مادر شهید «ابوالفضل جعفریان» نقل می‌کند: «یک شب در اتاق نشسته بود و در حال جلد کردن کتاب قطوری بود. گفتم: این کتاب چیه؟ مال خودته گفت: آره، امروز بالاخره تونستم بخرمش. نهج البلاغه است. این کتاب رو بخونین تا روز قیامت شرمنده امام علی نشین.» نوید شاهد سمنان در سالگرد شهادت، شما را به مطالعه خاطراتی از این شهید گران‌قدر دعوت می‌کند.

س

به گزارش نوید شاهد سمنان، شهید ابوالفضل جعفریان بیستم خرداد ۱۳۴۰ در شهرستان سمنان به دنیا آمد. پدرش علی‏‌محمد و مادرش سارا نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. هشتم آذر ۱۳۶۰ در بستان بر اثر اصابت ترکش به سر به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای امامزاده اشرف زادگاهش قرار دارد.

توی هر خونه‌ای یک دونه از این عکسا لازمه

زنگ زدند. ساعت را نگاه کردم. ده صبح بود. در را باز کردم. ابوالفضل بود. سلام کرد. بعد از این که جواب سلامش را دادم گفتم: «مگه مدرسه نرفتی؟»

گفت: «نه، به خاطر اعتصاب مردم، دبیرستان‌ها تعطیله و هیچ‌کس مدرسه نرفته.»

عجله داشت. بدون این که بند کفشش را باز کند، آن‌ها را از پا درآورد و وارد خانه شد. پشت سرش رفتم. داشت دنبال چیزی می‌گشت. گفتم: «دنبال چی می‌گردی؟»

گفت: «یک دسته ورق.»

از داخل کمد دسته‌ای کاغذ درآوردم و گفتم: «لابد این‌ها رو می‌گی؟»

گفت: «خودشه، دستت درد نکنه!»

گفتم: «یک دونه از عکس‌های آقا رو برای خودمون برداشتم.»

گفت: «باشه! توی هر خونه‌ای یک دونه لازمه.»

بقیه برگه‌ها را لوله کرد و زیر کاپشنش جا داد و رفت.

بیشتر بخوانید: مکتب اسلام بالاترین مکتب و رهبری امام، بهترین رهبری در جهان است

با خوندن این کتاب شرمنده امام علی نمی‌شین!

داخل گنجه، قوطی‌ای گذاشته بود و هر چند وقت یک بار درون آن مقداری پول خرد می‌ریخت. پیش خودم گفتم: «خدا رو شکر که از حالا قدر پول رو می‌دونه و داره برای خودش پس انداز می‌کنه.»

هفت، هشت ماهی گذشت. یک شب در اتاق نشسته بود و در حال جلد کردن کتاب قطوری بود. گفتم: «این کتاب چیه؟ مال خودته؟»

گفت: «آره، امروز بالاخره تونستم بخرمش. نهج البلاغه است.» از آن روز به بعد هر روز آن را مطالعه می‌کرد به برادر‌ها و خواهرهایش گفت: «این کتاب رو بخونین تا روز قیامت شرمنده امام علی نشین.»

 

انتهای متن/

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده