دلگویههای پدرانه با قاب عکس
به گزارش نوید شاهد سمنان، شهید محمود اکبری سیام مرداد ۱۳۴۶ در روستای حیدرآباد از توابع شهرستان دامغان دیده به جهان گشود. پدرش احمد و مادرش فاطمه نام داشت. تا دوم راهنمایی درس خواند. به عنوان پاسدار وظیفه در جبهه حضور یافت. دوم بهمن ۱۳۶۵ در بمباران هوایی اهواز به شهادت رسید. پیکر وی را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.
پابوس امام رضا (ع)
مادر محمود میگوید: «بار آخر که میخواست برود، گفت: «همه فامیل رو دیدم. ازشون حلالیت گرفتم و خداحافظی کردم. کاش میشد پابوس امام رضا (ع) هم برم!»
مأمور راه آهن میگوید: «جنازه محمود رو دیدم؛ شناختمش. آخر صورتش سالم بود، اما نمیدانستم چرا جنازه توی قطار مشهد گذاشته شده!»
(مادر شهید به نقل از همرزم شهید)
به ناچار نامش در لیست شهدا ثبت شد
هواپیماهای عراقی دوباره شروع به بمباران منطقه کردند. چشم دیگر کار نمیکرد. همه جا را گرد و غبار گرفته بود؛ جنوب شلمچه. یک پای محمود با ترکش بمب زخمی شده بود. به سختی میخواست خودش را به بچههای امداد شاید هم به یک پناه برساند. خون از لبههای پوتینش بالا زده بود. دیگر رمقی برایش نمانده بود. یک بار دیگر هواپیماها آمدند و باز بمباران. بدن بیتوان محمود که گوشهای افتاده بود، اینبار هم از گزند بمباران در امان نماند. اینبار ترکشها به پشتش خورده بود؛ آنچنان که از کمر تا شکم را دریده بود.
ساعتی گذشت و منطقه آرام شد. بچههای امداد پیدایش کردند و سریع به بیمارستان صحرایی منتقل شد. پزشکان با امکانات کمی که داشتند سعی کردند تا آنجا که میشود بدنش را از وجود ترکشها خلاص کرده و نجاتش دهند؛ اما آنقدر خون از دست داده بود که زنده نگهداشتنش غیر ممکن شد. به ناچار نامش در لیست شهدا ثبت و جنازه به زادگاهش فرستاده شد.
(مادر شهید به نقل از همرزم شهید)
بیشتر بخوانید: خدا بخواد، شیشه رو کنار سنگ نگه میداره!
دلگویههای پدرانه با قاب عکس
هر روز صبح دستم رو روی صورتِ توی قابش میکشم و میگم: «خدا بیامرزدت! خودت خوب بودی، اخلاقت خوب بود، رفتارت خوب بود، جای خوبی هم رفتی! روحت شاد باشه باباجان! روحت شاد!»
(به نقل از پدر شهید)
انتهای متن/