زمزمه شهادت
به گزارش نوید شاهد سمنان، شهید علیرضا نیکو بیست و چهارم بهمن ۱۳۲۹ در شهرستان سمنان دیده به جهان گشود. پدرش قربانعلی (فوت ۱۳۵۸) و مادرش کبرا نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. نگهبان آموزش و پرورش بود. سال ۱۳۵۵ ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیستم آذر ۱۳۶۰ در گیلانغرب توسط نیروهای بعثی به شهادت رسید. پیکرش در همان منطقه بر جا ماند. برادرش علیاکبر نیز به شهید شده است. نمای قبرش در امامزاده یحیای سمنان است.
زمزمه شهادت
پچه که بودم، میدیدم زیر لب زمزمه میکند. یک روز از او پرسیدم: «داداش چی زیر لب میگی؟»
خندید و از جواب دادن به سؤالم طفره رفت. بیشتر کنجکاو شدم، تا این که فهمیدم علیرضا زیر لب ذکر میگوید و دعاهایی که حفظ کرده میخواند.
(به نقل از برادر شهید، غلامرضا نیکو)
بیشتر بخوانید: خونمان را با خون ریختهشده در محراب علی و دشت نینوا پیوند خواهیم داد
شرایط سخت هور
عملیات خیبر بود. اطرافیان برای این که من نگران نشوم، گفتند: «اونطور که شنیدیم، انگار پای علیرضا ترکش خورده، برای همین هم او رو عملیات نبردن.» نمیدانستم راست میگویند یا بخاطر من این حرف را میزنند.
مدتی گذشت تا این که خودش برگشت و برایمان تعریف کرد: «بعثیها قایقم رو هدف قرار دادن. من هم توی آب افتادم. هرطور بود شرایط سخت اونجا رو طاقت آوردم. مدتی توی آب بودم تا این که صدای دو نفر رو شنیدم. نمیدونستم به اونها اعتماد کنم یا نه؟ به هر حال دل به دریا زدم و خودم رو نشون دادم. خداروشکر اونها از نیروی خودی بودن و بعد از چهل و هشت ساعت بالاخره نجاتم دادن.»
انتهای متن/