نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

شخصیتها
شخصيت ها / شهدا / محمد آزادآور / متن / خاطره / خاطرات
...........در کار خیر همیشه پیش قدم بود...........طبق گفته یکی از هم رزمانش محمد در جبهه همیشه گذشت می نمود و از حق خود می گذشت تا به دیگران آسیب نرسد. یادم هست که زمان غذا خوردن، غذای خودش را به دیگران می بخشید. هنوز غذایمان تمام نشده بود که داوطلب بود برای ظرف شستن و مرتب نمودن سنگرمان. یک بار او را ندیدم که از چیزی شاکی باشه همیشه می گفت هر چه خدا خواست، هر چه رضای او باشد...........ساده زیستی...........دوستان محمد می گفتند که هر وقت به محمد می گفتیم به بازار برویم و لباس نو بخریم، محمد همیشه طفره می رفت و همیشه می گفت کار دارم. از اول سال تحصیلی تا سال جدید یک فرم لباس می پوشید اما همیشه تمیز و مرتب بود. بعدا با بچه ها متوجه شدیم که محمد پول تو جیبی اش را به افراد مستحق می بخشد............رعایت حقوق دیگران...........خواهر محمد می گوید هر با محمد به نانوایی می رفتیم محمد نوبتش را به دیگران می داد و هر وقت که از او علت را می پرسیدم به من می گفت خواهرم اگه خستته شدی برو خانه، من در صف می ایستم و می گفت باید رعایت حال افراد پیر را همیشه داشته باشیم............کمک به مادر...........مادر محمد می گوید که محمد در دوران کودکی و بزرگسالی(جوانی) با این که یک فرزند پسر داشتم هیچ گاه مرا ناراحت نمی کرد و همیشه احترام مرا نگه می داشت. هر زمان که کار اشتباهی از او سر می زد، سرش را پایین می انداخت و احساس شرمندگی می نمود و تا زمانی که مرا خوشحال نمی دید خوشحال نمی شد وقتی که مریض می شدم در کنارم می ماند و مواظب من بود. در کار های خانه پیش قدم بود و هر زمان که می خواستم جارو کنم جارو را از دستم می گرفت و ادامه می داد. در زمان کودکی اش هم هیچ زمان من را ناراحت ننمود. من از او راضی هستم و خداوند منان پاداش کارهای خوب او را در بهشت می دهد. از همین جهت خوشحالم.