نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
روایتی خواندنی از همرزم شهید "علیرضا فتاحی"؛
نوید شاهد - همرزم شهید "علیرضا فتاحی" می گوید: «شب ها کم خواب بود و در نماز شب گریه می کرد. یک روز با شوخی به او گفتم: «آنقدر با صدای بلند گریه می کنی که شب ها خواب نداریم. شب بعد دیگر صدای گریه ی او را نشنیدم متوجه شدیم رفته و در میدان صبحگاه آنجا نماز شب می خواند. آن شب هوا هم بسیار سرد و مقداری بارانی بود او به نتیجه ی نماز شب هایش رسید و در عملیات میمک به شهادت رسید.»
کد خبر: ۵۱۷۶۷۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۱۲

اسناد افتخار؛
نوید شاهد - شهید «فیروزعلی علی خاصی» از شهدای کودک استان ایلام است که بهمن ماه 1365 در سن چهار سالگی بر اثر بمباران هوایی دشمن بعثی، به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر شهید می گوید هیچ عکسی از فرزندم ندارم که همدم لحظه های ناب دلتنگی ام شود. فیلم این مصاحبه در ادامه تقدیم حضورتان می شود.
کد خبر: ۵۱۷۶۴۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۱۲

نوید شاهد - ثبت و ضبط خاطرات والدین معظم شهدای شهرستان فیروزکوه با حضور حجت الاسلام والمسلمین حسن حیدری نماینده ولی فقیه و امام جمعه، ابوالقاسم مهری فرماندار، غلامرضا نیکدل رئیس بنیاد شهید و تهیه کنندگان برنامه قرار عاشقی در شهرستان فیروزکوه آغاز شده است. اکنون گزارش تصویری نوید شاهد از این برنامه را در ادامه می‌بینید.
کد خبر: ۵۱۷۶۳۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۱۲

برگی از خاطرات شهدای قزوین؛
نوید شاهد - «فریدون بیست کیلو شیرینی خرید و شاید یک کیلو از شیرینی‌ها را به یک باره خورد، رفتم طبقه پایین دیدم نشسته و تند شیرینی می‌خورد، گفتم: "بس است کم بخور برای مهمان‌هاست". خندید و گفت "صبر کن چند تای دیگر بخورم" ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات شهید "فریدون شفیع‌آبادی" است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۱۷۵۹۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۱۲

نوید شاهد - کتاب «روایتی از دلدادگان حریم عشق و ایثار» به مدیریت «علی شاکری نوری» و ویراستاری «لیلی زهدی» تدوین شده است.
کد خبر: ۵۱۷۵۳۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۱۱

نوید شاهد استان مرکزی در راستای حفظ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، تصمیم به انتشار تصاویر رزمندگان نموده که از سال 94 به صورت سری در حال انتشار است. شما را به دیدن این تصاویر دعوت میکنیم.
کد خبر: ۵۱۷۵۳۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۱۱

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
نویدشاهد- شهید «مرتضی بهاالدینی» يكم شهريور ۱۳۴۳ در شهر قم چشم به جهان گشود. پدرش غلامرضا، نانوايی می‌كرد و مادرش معصومه نام داشت. دانش‌آموز چهارم متوسطه در رشته راه و ساختمان بود. به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. بيست و سوم اردیبهشت ۱۳۶۱ در خرمشهر بر اثر اصابت تركش خمپاره به صورت و گردن، شهيد شد. مزار این شهید والامقام در بهشت‌زهرای تهران واقع است. در ادامه روایت پدر شهید از خوابی که درباره خانه فرزندش در بهشت دید را می بینید.
کد خبر: ۵۱۷۵۳۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۱۷

سوره مهر منتشر کرد
نوید شاهد - رمان «نبودن» نوشته مهدی زارع که به زندگی یک جانباز می پردازد، توسط انتشارات سوره مهر روانه بازار کتاب شد.
کد خبر: ۵۱۷۵۳۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۱۱

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
نویدشاهد- شهید عباس باقری نوزدهم آبان 1345، در شهرستان تهران به دنیا آمد. پدرش عزت الله، کارگر بود و مادرش بتول نام داشت. تا سوم متوسطه در رشته اتومکانیک درس خواند. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و چهارم دی 1365، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به دست و سینه، شهید شد. مزار وی در امامزاده شهر چهاردانگه تابعه شهرستان اسلامشهر واقع است. خاطره ای از پدر شهید که فرزندش در خواب به او نوید زیارت امام رضا (ع) داد را می بینید.
کد خبر: ۵۱۷۵۳۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۱۱

نوید شاهد - کتاب «عارف بارانی» که به زندگینامه شهید سید حسین مقیمی می پردازد، از سوی نشر شهید کاظمی روانه بازار نشر شد.
کد خبر: ۵۱۷۵۳۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۱۱

برگی از خاطرات دفاع مقدس؛
نوید شاهد - «راننده پیاده شد و یک راست به طرف من آمد. نزدیک که شد گفت: سرکار شما لُری؟ من که احساس کردم قیافه در به داغونم خلاصه یک جا به دردم خورده و آقای راننده ما را اشتباه گرفته، گفتم، لُر نیستم، ولی لر‌ها را خیلی دوست دارم. راننده خوشش آمد و ما را سوار کرد ...» ادامه این خاطره از نویسنده و رزمنده دفاع مقدس "کامبیز فتحی‌لوشانی" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۷۴۷۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۱۱

نوید شاهد- جنگ، خاطره جنگ، شهر و موضوعات اجتماعی از درون‌مایه‌های اصلی جدیدترین اثر «مجید قیصری» داستان نویس در کتاب «ساحل تهران» است.
کد خبر: ۵۱۷۳۸۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۱۰

نوید شاهد - «از همسر ایشان سراغ او را گرفتم. گفتند: یک هفته پیش رفته‌اند سر کوچه چیزی بخرند و هنوز برنگشته‌اند. با شنیدن این مطلب من هم خیلی نگران شدم و از آنجا به حرم حضرت معصومه (س) رفتم و دعا کردم که ایشان سلامت باشند ...» ادامه این خاطره را از سید آزادگان، شهید "حجت‌الاسلام‌والمسلمین سیدعلی‌اکبر ابوترابی‌فرد" در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۷۳۷۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۱۰

مادر شهیدان حسنان؛
نوید شاهد - برادران شهید «علی‌اکبر و حسن حسنان» متولد شهرستان سرخه از شهدای دفاع مقدس هستند. در این کلیپ مادر معزز این شهیدان والامقام از خاطرات فرزند شهیدش حسن، برای‌مان روایت می‌کند. این کلیپ با عنوان «چراغ محله» با همکاری بنیاد شهید و امور ایثارگران استان سمنان و صدا و سیمای مرکز این استان تهیه شده است. نوید شاهد سمنان شما را به دیدن این گفتگوی زیبا دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۱۷۳۵۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۰۹

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
نوید شاهد - اشرف نورمحمدزاده مادر شهید «یعقوب حسن لویی‌کرکندی» بیان می‌کند: «هر چه از خوبی‌های خصوصیات اخلاقی یعقوب مخصوصاٌ صبرش بگویم کم است.همیشه و در همه حال صبر پیشه می‌کرد.» در ادامه مصاحبه تصویری با مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد می‌بینید.
کد خبر: ۵۱۷۳۵۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۱۰

خاطرات شفاهی والدین شهدا؛
نوید شاهد - طلعت انصاری مادر شهید «محمدحسین قربانی» می گوید: «خیلی خوش اخلاق، آروم و بی صدا بود. نمازش اول وقت بود و گاهی اوقات که شب‌ها از خواب بیدار می‌شدم، متوجه راز و نیاز محمدحسین با خدا می‌شدم.» در ادامه مصاحبه تصویری با پدر و مادر این شهید گرانقدر را در نوید شاهد می‌بینید.
کد خبر: ۵۱۷۳۴۹   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۰۹

نوید شاهد - سه روز قبل از شهادت و در آخرین ملاقاتی که با «شهید حمیدرضا کاوه» داشتم با مزاح گفتم، حمیدرضا! تو در آینده نزدیک شهید خواهی شد، در حالیکه برق چشمانش رو می‌شد به وضوح دید خیلی مشتاقانه گفت‌: «خوش به حال حمیدرضا! تو از کجا می‌دانید؟» گفتم: با این دوری که تو برای نابودی دشمنان برداشتی، معنیش این هست که برای رسیدن به شهادت لحظه شماری می‌کنی.
کد خبر: ۵۱۷۳۳۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۰۹

پیرامون شهید "جلال محمدی"؛
نوید شاهد – همينجا بمان و به جبهه ها خدمت كن. اما شوق و ذوق جبهه و دفاع و فدا شدن نمي گذاشت. 4تا 5 ماه كار او شده بود راضي كردن پدر. يك ماه بود كه عمويش رفته بود. اما برگشت و مي گفت كه در بازار اهواز كسي در درونم ندا مي داد، برگرد و جلال را با خودت بياور. برادر را راضي كرد و جلال خوشحال از رضايت پدر براي حضور در جبهه.
کد خبر: ۵۱۷۲۲۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۰۸

برگی از خاطرات دفاع مقدس؛
نوید شاهد - «شهید "جهانگیری" مسئول حمل آذوقه به سرباز‌ها بود، طی مسیر به خودروی نیرو‌های خودی برخورد می‌کند که توسط کومله‌ها مورد هدف خمپاره قرار گرفته بود. این خودرو در حال سوختن بود ولی سه نفر از برادران بسیجی داخل آن گیر کرده و مجروح شده بودند ...» ادامه این خاطره از شهید"محمد جهانگیری" را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۱۷۱۷۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۰۷

نوید شاهد – مادر شهید «منصور اختیار الدینی» تعریف می کند: هر وقت منصور منو افسرده و ناراحت می‌دید با لبخند می‌گفت؛ صبر کن مادر آلان داروی مسکن برایت می‌آورم، بعد وضو می‌گرفت و شروع می‌کرد به خواندن قرآن کریم، با این کار دردهایم را التیام می‌بخشید.
کد خبر: ۵۱۷۱۵۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۰۷