شهید «حسین فوادیان» دهمین روز مرداد ۱۳۴۳ در شهرستان تهران به دنیا آمد. امام را دوست داشت و رهایی از هر بندی را در گرو مهر ورزیدن به امام خود می‌دانست. بیستم مرداد ۱۳۶۲ پس از اصابت ترکش‌ها به بدنش، دست در دست فرشتگان گذاشت و سر بر قدوم مولایش حسین(ع) نهاد.

به گزارش نوید شاهد سمنان، مشهدی علی‌اصغر نام چهارمین فرزندش را حسین گذاشت. دهمین روز مرداد ۱۳۴۳ بود. حسین کودکی بود که غیرت، گذشت و ایثار را در کنار پدر و اشک‌های زلال بر سوگ مولایش می‌آموخت. کتاب خدا را وقتی پنج ساله بود از مادرانه‌های طاهره خانم می‌آموخت.

رهایی از هر بندی را در گرو مهر ورزیدن به امام خود می‌دانست

رهایی از هر بندی در گرو مهر ورزیدن به امام است

«شهید حسین فوادیان» وارد دبستان شد درحالی که کودکی‌اش را با تمام شیطنت‌های آن در قاب خاطرات خانواده ثبت کرده بود. تحصیلات ابتدایی را در تهران به پایان رسانده بود که همراه خانواده به اصفهان مهاجرت کردند. تحصیلات دوره راهنمایی و دبیرستان را در اصفهان گذراند. حسین در تابستان باید با پدر به کار بنایی مشغول می‌شد. در فعالیت‌های انقلابی نیز شرکت می‌کرد. امام را دوست داشت و رهایی از هر بندی را در گرو مهر ورزیدن به امام خود می‌دانست.

دل‌تنگ خاک‌ریز‌ها

همگام با تمام جوانان میهن، فریاد آزادگی را سرداد. بعد از پیروزی انقلاب به عضویت بسیج درآمد و از فعالان بسیج محل بود. حسین بسیجی بود که در تمام کلاس‌های آموزشی و عقیدتی شرکت می‌کرد و پس از شروع جنگ و ندای رهبر و مقتدای خود در پایداری و دفاع مرز‌های میهن، ازجمله جوانان داوطلب بود. دانش‌آموز سال چهارم رشته اقتصاد بود که داوطلبانه به میدان نبرد اعزام شد. اولین نشانه‌های غیرت و جوانمردی حسین بر همگان آشکار شد وقتی که به شدت مجروح شد. پس از بازگشت از جبهه هنوز بهبودی کامل را به دست نیاورده بود که دل‌تنگ خاک‌ریز‌ها و ناله‌های کمیل دوستان خود شد.

سر بر قدوم مولایش حسین(ع) نهاد

هوای پاک و آسمان امن اصفهان برای او آرامشی به همراه نداشت. آرامش را در نوای خوش گلوله، خمپاره، تکبیر و زمزمه مناجات دوستانش تجربه کرده بود. آن روز‌ها که حسین دل‌تنگ خاک جبهه بود؛ نتایج کنکور سراسری دانشگاه آمده بود و او در رشته ریاضی دانشگاه صنعتی اصفهان قبول شده بود؛ اما این مهم هیچ اثری در تصمیم حسین نگذاشت. بی‌اعتنا به تمام آینده درخشانش به معامله‌ای که با خدایش کرده بود، فکر می‌کرد. پس راهی جبهه شد و ارتفاعات عراق و حاج عمران منتظر قدوم حسین بودند. در مرداد ۱۳۶۲ صد روز از روز‌هایی که حسین در انتظار می‌گذراند، گذشته بود. بیستم مرداد ۱۳۶۲ در همان ارتفاعات عراق، پس از اصابت ترکش‌ها به بدنش، دست در دست فرشتگان گذاشت و سر بر قدوم مولایش حسین(ع) نهاد. جسم پاک حسین در فردوس‌رضای دامغان، در کنار دیگر زمزمه‌گویان عاشورایی آرام گرفت.

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده