نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

شخصیتها
شخصيت ها / شهدا / مرتضی بابائی / متن / خاطره / خاطره شهید مرتضی بابائی

مادر شهید مرتضی بابائی از فرزند خود روایت می‌کند:

مرتضی فرزندی بسیار خوب برایم بود. هرگز به من یا پدرش بی احترامی نکرد. بسیار محجوب و با حیا بود خیلی از مسائل را اصلا مطرح نمی کرد. در کارهای خانه به من کمک می کرد.

مرتضی به احکام اسلامی و امام خمینی "ره" اعتقاد بسیار محکمی داشت. زمانی که جنگ شروع شد آماده ی رفتن به جبهه شد و چند بار هم جبهه رفت و برگشت دفعه ی آخری که از جبهه برای مرخصی آمده بود چند روز پیشمان ماند اما در این مدت هم زمزمه ی شهادت سر می داد انگار می دانست که دفعه ی دیگری نیست که به مرخصی بیاید.

می خواست ما را کاملا آماده کند. یک روز قبل از رفتنش به جبهه سر مزار شهدا رفته بود وکنار یکی از مزار شهدا نشسته و با انگشت خطی کشیده بود و گفته بود که اینجا هم مزار من خواهد بود و من هم بعد از شهادت اینجا دفن خواهم شد.

او شهید شد و در همانجا دفن گردید.

منبع: اداره امور فرهنگی، تبلیغات، هنری و اسناد بنیاد شهید و امور ایثارگران استان زنجان