علاقه خاصی به زمزمه زیارت عاشورا در دل شب داشت
به گزارش نوید شاهد سمنان، آخرین فرزند خانواده میرانی، اولین روز فروردین ۱۳۴۰ پا به جهان گذاشت. روستای علیان آن روز غرق گل و شکوفه شد و نسیم خبر ولادت «بزرگ» را تا دورترین نقطه دور رساند. امیرآقای میرانی در کنار همسر مهربانش لیلاخانم بر سر سفرهای مملو از ایمان و عشق، بهترین روزها را برای کودکانشان رقم زدند.
زمزمه زیارت عاشورا در دل شب
«شهید بزرگ میرانی» کودکی را میان کوچهباغهای علیان گذراند. با نسیم همبازی شد و با زلال رود هم سخن. پس از گذراندن تحصیلات دوره ابتدایی به شهر رفت و در کنار خانواده خواهرش منزل گزید. همان روزها بود که برای امرار معاش و هزینه تحصیل، وارد شهرداری شهرستان دامغان شد. روزها کنتورخوانی میکرد و شبها درس میخواند. روزهای قبل از پیروزی انقلاب ایران بزرگ پیشقدم بود. بعد از پیروزی هم جزء اولین اعضای بسیج محله بود. کمک کردن به دیگران از ویژگیهایش بود. نماز جماعت را واجب میشمرد و به زمزمه زیارت عاشورا در دل شب علاقه خاصی داشت.
با اشک و آه او را به خاک سپردند
تازه تحصیل را به پایان رسانده بود که عازم خدمت سربازی شد. دوره آموزشی را که گذراند به جبهه اعزام شد. همان روزها بود که به خواستگاری دختری از بستگان رفت و قراری را برای روزهای بعد گذاشت. یکبار از ناحیه پهلو مجروح شد. چند روزی بستری بود و دوباره به جبهه برگشت و سرانجام دوازدهم مرداد ۱۳۶۲ در منطقه مهران، عملیات والفجر سه با اصابت ترکش خمپاره به شهادت رسید و راهی دیار دوست شد. دوستان و آشنایان، پیکر پاک بزرگ را تا مزار روستای علیان، در میان عطر دود و اسپند، با اشک و آه بدرقه کردند و بزرگ مرد روستا را به خاک سرد روستای علیان سپردند و تا همیشه یادش را در دل زنده نگه داشتند.
انتهای متن/