نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

شخصیتها
شخصيت ها / شهدا / جهانگیر صاحبجمعی / متن / خاطره / خاطرات

این خاطره به نقل از دخترعموی شهید است که تقدیم حضورتان می‌شود.

قلبش را پس از شهادت به مادرش تقدیم کرد

جهانگیر به دیدنم آمده بود. بدنش صحیح و سالم بود، اما روی پیشانی‌اش سوراخ کوچکی داشت. جواب سلامم را که داد، گفتم: «مگه تو شهید نشدی؟» حرفم را قطع کرد و گفت: «من که سر ندارم، اما قلبم سالمه. اومدم اون رو به مادرم هدیه کنم.»

هنوز حرفی نزده از خواب پریدم. یادم آمد بعد از شهادت جهانگیر، مادرش به دلیل سکته قلبی در بیمارستان بستری شده بود. صبح زود به ملاقاتش رفتم و پیغام پسرش را به او رساندم. چند روز بعد با مرخص شدن مادر جهانگیر از بیمارستان خوابم تعبير شد.