روایتی از سیدالاسرای آزادگان دفاع مقدس؛
نوید شاهد - حجتالاسلام سید علیاکبر ابوترابیفرد سیدالاسرا و رهبر فکری و دینی اسرا در دوران دفاع مقدس، در کمپهای دژخیمان بعث عراق بود. کسی که با رفتار و شخصیت بزرگ خود علاوه بر اسرای ایرانی، نگهبانان بعثی را نیز تحت تاثیر خود قرار داد.
کد خبر: ۴۹۲۰۹۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۰
خاطره ای از آزاده سرافراز «قدرت سیدی زاده»؛
نوید شاهد - قدرت سیدی زاده از آزادگان سرافراز استان ایلام است. وی که در سال 1367 در تک آخر صالح آباد که به عنوان پاسدار مسئولیت فرمانده گردان عملیاتی را بر عهده داشت که مورد اسارت دشمن قرار گرفت. از شکنجه های سخت دوران اسارت می گوید و چگونه نماز حاجت یکی از برادران آزاده در حقش برآورده شده است. نوید شاهد ایلام در ادامه مخاطبان عزیز را به مطالعه این خاطره خواندنی دعوت می کند.
کد خبر: ۴۹۲۰۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۰
خاطرات شهید؛
نوید شاهد – این برادر روي مين رفته بود و حال وي خيلي وخيم بود. ولي شگفتا از حرفهاي اين برادر كه دائماً ياد خدا مي كرد و امام امت را صدا مي كرد و از استقامت و شكيبايي سخن مي گفت. در زیر خاطرات ی کوتاه از زبان شهید که در نامه هایش به خانواده اش فرستاده را میخوانیم.
کد خبر: ۴۹۲۰۸۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۰
نوید شاهد - زمان کودکی من و مصطفی در آن زمان با بازی در محیط راه آهن، در بین واگنها و ریل راهآهن میگذشت...
کد خبر: ۴۹۲۰۷۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۴
نوید شاهد - همرزم شهید "محمدرضا چلویان" نقل میکند: «در منطقه عینخوش، شور و شوق عجیبی داشتیم چون قرار بود عملیات شود. یکی داشت نماز میخواند و دیگری قرآن تلاوت میکرد. یکی هم در حال نوشتن وصیتنامه بود. صدای محمدرضا را شنیدیم که با خنده وارد میشد. جعبهای خرما در دست داشت و گفت ...» نوید شاهد سمنان در سالگرد شهادت، توجه شما را به خاطرات ی از این شهید والامقام جلب میکند.
کد خبر: ۴۹۱۹۹۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۲۰
نوید شاهد – خاطرات دوران اسارت آزاده سرافراز احمد ذیفهم، پر از درسهای گوناگون برای اهل عبرت است؛ از نحوه گرداندن اسرا در شهر بغداد تا کتک خوردن و ... موضوعاتی که مرور آنها در پرسش و پاسخ با این آزاده ایثارگر که از دوم مهر ماه 1359بیش از 8 سال در زندانهای رژیم بعثی بوده و جزو اولین آزادگان کشورمان است، در این روزها که کشورمان درگیر جنگ تمام عیار دیگری از نوع فرهنگی و اقتصادی است، خالی از لطف نیست و باردیگر به ما یادآوری می کند که : "والعاقبه للمتقین"
کد خبر: ۴۹۱۹۸۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
نوید شاهد - «فرمانده اردوگاه عصبانی شد و فریاد زد: اسرای ما که در ایران همه آخوند شدهاند و به درد ما نمیخورند، بلایی به سر شما میآوریم که اگر سالم هم به ایران رفتید به هیچ دردی نخورید ...» ادامه این خاطره از زبان همبند سید آزادگان، شهید حجتالاسلاموالمسلمین "سیدعلیاکبر ابوترابیفرد" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۹۱۹۵۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
در روایت از شهید کاویانی مطرح میشود؛
نوید شاهد - شهید «مجتبی کاویانی از شهدای دوران دفاع مقدس است. نوید شاهد البرز در سالگرد شهاتش گذری بر سیره و خاطره این شهید دارد. در بخشی از این خاطرات آمده است:... دایی رو به خواهرش گفت: فردا مرا درون یک جعبه بهاشتهارد میآورند!» همان شهر خبر بازگشت استخوانهای او را به ما دادند.
کد خبر: ۴۹۱۹۴۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
خاطره همرزم شهید ناصر حبیب زاده؛
نوید شاهد – چند روزی به شهادت ناصر مانده بود که انگار از شهادت خودش آگاهی داشت و در سنگر به ما گفت، من خواهم رفت، وقتی رفتم، به من «شهید» بگویید. در ادامه خاطره همرزم شهید را در نامه ای به برادر شهید می خوانیم.
کد خبر: ۴۹۱۹۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
نوید شاهد - شهید "حسین حسین زاده " از شهدای سرباز هرمزگانی در دوران دفاع مقدس است که پانزدهم آبانماه 1347 در شهرستان بندرعباس متولد شد. به همین مناسبت یک خاطره از زبان مادر این شهید والامقام برای علاقه مندان منتشر می گردد.
کد خبر: ۴۹۱۹۲۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
روایتی کوتاه از "فرصت دارابی" از پرستاران دوران هشت سال دفاع مقدس؛
نوید شاهد - "فرصت دارابی" از پرستاران دوران هشت سال دفاع مقدس می گوید: «صدای هواپیماها هر لحظه بلندتر می شد این علامت حمله ای وحشتناک بود. من بوی سیر و قورمه سبزی را به وضوح احساس می کردم، آری بمبهای شیمیایی بودند. هرکس نفس میکشید در عرض چند ثانیه به زمین می افتاد.»
کد خبر: ۴۹۱۹۱۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
نوید شاهد - چند قدمی نرفته بودم که کابل یکی از سربازها، دور سر و پیشانیام پیچید. لحظهای دنیا ایستاد. خون توی تنم درجا زد و بالا نیامد. پخش زمین شدم. ویران و خسته از حال رفتم. نفهمیدم چقدر گذشت.
کد خبر: ۴۹۱۹۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
خاطراتی پیرامون سردار شهید "انوشیروان رضایی فاضل":
نوید شاهد _ يک روز عکسي از فاضل ديدم که با عدهای از جوانان در حال درو گندم بود. وقتي جويا شدم متوجه شدم او گروهي از بچههای جهاد و بسيج را سازماندهي کرده بود تا در فصل برداشت محصول گندم و جو به کمک مردم ضعيف و رزمندگان بشتابند و محصولات آنها را جمعآوری کنند.
اين عمل بيشتر باعث پشتگرمی رزمندگاني میشد که در جبهه به سر میبردند.
کد خبر: ۴۹۱۹۰۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۸
نوید شاهد - همسر شهید "علیاکبر ثوری" نقل میکند: «برای سال تحویل رفتهبودیم پابوس امام رضا (ع). علیاکبر داشت قرآن میخواند. همین که سال تحویل شد، دستهایش را بلند کرد و گفت ...» نوید شاهد سمنان در سالروز شهادت، شما را به مطالعه خاطرات این شهید والامقام دعوت میکند.
کد خبر: ۴۹۱۹۰۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
نوید شاهد - هم خدمتی شهید "منصور ارجمندی" در خاطره ای می گوید: شهید با اینکه پُست نگهبانی خودش را انجام می داد به جای بقیه هم پست می داد و همیشه به دوستان می گفت؛ هر کس مشکل دارد و نمی تواند سر پست نگهبانی برود به من خبر بدهد .
کد خبر: ۴۹۱۸۵۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۷
نوید شاهد - در مراسمی با حضور مسئولین شهرستان فریدن از کتاب «درد عشق» که به خاطرات آزادگان فریدن میپردازد رونمایی شد.
کد خبر: ۴۹۱۸۵۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۷
نوید شاهد - شهید "محمدرضا علیزاده" فرزند علیمحمد و کلثوم، بیست و نهم خرداد ۱۳۴۵ در شهرستان دامغان چشم به جهان گشود. وی به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. چهاردهم آبان ۱۳۶۱ در عینخوش توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به پهلو، شهید شد. نوید شاهد سمنان در سالگرد شهادت، ویژهنامه این شهید والامقام را برای علاقهمندان منتشر میکند.
کد خبر: ۴۹۱۸۴۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۷
پیرامون شهید "محمود اخلاقی":
نوید شاهد - اهمیت تپه های گازرخانی این بود که این تپه ها، یک شاهرگ ارتباطی بین سنندج و کامیاران محسوب می شد، اگر تپه حفظ می شد، جاده و تمام تپه ها و جاده های اطراف نیز امنیت داشت و اگر به دست دشمن می افتاد، تمام اطراف زیر آتش قرار می گرفت و هیچ جنبنده ای نمی توانست از آن جا عبور کند.
کد خبر: ۴۹۱۷۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۴
نوید شاهد – مادر شهید بسیجی «براتعلی هنرمند» روایت می کند: «براتعلی در قره مصلی بدنیا آمد و حاجی برات کاملی (پدر شهید کاملی) در گوشش اذان و اقامه خواند. خیلی اهل مطالعه بود و در مسجد هم فعالیت می کرد. در کارهای خانه به من کمک می کرد و در کارهای مزرعه به پدرش. براتعلی در عملیات خیبر شهید شده بود اما نفهمیدیم چطور شهید شده چون جنازه اش مفقودالاثر بود. چند نفر صدایش را از رادیو عراق شنیده بودند که خودش را معرفی کرده و گفته بود: من براتعلی هنرمند هستم، برادرم شهید شده، هرکس صدای مرا می شنود به پدر و مادرم اطلاع دهد.»
کد خبر: ۴۹۱۶۸۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۴
نوید شاهد - «وقتی قرار شد تدارک شام برای میهمانان ویژه دیده شود، شهید قزوینی از جمله افرادی بود که مخالف بود و میگفت: باید غذای این افراد هم همان آش جوُ باشد! ...» ادامه این خاطره از همرزم شهید "حمید قزوینی" را در پایگاه اطلاعرسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۴۹۱۶۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۸/۱۴