کار خیری که جنبه خدایی ندارد
به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید یدالله جدیدی» پنجم شهریور ۱۳۴۴ در شهرستان سمنان به دنیا آمد. پدرش اسماعیل و مادرش معصومه نام داشت. دانشجو دوره کارشناسی در رشته زیست شناسی بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و هشتم آبان ۱۳۶۲ در پنجوین عراق به شهادت رسید. پیکر وی مدتها در همان منطقه بر جا ماند و پس از تفحص در گلزار شهدای امامزاده یحیای زادگاهش به خاک سپرده شد.
کار خیری که جنبه خدایی ندارد
تصمیم گرفتم هرطوری شده موضوع را از زیر زبانش بیرون بیاورم. صبح زود برای نماز بلندش کردم. با همان صدای اول از رختخواب جدا شد. وضو گرفت و نمازش را خواند. بعد به او گفتم: «یدالله! شنیدم برای مسجد میخوای کاری انجام بدی؟»
خندید و گفت: «پدر! اگه کار خیری انجام میدیم، نباید به زبون بیاریم، چون دیگه جنبه خدایی نداره.»
(به نقل از پدر شهید)
دکتر بهشتی الگوی خوبیه
صدای آنها را از جلوی در میشنیدم. جر و بحث بالا گرفت. نزدیک بود که پای مشت و این حرفها وسط بیاید که وارد دفتر حزب جمهوری اسلامی شدم. بهش گفتم: «چه خبره؟ صدات تا جلوی در مییاد؟» بعد آنها را به اتاقی بردم. آرامتر که شد، پرسیدم از داد و بیدادت فهمیدم حرف آیتالله بهشتیه، موضوع چیه؟»
گفت: «طرفداران بنیصدر حرف بیارزش میزنن. به قول امام کشور بدون روحانیت مثل کشور بدون طبیبه، روحانیای که پیرو خط واقعی ائمه و پیامبر است، میتونه الگو باشه؛ دکتر بهشتی الگوی خوبیه.»
طرف مقابل به یدالله توهین کرد. یدالله هم با ناراحتی به او نگاه کرد و گفت: «خدایا! دشمنان امام و روحانیت رو اگه قابل هدایتن هدایت، وگرنه نابودشون کن!»
(به نقل از برادر شهید)
چند تکه استخوان و پلاک
روز آخر هم نمیخواستم بگذارم برود. سن و سالی نداشت. تازه رفته بود توی هیجده سال. گفتم: «نرو!»
گفت: «پس کی بره؟»
آمد جلوی مغازه برای خداحافظی و رفت. چند ماه بعد، خبر اسارتش را آوردند. باورم نشد. گفتم: «خبر دیگهای ازش مییاد!» سالها بعد خبرش آمد؛ چند تکه استخوان و پلاکش.
(به نقل از همرزم شهید، ابراهیم حدادی)
انتهای متن/