شهید «محمدرضا منشیزاده» دوازدهم اردیبهشت ۱۳۴۱ در روستای عبداللهآباد دامغان به دنیا آمد. یک روحانی سید، نامش را محمدرضا گذاشت. او را نذر امام رضا(ع) کردند. وی بیست و نهم آبان ۱۳۶۲ در عملیات والفجر چهار به شهادت رسید.
پدر شهید «احمد کارائی» نقل میکند: «گفتم: میخوام بیام بدرقه. گفت: اگه میخوای بیای نباید ناراحتی کنی. نفهمیدم چرا. زودتر از همه رفت توی ماشین. شاید میخواست زودتر دل بکند. شاید هم اشکهایش را پنهان میکرد.»
والدین شهید «عباسعلی کوچکی» به مدد مولایشان و به حرمت دستهای تطهیر شده در خون سرخ عاشقی، نامش را عباسعلی گذاشتند. دوازده ساله بود که انقلاب مردم ایران با نور هدایتگری امام خمینی(ره) شکل گرفت. وی بیست و هشتم آبان ۱۳۶۲ در عملیات والفجر چهار به شهادت رسید.
همسر شهید «حسنقلی ترحمی» نقل میکند: «روز تولد حضرت فاطمهزهرا(س) عقد و عروسیمان بود. ملاک ازدواج را ایمان، تقوی، پرهیزکاری، خلوص نیت، سازش داشتن و قدم برداشتن در راه اسلام قرار داده بودیم.»
همرزم شهید «علیاصغر دولابی» نقل میکند: «علیاصغر اون روز رفته بود آرایشگاه. بهش گفتیم: علیاصغر! خبریه؟ گفت: آره، دارم میرم مرخصی. چند نفر از بچهها میخواستن برن کمین. یک دفعه علیاصغر گفت: من هم میخوام باهاتون بیام. هرچه گفتن تو عازمی و باید بری مرخصی، قبول نکرد. یکی گفت: علیاصغر! میری شهید میشی! رفت و به شهادت رسید.»
مادر شهید «تقی جعفری» نقل میکند: «سن و سالی نداشت. میرفت و اعلامیههای حکومت نظامی دولت را پاره میکرد. یکی از مأموران شاه او را گرفت و گفت: چرا پاره میکنی؟ با شجاعت گفت: امام دستور داده.»