نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطره
مصاحبه خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید جواد اعظمی
پسرخواهرم که سید و طلبه هست آمد وگفتم ، خاله میخواستم خودم جوادم روبسپارم دست خاک . ولی حالا که تواومدی خودت این کار رو بکن . همون اندازه ای که به دنیا اومده بودبا همون اندازه تحویل خدا دادمش .
کد خبر: ۴۲۷۵۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۸

در نوجوانی پدرش را از دست دادو سرپرستی او و دیگر برادرانش را مادرشان برعهده گرفت.به علت فقر و مشکلات مادی نتوانست تحصیلات خود را ادامه دهد ، او برای تامین هزینه ها ی خود و خانواده اش مجبور به کار کردن از سنین نوجوانی شد و با پولی که به دست می آورد سعی می نمودتا حداقل نیازهای خانواده اش را برطرف نماید.
کد خبر: ۴۲۷۴۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۸

خاطره ی از «شهید علی احمد صیدخانی» از شهدای بی سیم چی استان ایلام
حساسیت کارش تا جایی بود که مرخصی ها و استراحتش را خیلی محدود می کرد و حضور چشمگیری در جبهه داشت...
کد خبر: ۴۲۷۴۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۸

شهید داود عزیز الدین
هر جا حق مظلومی رو ضایع کنن، نمی تونم ساکت بمونم
کد خبر: ۴۲۷۴۶۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۸

خاطره ای دیگر از سردار رشید اسلام
موقع شهيد شدن ايشان تمامي كردستان منطقه سلماس سپاه پوش شدند و مي‎گفتند: «پدر ما شهيد شد».
کد خبر: ۴۲۷۴۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۷

شهید محمد علی عربیان
میان شلوغی جمعیت کنار هم بودیم. زمزمه دعای محّمدعلی را می شنیدیم. چشم از حرم بر نمی‌داشتم. اولین سفرمان بعد عروسی بود.
کد خبر: ۴۲۷۳۵۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۷

یادها و خاطره ها
همیشه به پدر و عمویم که به مسجد می رفتند نگاه می کرد اهمیت می داد و همراه آنها به مسجد می رفت ،نماز و عبادات خود را به موقع انجامی می داد...
کد خبر: ۴۲۷۲۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۶

مصاحبه خودمانی نوید شاهد سمنان با خانواده معظم شهید جمشید طاهر کرد
همیشه میگم خدایا یه پسرم ودرراه تو دادم ، یکی دیگه دارم به من ببخش . من دو تا پسر داشتم که یکی شهید شد والان یکی دارم . من انقدر خدارو شکر میکردم که خدا می دونه . من هیچ وقت پیش پسر ودخترم وشوهرم گریه نمی کردم . شبها تا صبح از گوشه ی چشم هام اشک میامد . برادرم همیشه میگفت ، شاه پسند از حسین آقا خیلی صبورتر هست . زنداداشم یه روز گوشه خونه خواب بود ، من داشتم عکس پسرم ونگاه میکردم وآرام گریه می کردم که اون ها بیدار نشن . زنداداشم رو به برادرم گفت ، چهل روز گذشته این زن چهل ساعت خواب نکرده . فقط پیش شما حرفی نمیزنه .
کد خبر: ۴۲۷۲۸۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۶

به مناسبت سالگرد شهادت فرمانده دلیر توپخانه سپاه پاسداران سردار شهید «حسن شفیع‌زاده»، هشتمین مراسم شب خاطره دفاع مقدس استان آذربایجان شرقی در تبریز برگزار می‌شود.
کد خبر: ۴۲۷۲۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۶

قسمت نخست خاطرات شهید «سعیدرضا عربی»
هم‌رزم شهید «سعیدرضا عربی» نقل می‌کند: «نیمه های شب همه خواب بودند. با صدای العفو او بیدار شدم. این طرف و آن طرف را نگاه کردم. بالای سرمان یک جای کوچکی بود. نوجوان پانزده شانزده ساله ای را دیدم که در سجده گریه می کرد.»
کد خبر: ۴۲۷۲۵۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۶

فرمانده گردان قمر بنی هاشم(ع)؛
اوایل سال 65 بود که عبدالقادر با تنی پر از زخم های کهنه و تنی پوسته پوسته از طاول های شیمایی به مرخصی آمد. هر وقت به مرخصی می آمد چند روز بیشتر نمی ماند و بر می گشت، اما این بار گفت: می خواهم یک سال بمانم و به جبهه برنگردم! اصلاً حرفش باور کردنی نبود. وقتی چهره متعجبم را دید ادامه داد: می خواهم این بار برای شما خانه اي بسازم تا از این بلاتکلیفی در بیایید!
کد خبر: ۴۲۷۲۴۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۵

محمدعلي باقري همرزم شهيد ترابی درباره وی می‌گوید: شهيد ترابي فردي با ايمان و باتقوي، مخلص، بي‌ريا و باهوش بود و در عمليات‌هاي كربلاي 4 و 5 شركت داشت.
کد خبر: ۴۲۷۲۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۵

علايي هم رزم شهید علیمردان موحد از دوست و یار خود در جبهه‌ روایتی را نقل می‌کند.
کد خبر: ۴۲۷۲۲۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۵

مرتضي رستمي از شاگردان شهيد رهبري می‌گوید: از خصوصيات اخلاقي شهيد تواضع، فروتني و شخصيت با وقارش بود. آرام درِ كلاسِ درس را مي‌كوبيد و وارد كلاس مي‌شد.
کد خبر: ۴۲۷۲۲۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۵

مادر شهيد مجتبی شهبازی گروسی از فرزند خود چنین می‌گوید: مجتبي مقيد به انجام فرايض ديني بود. حتي يك بار هم نشد كه بعد از رسيدن به سن بلوغ شرعي نماز يا روزه‌اش را ترك كند.
کد خبر: ۴۲۷۲۱۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۵

شهید حسن عربی
با آزاد سازی خرمشهر جنگ تمام شده است و همین پندار شادی مردم را مضاعف کرده بود. مادر اما بی قرار بود. نه پای تلویزیون بند می شد و نه توی کوچه و خیابان. چند بار من را فرستاد سپاه. می گفت:«بپرس ببین رزمنده ها کی برمی گردن!»
کد خبر: ۴۲۷۱۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۵

یادها و خاطره ها
هنوز تا اذان ظهر چند دقیقه ای مانده بود . حمید دستور داد تا نماز جماعت برپا کنیم. بچه ها نماز ظهر را به امامت خودش خواندند. بعد از نماز شروع کرد به سخنرانی بحث کوتاهی در مورد جبهه و کار نیروهای رزمنده به میان آورد...
کد خبر: ۴۲۷۱۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۵

سيدجواد موسوي هم كلاسي شهيد خليل عزت شوكتي می‌گوید: او در اكثر عزاداري‌هاي امام حسين(ع) در حسينيه اعظم شركت مي کرد و به گفتن « رباعي» با دسته عزاداري علاقه خاصي داشت.
کد خبر: ۴۲۷۰۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۴

بهنام معيني هم كلاسي و دوست شهيد شهید جواد گلشني منفرد می‌گوید: خلوص و صفاي او و تقيدش به مسائل شرعي نمي گذاشت كه او فرجامي نيك نداشته باشد.
کد خبر: ۴۲۷۰۵۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۴

مصطفي بهراميون از دوستان صميمي شهيد ابوالفضل پاکداد می‌گوید: شهيد پاكداد در زندان بر روي عقايد زندانيان سياسي كار مي كرد تا بلكه پس از اصلاح بتواند آن ها را به جبهه ببرد و عاقبت به خيرشان كند.
کد خبر: ۴۲۷۰۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۷/۰۲/۱۴