همیشه ذکر «لاحولولاقوهالابالله» بر لبانش جاری بود
به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید ابراهیم رجببیکی» یکم تیر ۱۳۳۷ در شهرستان دامغان دیده به جهان گشود. پدرش غلامحسین، نجار بود و مادرش معصومه نام داشت. تا پایان دوره متوسطه در رشته ریاضی درس خواند و دیپلم گرفت. جهادگر بود. بیست و چهارم آبان ۱۳۵۹ با سمت نیروی واحد تدارکات در جاده حمیدیه-سوسنگرد بر اثر اصابت گلوله توپ به خودرو، شهید شد. مدفن وی در روستای سید خضیر از توابع شهرستان اهواز واقع است.
مداحی با صدای دلنشین
طبق سنت دیرینه، مجلس عزای اربابمان امام حسین (ع) هر شب جمعه در منزل استاد حسین، پدر شهید برپا بود. مرحوم اخوی سید طاهر شاهچراغی هر هفته و بنده هم که در قم مشغول تحصیل بودم، در بازگشت به دامغان، برای عرض اردات به مولایمان در آن مجلس منبر میرفتیم. بهخاطر دارم شهید در سن هشت نه سالگی با صدای خوش و دلنشین خود مداحی و نوحه خوانی میکرد. هر چند این خاطره به سالهای چهل و پنج، چهل و شش برمیگردد؛ اما همچنان در ذهن من باقی است.
(به نقل از دوست شهید، حجتالاسلام حاج سید محمد شاهچراغی)
همیشه ذکر «لاحولولاقوهالابالله» بر لبانش جاری بود
در مدرسه نیز با صدای زیبایش در مراسم صبحگاه، کلام حق را تلاوت میکرد. همزمان با تحصیل که با موفقیت همراه بود، در مغازه درودگری پدر حرفهآموزی میکرد. تحصیلات خود را تا کلاس یازده در دامغان در رشته ریاضیفیزیک ادامه داد و برای اخذ دیپلم در سال ۱۳۵۶ به پابوس حضرت علیبنموسیالرضا (ع) به مشهد سفر کرد. همیشه هنگام ورود به کلاس درس، ذکر «لاحولولاقوهالابالله» بر لبانش جاری بود؛ همکلاسیهایش موقع ورود او به کلاس میگفتند: «لاحولولاقوهالابالله.» در مشهد مقدس در مبارزات سیاسی علیه رژیم ستمشاهی شرکت میکرد که او را در بازار رضا دستگیر کردند، چیزی نیافتند و رهایش کردند. دیپلم را که گرفت به دامغان برگشت و مصادف با اوجگیری قیام و نهضت اسلامی مردم بود.
به گفته حجتالاسلام حاج شیخ محمد ترابی، شهید رجببیکی جوانی متدین، عاطفی، بسیار پرتحرک و خوش اخلاق بود. در اوجگیری نهضت امام خمینی (ره) و پیروزی انقلاب در شهرستان دامغان سهم بسزایی داشت در سازماندهی تظاهرات ضد رژیم طاغوت، تلاش چشمگیری داشت. از دیماه ۱۳۵۷ برقراری امنیت شهر دامغان به دست مردم افتاده بود. نیروهای اعزامی ارتش در محل دانشسرا و نیروهای انتظامی در شهربانی مستقر بودند. نیروهای ارتش کاری به مردم نداشتند و مردم هم با آنها رابطه خوبی داشتند. وقتی هوا تاریک میشد نیروهای انتظامی (شهربانی) محصور میشدند. برای کنترل رفتارهای پیشبینی نشده آنها سیستم مردمیای ابداع شده بود که شهید ابراهیم هم نقش اساسی در آن داشت.
وقتی ماشین پلیس از شهربانی خارج میشد، اولین فرد مسئول، تکبیر میگفت و نیروهای بعدی به همان ترتیب تکبیر میگفتند. در چند ثانیه تکبیرها به مسجد جامع میرسید. در آنجا هم او با بلندگو صدای تکبیر را به کل شهر میرساند. شهید ابراهیم مسئولیت سازماندهی و رهبری بچههای داخل مسجد جامع را برای تظاهرات و حرکت به سوی شهربانی به عهده داشت. در طول مسیر هم مردم آماده، خودشان را به تظاهرات میرساندند.
(به نقل از دوست شهید، حجتالاسلام حاج حسین میرزاخانی)
انتهای متن/