را مقید میدانست که در نماز جمعه شرکت کند. دعاها و گریههای شبانه او، پدر و مادر را بر آن داشت که برای رفتنش رضایت دهند. از طرف بسیج به کردستان رفت. در تیرماه ۱۳۶۱ بار دوم به منطقه عینخوش در دهلران ایلام رفت. مجید یازدهم آبان ۱۳۶۱ با برخورد ترکش به سر مجروح و شهید شد. او در آن عملیات تکتیرانداز بود. پیکرش را در امامزاده یحیی(ع) در سمنان، نزدیک مزار برادرش مسعود به خاک سپردند.
نیتی برای پنج تن آل عبا (ع)
مادر مجید نقل میکند: «به سختی بچهها را بزرگ کردم. پدرشان اهل حلال و حرام بود. آنقدر تلاش میکرد و به کارش حساسیت نشان میداد تا صاحبکار رضایت کامل داشته باشد. مبارزه مردم در مقابل رژیم شاه رنگ و روی جدید به خودش گرفته بود. سر سجاده نماز گفتم: «خدایا! بچههام کوچکن و نمیتونن کاری برای انقلاب کنن، کمک کن اینا که با نان حلال و زحمت کشیده بزرگ شدن در این راه قدم بردارن! بعد انقلاب و با شروع جنگ با خودم گفتم: خدایا! انقلاب پیروز شد و ما کار زیادی نکردیم. پنج تا پسر دارم به نیت پنج تن آل عبا در راه تو! اما خدا فقط دوتایشان را قبول کرد؛ اول مجید و بعد هم مسعود.»
انتهای متن/