نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - خاطرات
«عملیات که تمام می‌شد، بیشتر رزمندگان می‌خواستند به مرخصی بروند. به‌همین خاطر هیچ وسیله‌نقلیه‌ای پیدا نمی‌شد و بچه‌ها مجبور بودند با هر وسیله ممکن شهر به شهر بیایند تا به مقصد برسند ...» ادامه این خاطره را از زبان رزمنده دفاع مقدس «کامبیز فتحی‌لوشانی» در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۵۳۶۴۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۸

خاطرات شفاهی؛
شهید «محمد جعفر زاده» از شهدای بعد از جنگ تحمیلی است که اردیبهشت ماه ۱۳۷۳ در منطقه سردشت بر اثر انفجار مین گرو‌های ضد انقلاب و اصابت ترکش به درجه رفیع شهادت نایل آمد. مادر گرانقدر شهید می گوید: وقتی خبر شهادت محمد را به ما دادند گقتم فدای امام حسین، او به جمع خوبان خدا پیوسته است. در ادامه فیلم خاطرات شفاهی والدین این شهید والامقام تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۵۳۶۳۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۸

خواهر شهید «علی‌اکبر لواف» نقل می‌کند: «روز آخر برای خداحافظی به خانه‌مان آمد. همه حرفم در این چند جمله خلاصه می‌شد: تازه یکی دو ماه بیشتر نیست اومدی، نمی‌شه بمونی و بعداً بری؟ قبول نکرد و گفت: هر کسی باید اندازه خودش به اسلام خدمت کنه.»
کد خبر: ۵۵۳۶۳۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۲۰

خاطرات شفاهی همسران شهدا؛
همسر شهید «عبدالله اسلامی» می‌گوید: «شهید مانند یک مهمان بود، بعد ازدواجمان فقط یک ماه خانه بود ولی برای من خیلی دوست داشتنی بود. ساعت 9 نشسته بودم یکی آمد و گفت عبدالله رفت؟ گفتم بله.گفتند هواپیمای ایران را زدند ولی شهید به مقصدش رسیده، من گفتم نه، چون می‌دانستم که شهید داخل همین هواپیما بود.»
کد خبر: ۵۵۳۶۲۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۸

قسمت چهارم خاطرات معلم شهید «اسماعیل جمال»
هم‌رزم شهید «اسماعیل جمال» نقل می‌کند: «گفتم: اسماعیل! معاون گروهان شدی که بی‌عدالتی کنی؟ با شنیدن صدای من برگشت. همدیگر را بغل کردیم. گفتم: چی شده؟ همیشه یک‌طوری رفتار می‌کنی که آدم فکر می‌کنه آخرین عملیاته که شرکت می‌کنی و قراره شهید بشی؟ گفت: دعا کن شهید بشم، قول می‌دم شفاعت تو رو بکنم. می‌خوام با شهادتم شاهد و گواه قرآن باشم.»
کد خبر: ۵۵۳۵۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۸

اندر خاطرات اسارت؛
طلبه «محمد سلطانی» از آزادگان سرافراز استان ایلام در بیان خاطره‌ای از دوران اسارت می‌گوید: لباس‌هایی که به اسرا داده می‌شد از بنجل‌ترین پارچه‌ها تهیه می‌شد، علاوه بر جنس نامرغوب، بشین برپاهای زیاد و غلتاندن توی خاک باعث می‌شد خیلی زود پوسیده و پاره بشوند.
کد خبر: ۵۵۳۵۵۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۷

به‌مناسبت گرامیداشت سالروز عملیات بازی دراز کتاب «میان دار» در شهرستان سرپل ذهاب رونمایی شد.
کد خبر: ۵۵۳۵۵۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۷

به مناسبت روز معلم، ویژه‌نامه شهید «رضا همتی» شامل زندگی، وصیت‌نامه، خاطرات ، اسناد و دست‌نوشته، تصاویر و نامه این شهید به خانواده‌اش برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.
کد خبر: ۵۵۳۵۱۵   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۶

به مناسبت روز شهادتش منتشر شد؛
پایگاه خبری نوید شاهد بوشهر به مناسبت سالروز شهادت شهید حسن نیکنام تصاویر کمتر دیده از این شهید بزرگوار را منتشر می کند.
کد خبر: ۵۵۳۵۱۲   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۶

«رئیس دبیرستان برای اینکه به آقای رجایی امتیاز بدهد گفت شما به جای ۲۲ ساعت تدریس موظف‌تان، می‌توانید ۲۰ ساعت بیاید ...» ادامه این خاطره از شهید «محمدعلی رجایی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۵۳۴۸۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۶

همسر شهید دستگیر می گوید همیرم همیشه به من تأکید می کرد: «به فرزندانمان حلال و حرام را یاد بدهم. از من می خواست، بچه ها را طوری تربیت کنم که نمازخوان و قرآن خوان بار بیایند. در ادامه این خاطره منتشر می شود.
کد خبر: ۵۵۳۴۴۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۵

برگی از خاطرات جانبازان؛
«یک دسته از دیوانه‌های شهر مثل جواد حسین دیو بودند، اما معروفیت افروز که خانم بود از دیگران بیشتر مهم بود و همه اهل شهر صابون او به تن‌شان خورده بود و یا دست‌کم یکی از نزدیکانش با افروز برخورد کرده بود ...» ادامه این خاطره از جانباز سرافراز «عمران ثقفی» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۵۳۴۲۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۴

قسمت سوم خاطرات معلم شهید «اسماعیل جمال»
هم‌رزم شهید «اسماعیل جمال» نقل می‌کند: «گفت؛ ساعت دو نصف شب بیدار شدن و گوسفند کشتن که سختی نداره، پدرم کارش اینه. ما هم به قصابی و سختی‌هاش عادت کردیم. گفتم: چیزی به پدرت نمی‌گی؟ اعتراضی یا... گفت: دایی‌ام روحانیه، همیشه می‌گه: توی قرآن برای احترام به پدر و مادر سفارش زیادی شده. تو که نمی‌خوای حرف خدا رو زیر پا بذارم؟»
کد خبر: ۵۵۳۴۱۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۶

قسمت اول خاطرات شهید «قاسم صبور»
هم‌رزم شهید «داود حسنی» نقل می‌کند: «گفت: «داود! دعا کن شهید بشیم. خیلی سخته آدم این همه توی جبهه و جنگ باشه و هیچ چیزش نشه. می‌دونی اگه شهید بشیم، می‌شیم رابط بین مردم و خدا؟ دیگه چی بهتر از این؟»
کد خبر: ۵۵۳۳۹۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۶

قسمت دوم خاطرات معلم شهید «اسماعیل جمال»
خواهر شهید «اسماعیل جمال» نقل می‌کند: «بعد از خواندن قرآن، تصمیم گرفتم از او بپرسم. مثل دفعه‌های قبل جواب داد: دلم نمی‌خواد برای این نامسلمون‌ها کار کنم. گفتم: کارت رو از دست می‌دی. جواب داد: خواهر! به خاطر حقوق ناچیز و بی‌ارزش، کار حرام نمی‌کنم.»
کد خبر: ۵۵۳۳۸۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۴

به کوشش اداره‌کل اسناد و انتشارات بنیاد شهید و امور ایثارگران
نرم‌افزار چندرسانه‌ای «شهید اسماعیل فرجوانی» به کوشش اداره‌ کل اسناد و انتشارات تولید شد.
کد خبر: ۵۵۳۳۶۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۸

«آسمان، آبی‌تر» مجموعه کلیپ‌های مصاحبه با والدین شهدا و آزادگان و جانبازان دفاع مقدس استان یزد است. این برنامه در استودیو بنیاد شهید و امور ایثارگران با همکاری صدا و سیمای مرکز استان ضبط و پس از تدوین از شبکه استانی یزد پخش می‌شود. این قسمت از «آسمان، آبی‌تر» با پدر شهید «علی کلانتری گاوافشادی» به مصاحبه پرداخته است. پدر شهید والامقام چنین روایت می کند: «چهل سال است چشم به را آمدن فرزند شهیدم هستم.» نوید شاهد شما را به دیدن این مصاحبه دعوت می‌کند.
کد خبر: ۵۵۳۳۳۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۳

«این‌گونه جانبازان بدلیل عدم تحرک بدنی چاق می‌شوند، ولی او سیستم بدنی‌اش به اصطلاح اتو کشیده بود و ظاهر جوانی داشت و نشان نمی‌داد که ۵۰ سالش باشد ...» ادامه این خاطره از همرزم شهید جانباز «مجید نبیل» را در پایگاه اطلاع‌رسانی نوید شاهد استان قزوین بخوانید.
کد خبر: ۵۵۳۳۳۳   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۳

«سرگرد علیار فرمانده عملیات حزب دمکرات یکی از افسران فراری پادگان مهاباد که به دموکرات پیوسته بود و در زمان کوتاهی توانسته بود جایگاه مستحکمی از اعتماد و علاقه‌مندی هم‌سنگران دموکراتش را به خود جلب کند و باعث تقویت حزب شود ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس «منوچهر مهجور» است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۵۵۳۳۲۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۳

دایی شهید «عباسعلی خروطی» نقل می‌کند: «دختری برایش پیدا کردم و شروع کردم مفصل درباره خصوصیات اخلاقی‌اش گفتن. بلند شد و گفت: می‌خوای عشق این دختر رو به دلم بندازی؟ سپس برگشت و به پنجره خیره شد و زیر لب گفت: اگه عشق جانان بگذاره.» نوید شاهد سمنان به مناسبت روز معلم، خاطرات ی از این شهید گران‌قدر برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند.
کد خبر: ۵۵۳۲۹۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۲/۰۲/۱۳