نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

شخصیتها
شخصيت ها / شهدا / جلال کاوند / متن / زندگی‌نامه / مداحی که آرزو داشت بی سر شهید شود

شهید جلال کاوند در سال 1332 در بروجرد، به دنيا آمد. وی تحصيلاتش را تا مقطع راهنمايي، در بروجرد سپري كرد. هنگام فراغت از تحصيل؛ به ويژه در تعطيلات تابستاني با كار و تلاش فراوان مخارج شخصي و تحصيلي خود را به دست مي آورد.

پس از آن جلال برای تامین هزینه زندگی خانواده ترک تحصیل نمود و راهی تهران شد، در تهران در کارگاه خیاطی مشغول به کار شد.

وی به علت علاقه زیادی که به قرآن داشت اوقات فراغتش را در جلسات تعلیم قرآن و مراسم مذهبی میگذراند، حضور در این کلاس ها باعث آشنایی و صمیمیتش با افراد مذهبی همچون شهید بروجردی شد.

قیام 15 خرداد جلال را با تفكرات حضرت امام خميني (ره) آشنا کرد و از همان اوایل، به پيروي از خط و مشي ایشان پرداخت.

شهيد كاوند فعالیت های انقلابی اش در قالب پخش نوار، اعلامیه و عکس حضرت امام (ره) شروع و چشمگیر شد، به همین علت ساواک درصدد تعقیبش برآمد، سپس به زادگاه خود بروجرد بازگشت.

وی به طور ناشناس به فعالیت هایش ادامه داد و پلی بین انقلابیون بروجرد و تهران برقرار کرد. انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و جلال در همان 57 با فاطمه آزما ازدواج کرد و صاحب دو فرزند پسر و دو فرزند دختر شد.

شهید کاوند در 26 مهر ماه 1359 ملبس به لباس سبز پاسداری شد، در مدت خدمتش مسئولیت های مختلفی را به عهده گرفت از جمله: مسئول واحد عملیات بروجرد، مسئول دفتر فرماندهی بروجرد، معاون اطلاعات سپاه بروجرد، فرمانده گروهان و فرمانده گردان.

شهيد جلال كاوند در زمان حضورش در كردستان، تمام حركات ضد انقلابي را زير نظر ميگيرد و در درگيري هاي مختلف كردستان و حوادث دردناك آنجا همواره يكه تاز مقابله با ضدانقلابیون بود. با اين كه بسيار ملايم و نرم بود؛ اما در مقابل گروهك هاي منحرف و عناصر خود فروخته و وابسته، با شدت عمل و بر مبناي «اشداء علي الكفار» برخورد مي كرد.

تواضع و اخلاق شهيد

هيچگاه «من» نمي گفت و از خودش تعريف نمي كرد و هميشه به دنبال كار بود. آنچه براي او مطرح بود، فداكاري و ايثار و مبارزه بود. جهاد و فداكاري او در حد عالي بود. پاكي و بي آلايشي شهيد جلال كاوند در بين همرزمانش همواره سخن روز بود.

ايشان به عنوان فرماندهي كه مسئوليت يك تيپ را بر عهده گرفته بود مي كوشيد كه مبادا لحظه اي از خضوع و خشوع نسبت به حضرت حق غافل باشد.

هنوز پاسداران بروجرد، طعم دلنشين دعاي صبحگاهي او را در ذهن دارند و با لحن زيبايي كه دعا را مي خواند. شهيد كاوند گاهي نيز مداحي ميكرد: اي خوشا با فرق خونين در لقاي يار رفتن!

شهید جلال کاوند در عملیات بیت المقدس از ناحیه چشم مورد اصابت ترکش قرار گرفت و مجروح شد ولی این مجروحیت خللی بر اراده اش در مقابله با دشمنان و متجاوزان وارد نکرد و پس از بهبودی بی درنگ به مناطق عملیاتی رفت. او همیشه در صحبتهایش می گفت: چه زيباست كه مانند حسين بي سر به لقا يار رفتن.

سرانجام جلال در سوم خرداد ماه سال 65 بر اثر اصابت ترکش در منطقه «حاج ­عمران» سرش از تن جدا شد و به آرزويش؛ يعني به فیض شهادت در راه خدا رسید.