نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

«شهادت عزت ابدي است.»
(امام خميني (ره))

فرازي از زندگينامه شهيد:
شهيد خسرو كرباسي در روز سوم ارديبهشت ماه سال 1340 در شهرستان خوي به دنيا آمد. او در دوران كودكي پسري مهربان و فداكار بود و از سن پنج سالگي شروع به نمازخواندن نمود و در شش سالگي به مدرسه رفت و دوران ابتدائي خود را تا چهارم ابتدائي در شهرستان خوي در دبستان هاي سعدي و ارديبهشت گذراند. از كلاس پنجم ابتدائي به اتفاق خانواده به شهر همدان عزيمت كرد و كلاس پنجم ابتدايي خود را در دبستان سوم اسفند همدان و دوره راهنمايي را در مدرسه راهنمايي اعتضاد همدان و دوران متوسطه را در دبيرستان ابن سينا همدان با اخذ ديپلم رياضي فيزيك خاتمه داد.
وي جواني باايمان، نمازخوان و روزه گير بود و فرايض ديني را هيچ وقت فراموش نمي كرد. برادر شهيد خسرو كرباسي در جريان انقلاب 22 بهمن سال 57 بعد از آتش زدن سينما ركس آبادان به ماهيت كثيف رژيم پهلوي پي برد و از آن موقع به بعد شروع به فعاليت هاي انقلابي تا حد توانائي خود كرد و بعد از قيام 22 بهمن سال 57 نيز دست از فعاليت هاي خود برنداشت و به عناوين مختلف از قبيل آگاهي دادن به توده هاي محروم و ناآگاه جامعه دين خود را ادا نمود، زيرا وي هدفش تنها آزادي توده هاي محروم از بند اسارت ابرقدرت ها به ويژه امپرياليسم قدر آمريكا بود.
وي اين را درك كرده بود كه تنها راه رسيدن به اين پيروزي چيزي جز آگاهي مردم و قيام خود مردم نيست و نخواهد بود و چون بيكاري را عار و ننگ مي دانست و تا رفتن به سربازي شروع به كار كردن نمود و سودي را كه از اين راه عايدش مي شد به خانواده هاي بي بضاعت مي داد تا اينكه به خدمت سربازي فراخوانده شد و چون دوران سربازيش برابر با جنگ متجاوزانه عراق عليه ايران بود، وي بعد از گذراندن دوران آموزشي در قرعه كشي مابين سربازان جزء 170 نفري سهميه پادگان هاي تهران انتخاب شد ولي چون علاقه زيادي به جبهه هاي جنگ داشت خود به صورت داوطلب به جبهه خوزستان رفت.
او پس از مدت كوتاهي چون قلبي رئوف و مهربان داشت با يكايك سربازان رفتاري برادرانه و دوستانه داشت و اگر يكي از سربازان ناراحتي و گرفتاري برايش پيش مي آمد بي درنگ سراغ خسرو مي رفت، ‌چون او را محرم اسرار مي دانستند. در اين هنگام او باز هم فعاليت هاي خود را در جبهه جنگ روز بروز بيشتر مي كرد و بيشتر وقت خود را در تفسير قرآن و نهج البلاغه سپري و بنا به اظهارات نماينده امام در پادگان همدان اين شهيد هميشه در جلسات قرآن كه در كوي سازماني كه يكي از بانيان و مؤسسان آن بود شركت مي كرد و عموم را براي بحث و بررسي دعوت مي نمود و يا اگر به اشكال و يا به مطلبي بر مي خورد كه هنوز قابل هضم براي او نبود يا در جلسه با عموم و يا با نماينده اما در پادگان به ميان مي گذاشت بنا به اظهارات خود ايشان كه فرمود خسرو تبحّر فراواني در نهج البلاغه داشت و قرآن و نهج البلاغه را خوب مي شناخت. من وقتي ياد آن جلسات مي افتم متأثر مي شوم و در اين اواخر كه به مرخصي آمده بود با مادرش به خوي سفر مي كند و با همه خداحافظي مي كند و وسايل سفر خود را آماده مي كند و دور از مرخصي را در كنار خانواده سپري و سپس عازم جبهه مي گردد و پس از 5 روز خبر شهادت او را دادند. وي در غروب روز 17 آبان بعد از خواندن نماز در حين غذاخوردن در بيرون سنگر بر اثر تركش خمپاره به درجه رفيع شهادت نائل آمد و به آرزوي خود كه آرزوي همه مسلمانان است نائل مي گردد و بعد از تشييع جنازه در زادگاهش دفن مي شود. خلاصه اي از تاريخچه اين شهيد گلگون كفن بود.
درود به رهبر كبير انقلاب اسلامي و درود به ملت قهرمان و شهيدپرور ايران و درود به روان پاك شهيدان راه حق و آزادي
روحش شاد و يادش گرامي باد.