يکشنبه, ۲۸ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۰۹:۳۵
مادر شهید «سید محمد ترابی» نقل می‌کند: «تمام بدنش تاول داشت و سیاه بود. گفتم: سید محمد! چرا این جوری شدی؟ بی‌اختیار اشک می‌ریختم. گفت: مامان! چرا گریه می‌کنی؟ الآن که حالم خوبه، اگه چند روز پیش منو می‌دیدی چی می‌گفتی؟»

به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید سید محمد ترابی» بیستم آبان ۱۳۴۴ در شهرستان دامغان دیده به جهان گشود. پدرش سید احمد، بنا و معمار بود و مادرش لعیا نام داشت. تا سوم متوسطه درس خواند. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. بیست و نهم تیر ۱۳۶۶ در جزیره مجنون عراق بر اثر اصابت ترکش به سر و دست، شهید شد. مزار وی در گلزار شهدای فردوس ‏رضای زادگاهش واقع است.

بی‌اختیار اشکم جاری شد

این خاطرات به نقل از مادر شهید است که تقدیم حضورتان می‌شود.

بی‌اختیار اشکم جاری شد

خبر رسید که محمد شیمیایی شده، اما هرچه منتظرش ماندیم نیامد. رفتیم تهران و تمام بیمارستان‌ها را گشتیم. در یک بیمارستان پیدایش کردیم. گفتند: «بردنش حمام.»

وقتی آمد، یک لُنگ به کمرش بسته بود و تمام بدنش تاول داشت و سیاه بود. گفتم: «سید محمد! چرا این جوری شدی؟» بی‌اختیار اشک می‌ریختم. گفت: «مامان! چرا گریه می‌کنی؟ الآن که حالم خوبه، اگه چند روز پیش منو می‌دیدی چی می‌گفتی؟ چشمم نمی‌دید دستم رو می‌گرفتن و منو این طرف و اون طرف می‌بردن.»

چند روز بعد آوردیمش دامغان. آن‌قدر به او رسیدیم که حالش بهتر شد. تا راه می‌افتاد دوباره هوای رفتن به سرش می‌زد.

نذر محمد

شوهرم یا بچه‌هایم هر کدام که می‌رفتند جبهه، برایشان آش پشت پا درست می‌کردم. آخرین باری که محمد رفت، می‌خواستم برایش آش پشت پا درست کنم که چراغ تلمبه‌ای ما آتش گرفت. نتوانستم آش درست کنم.

دخترم آمد خانه ما و گفت: «محمد رو توی خواب دیدم که گفت: "به مامان بگو به جای آش، گولاچ (نان روغنی) درست کنه و بده به همسایه‌ها."»

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده