شهید «علی مقصودی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «ای خـواهران! زینـب‌وار در صـحنه زندگی و انقلاب ظاهر شوید، با پوشش ظاهر خـود قـدرت دهـن‌کجـی بـه انقـلاب را بـه منافقین ندهید.‌» نوید شاهد سمنان به مناسبت هفته دانش‌آموز، گزیده‌ای از وصیت‌نامه این شهید گران‌قدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند.

خوهرانم! با پوشش ظاهر خـود، قـدرت دهـن‌کجـی بـه انقـلاب را بـه منافقین ندهید

به گزارش نوید شاهد سمنان، شهید علی مقصودی هفدهم دی ۱۳۴۹ در شهر شهمیرزاد از توابع شهرستان مهدی‌شهر به دنیا آمد. پدرش احمد، کارگری می‏‌کرد و مادرش بلقیس نام داشت. دانش‏‌آموز اول متوسطه بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیستم شهریور ۱۳۶۶ در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. او را فیروز نیز می‏‌نامیدند.

 

فرازهایی از وصیت‌نامه شهید:

مهمترین مسئله انقلاب اسلامی

اینجانب فیروز (علی) مقصودی بنده «لا اله الا االله» گوی خدا بنابه وظیفه این چند کلمه را در هفتم محرم‌الحرام سال ۱۳۶۶ مرقوم می‌دارم: عزیزان من! مهمترین مسئله در هر کشور و هر انقلابی اطاعت از رهبـر و هـدایت کننـده آن نهضت است و این مسئله است که آن انقلاب را بـه پیـروزی کامـل مـی‌رسـاند و آن را در کوره راه مصائب و مشکلات سالم به سرمنزل می‌رساند. در انقلاب عظیم ما نیز این مـسئله بخوبی مشهود است. در انقلاب ما بزرگمرد تاریخ، امام و هـادی مـا ایـن سـید بزرگـوار جماران هادی ما شده و ما را از منجلاب فساد رهانیده. فسادی که اگر چند سال دیگر بـر ما حاکم بود دیگر قدرت سر بلند کردن و اجرای مراسم عزاداری حسین را نداشتم. اما ایـن سید و آقای همه ما سر برافراشت و ما را دوباره عزت بخشید و هدایت کننده راهمـان شـد. پس عزیزان! در خط امام و ولایت فقیه باشیم و سـعی کنـیم هرگـز از ایـن خـط منحـرف نشویم، که کوچکترین لغزش در این راه موجب فساد دنیا و آخرت ما خواهد شـد و ایـن همه عبادت‌ها و شرکت در مراسم عزاداری حسین (ع) مـا باطـل و پـوچ خواهـد شد.

امـروز رزمندگان ما با قدرت تمام در حفظ و حراست خاک کشور می‌کوشند

مسئله دوم مسئله جنگ و جبهه است؛ عزیزان من! امروز جنگ به مرحله‌ای رسـیده کـه دشمن زبون شده و قـدرت اجـرای هـیچ کـاری را در خطـوط مقـدس مـا نـدارد. امـروز رزمندگان ما با قدرت تمام در حفظ و حراست این خطـوط تـلاش مـی‌کننـد، امـروز یـک همیاری عظیم موجب پیروزی نهایی ما خواهد شد. عزیزان! جبهه‌ها را پـر کنیـد، نگذاریـد جبهه‌ها خالی بماند، نگذارید سلاح‌های برجـا مانـده شـهدا بـر خـاک‌هـای گـرم مرزهـای کشورمان بی‌صاحب بماند. پر کردن جبهه توسط شما عزیزان حزب‌الله موجب این می‌شـود که دیگر منافقین قدرت سر بلند کردن در شهر‌ها را نداشته باشند.

امروز شما وظیفه هدایت افراد گمراه را به عهده دارید

مسئله سوم صحبتی با بزرگتر‌های شهر؛ ای پدران و بزرگان ما‌، ای کسانی که یک عمـر برای تکایا و عزاداری و مساجد زحمت کشیده‌اید و یک عمر عبادت کرده‌اید! امـروز اینهـا جزء مقدسات ماست، اما این تکلیف ما را به پایان نمی‌رساند، امروز وظیفه شـما خطیرتـر و مهم‌تر از این است، امروز شما وظیفه هدایت افراد گمراه را به عهده دارید، امروز شـما بایـد در رأس مسائل شهر قرار گیرید. فقط عبادتِ تنها کاری از پیش نمی‌برد. پس عد‌ه‌ای از مردم شهمیرزاد خودِما از روی ناآگاهی دچار انحراف شده‌اند؛ آن انحرافی که موجب آن کم‌کاری خودمان بوده است.

با قدرت جلوی بی‌تفاوت‌ها بایستید

مسئله چهارم مسئله سه ماهه تابستان شهمیرزاد است؛ عزیزان شهمیرزادی‌، ای کسانی کـه در سه ماهه زمستان در شهمیرزاد زندگی می‌کنید و قدرت و اجرای کوچـکتـرین فـساد در شهمیرزاد را به احدی نمی‌دهید! چه شد غیرتمان، چه شد مردانگیتان؟ چرا مـی‌گـذاریم در تمام استان، شهمیرزاد جزء یکی از شهر‌های بی‌تفاوت به شـمار آیـد، چـرا مـی‌گـذاریم ایـن سوسول‌ها و بی‌تفاوت‌ها در شهر ما هر جور که خودشان خواستند بگردند و هرج و مـرج و فساد در شهر ما بکنند، چرا می‌گذارید مقدسات ما را لکـه‌دار کننـد؟ مـن بـه شـما توصـیه می‌کنم به شما هم‌رزمان و جوانان غیرتمند شهمیرزادی، با قدرت جلو این مسئله بایستید و نگذارید این‌ها در شهر ما رشد کنند و در هم بکوبیدشـان. بـا بـرادران کمیتـه همکـاری لازم بشود تا ان‌شاءالله در آینده نزدیک بتوانیم شهری سالم داشته باشیم و مهمانان سه ماهه ما نیـز بتوانند تفریح‌های سالم را انجام دهند.

والله در آخـرت مسئولید

اما مسئله دیگر صحبت با بی‌تفاوت‌هـا اسـت؛ ای بـی‌تفـاوت‌هـا‌، ای کـسانی کـه قلـب رزمندگان و امت حزب‌الله ما را مالامال از خون کردید. می‌دانید حضرت علـی (ع) بـه شـما چه می‌گوید؟ می‌گوید:‌ «ای مردنما‌های نامرد، شما مردنما هستید، ظاهر شما شبیه مرد اسـت اما در باطن بسیار پستی دارید.» ما خربزه خوردیم و پای لرز آن نیز می‌نـشینیم، مـا انقـلاب کردیم و آن را به پیروزی می‌رسانیم و در برابر مشکلات ایستادگی می‌کنیم، مـا وارد جنـگ شدیم و به پیروزی می‌رسانیمش، اما این رسم مردانگی نیست. حـال کـه خودتـان بـه جبهه نمی‌آیید یک جوان را گمراه نکنید و او را از رفتن به جبهه منصرف نکنید، لااقل وقتـی از جبهه بازگشت با آن سخنان نیش دارتـان قلـب او را جریحـه‌دار نکنیـد. والله در آخـرت مسئولید.

خوهرانم! با پوشش ظاهر خـود، قـدرت دهـن‌کجـی بـه انقـلاب را بـه منافقین ندهید

اما صحبتی با خواهران حزب‌الله و خانواده شهدا؛ ای خـواهران! زینـب‌وار در صـحنه زندگی و انقلاب ظاهر شوید، با پوشش ظاهر خـود قـدرت دهـن‌کجـی بـه انقـلاب را بـه منافقین ندهید.‌ ای خانواده شهدا! شما عزیزانِ این مردم، شما محترمین ایـن مردمیـد، مبـادا این احترام مورد غرور گردد، که ان‌شاءالله نمی‌گردد.

فرزند شما سرباز آقایمان امام زمـان (عـج) اسـت

اما صحبتی با پدر و مادر و برادران و خواهران عزیزم؛ پدرم! من مـی‌دانـم واقفـم کـه شما بیش از حد برایم زحمت کشیدید و مرا بزرگ کردید، اما من همـین کـه قـدرتی جسمانی و فکری یافتم قدم به جبهه و انقلاب نهادم و امیدوارم کـه از ایـن امـر خوشـحال باشید، چون فرزند شما ان‌شاءالله سرباز آقایمان امام حسین (ع) و امام زمـان (عـج) اسـت و این جای بسی خوشحالی است و جبران آن زحمات را ان‌شاءالله می‌کند. مادر عزیزم‌، ای کسی که مرا با شیره جان پروریدی و من نتوانستم باری از پـشت شـما بردارم! اما خوشحالم که تو خوشحال هستی که من پای در مسیر اسلام نهادم و در ایـن راه کشته شدم. امیدوارم در آخرت با زهرای مرضیه (س) محشور شـوید.

هرگز برایم اشک نریزید و لبـاس سـفید بپوشـید

خواهرانم! با حجاب خود مشت محکمی بـه دهـان یـاوه‌گویـان چـپ‌گـرا بزنیـد و اجـازه دهن‌کجی به منافقین را ندهید و با شرکت در بسیج خواهران این امر را مـستحکم کنیـد. اما برادرانم! اسلحه من در صحرای گرم خوزستان بـی‌صـاحب اسـت، آن را یـاوری کنیـد. مگذارید اسلحه من بی‌صاحب بماند. جای خالی مرا در جبهه پر کنید، که ان‌شاءالله خداونـد اجر شهید را به شما بدهد. مادرم! توفیق شهادت نصیبم شد هرگز برایم اشک نریزید و لبـاس سـفید بپوشـید. اگـر جسمم به دست شما رسید هر کجا خواستید مرا دفن کنید اشکالی ندارد، امـا اگـر در میـان شهدای شهمیرزاد باشد بهتر است و اگر جسمم بـه دسـت شـما نرسـید خـود را در جـای فرزندان بی‌بابای شکرویان بگذارید که هنـوز خبـری از بابـا ندارنـد.

ان‌شاءالله خداوند شـما را در صف زنان مومنه قرار دهد

اگـر بعـد از شـهادت تکه‌هایی از جسمم به درد کسی خورد که بتواند ثوابی برای من باشد کـه بـاری از گناهـانم کم کند خود مختارید و می‌توانید آن را انجام دهید. مادرم هر وقت خواستی برای من گریـه کنی برای سالار شهیدان و علی‌اکبر حسین (ع) گریه کن، که ان‌شاءالله خداوند شـما را در صف زنان مومنه قرار دهد.

در آخر چند دعا و شما را به خـدا مـی‌سـپارم: خـدایا ایـن بنـده گنهکـار را در زمـره شهدای خود قرار بده. خدایا! از سر تقصیرات من درگذر و مرا در آخرت شفیع شهدا قرار بده. خدایا! رهبر کبیر این انقلاب را از جمیع بلایـا حفـظ بفرمـا. خـدایا! بـه پـدر و مـادر و بازماندگان شهدا صبر و اجر عنایت بفرما.

و در آخر توصیه‌ای دارم:
مبـــــادا خویـــــشتن را واگـــــذاریم/ امـــام خـــویش را تنهـــا گذاریـــد
زخــون هــر شــهیدی لالــه‌ای رســت/ مبــــادا روی لالــــه پــــا گذاریــــد

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده