نامه شهید دانش‌آموز «سید حسین شجاعی» به خانواده/ قسمت اول
شهید «سید حسین شجاعی» در نامه‌ای به خانواده‌اش می‌نویسد: «خواهران بی‌حجاب! بدانید که در آخرت باید جواب خون این شهدا و بچه‌های تیم را بدهید. پس بگویید به دختران و عروسانتان که وصیت شهدا این است و اگر به آن عمل نکنید مسئول هستید.»

اگر به وصیت شهدا درخصوص حجاب عمل نکنید باید جواب خون شهدا را بدهید

به گزارش نوید شاهد سمنان، شهید سید حسین شجاعی پانزدهم آبان ۱۳۴۶ در شهرستان تهران دیده به جهان گشود. پدرش سید رحمت‌الله و مادرش زهرا نام داشت. دانش‌‏آموز سوم راهنمایی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. یازدهم آبان ۱۳۶۱ در عین‌خوش توسط نیرو‌های بعثی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار وی در گلزار شهدای امامزاده یحیای شهرستان سمنان واقع است.

 

اگر به وصیت شهدا درخصوص حجاب عمل نکنید باید جواب خون شهدا را بدهید

در تلفنی که به خانه زدم متوجه شدم که مادر ناراحت است. البته می‌دانم وقتی که با من صحبت کرد ناراحت شد، چون از زبان خود او شنیده بودم که در نبود من ناراحت نیست. در دعا که وقتی نوحه سرا به این جمله می‌رسد که کودکان یتیم ک پدرشان شهید شده، شب هنگام از مادر، سراغ پدرشان را می‌گیرند، بغض گلویم را می‌گیرد. وقتی به یاد شهیدانی که هر یک از دیگری پاک‌تر و صادق‌تر است می‌افتم، بسیار ناراحت می‌شوم.

آیا خانواده و بچه‌های این‌ها نباید ناراحت باشند؟ پس اگر اینان ناراحت هستند ما چرا باید ناراحت باشیم؟ وقتی در وصیت شهدا در نمایشگاه به این جمله برمی‌خوردم: «خواهران بی‌حجاب! بدانید که در آخرت باید جواب خون این شهدا و بچه‌های یتیم را بدهید» به این فکر می‌افتم پس این خواهران که بی‌حجاب هستند چگونه جواب ناله این کودکان یتیم را می‌دهند؟

باید درس بگیریم که این خون‌ها و این زحمت‌ها فقط برای ترویج اسلام است و بی‌حجابی خلاف اسلام. پس بگویید به دختران و عروسانتان که وصیت شهدا این است و اگر به آن عمل نکنید مسئول هستید. مرا ببخشید که تند با شما سخن گفتم. این تند سخن گفتن از شهدایی است که گردن ندارند، شهدایی که پا ندارند یا اصلا جسد ندارند. بدانید آن‌هایی که با این انقلاب مخالفت می‌کنند، منافقند و امام فرمودند: «منافقان از کفار بدترند.»

چند روز پیش به خرمشهر رفتم. چه بگویم؟! به خدا داشت گریه‌ام می‌گرفت. تمامی وسایل در منازل دست نخورده است و آدم‌هایش نیستند، البته خانه از خون آن‌ها گلگون شده، ولی جسد آن‌ها نیست. خدایا! اگر دِینمان را به این انقلاب ادا نکنیم، جواب این خون‌ها را چه باید بدهیم؟

(قسمتی از نامه شهید به خانواده)

کودکان زیر یازده سال هم هستند

یکی از آن‌هایی که در جبهه است، می‌گوید: «حدود هشتاد سال سن دارد و شغلش فقط درست کردن چای برای رزمندگان است تا بعد از ورزش صبحگاهی چای بنوشند.» کودکان زیر یازده سال هم هستند. یکی از آن‌ها یازده سال دارد. می‌دانید کار او چیست؟ او فقط تکبیر در نماز می‌گوید و دعای فرج را بعد از نماز‌ها و دعا می‌خواند و اگر بدانید چه صدایی دارد؟ دیگر جوانان کم سن در مقر تدراکات وسایل را جابه‌جا و مرتب می‌کنند.

(قسمتی از نامه شهید به خانواده)

دیدار به قیامت

پدر و مادر عزیز و بهتر از جانم! امیدوارم که من اگر در این جنگ حق علیه باطل، شهید شدم هیچ‌وقت مرا فراموش نکنید و همیشه به یاد من باشید!

پدر و مادر عزیزم! امیدوارم که همیشه در زندگی شاد و پیروز باشید. از همه شما تا قیامت خداحافظی می‌کنم و امیدوارم هر وقت که شهید شدم، ناراحت نباشید، بلکه افتخار کنید که پسری در راه اسلام و مملکت خود داده اید.

(قسمتی از دست‌نوشته شهید)

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده