ماموریت داشتیم که در منطقه آبدانان ، اطلاعاتی از وضعیت دشمن بدست آوریم. برای آنکه در آن منطقه دچار مشکل نشویم، یک راهنمای بومی در هلیکوپتر نشست . او فقط یک چشم داشت ، ولی خیلی راحت ما را راهنمایی می کرد.
کد خبر: ۳۹۲۱۴۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۲
ولوله ی عجیبی در پادگان بود و هر کس می خواست به نحوی کاری انجام بدهد و شتاب زایدالوصفی در فعالیت های پرسنل مشاهده می شد.
کد خبر: ۳۹۲۱۴۱ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۲۷
وقتی در ایلام بودیم ، ماموریت ما بکاو بکش بود، یعنی خودمان بلند می شدیم ، عراقی ها را پیدا می کردیم و آنها را مورد هدف قرار می دادیم و بعد بر می گشتیم. در همین ایام، تیپ 2 اسلام آباد غرب که به تیپ الله اکبر معروف بود ، در آن منطقه مستقر شد و فرماندهی آنها را هم سرهنگ سهرابی به عهده داشت.
کد خبر: ۳۹۲۱۴۰ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۴
زمینه ی عملیات بازی دراز آماده شده بود، طوری که خود عراق هم به این مسئله پی برده بود و برای پدافند از آن منطقه ی مهم و سوق الجیشی ، نیروهای زیادی را به آنجا سرازیر کرده بود.
کد خبر: ۳۹۲۱۳۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۷
ساعت 9:00 شب بود که شهید شیرودی مرا به گوشه ای برد و گفت : پایخان یکی از فرماندهان بلند پایه سپاه در پشت کوههای بازی دراز زخمی شده و به شدت خونریزی می کند و تنها وسیله ای که می تواند او را نجات دهد، هلیکوپتر است. حاضری با هم به آن منطقه پرواز کنیم؟
کد خبر: ۳۹۲۱۳۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۴
هنوز دو، سه ماه از پیروزی انقلاب نگذشته بود که مشکلات کردستان آغاز شد و ما به عنوان نیروهای حفاظتی پایگاهی ، وارد محل شدیم. یکی از ماموریت های من ، استقرار در پادگان مریوان بود. فرمانده پادگان مریوان سرگرد غضنفر آذرفر بود. او هم زمان با فرماندهی پادگان، فرمانده گردان 112، تیپ 3، لشکر 28 نیز بود و در آن منطقه با قدرت از پادگان دفاع می کرد.
کد خبر: ۳۹۲۱۳۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۱
وقتی جنگ شروع شد، ما در معیت شهید شیرودی به سمت سرپل ذهاب حرکت کردیم. در آنجا « تیپ شاهین» مستقر بود که بعدها به نام « تیپ ابوذر » تغییر نام یافت. این پادگان در فاصله 30 کیلومتری بیرون شهر سرپل ذهاب قرار داشت و عراق در همان روزهای اول وارد شهر سرپل شده بود.
کد خبر: ۳۹۲۱۳۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۴
چهل روز بود که در سقز بودیم ، ولی بدی هوا اجازهی پرواز به ما نمی داد. ماموریت ما اعزام به «پدعارفیان» بود که در اطراف شهر مائوت عراق قرار داشت و قرار بود پنج فروند هلیکوپتر نفربر را به آن منطقه منتقل کنیم که توسط آن هلیکوپترها، نیروهای خودی جا به جا شوند و به مناطق صعب العبور آذوقه و مهمات برسانند. از این که به خاطر بدی آب و هوا بی تحرک بودیم، خیلی ناراحت بودم، ولی پرواز با هلیکوپتر مستلزم آن بود که هوا برای پرواز مساعد باشد.
کد خبر: ۳۹۲۱۳۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۴
در نزدیکی خرمشهر مستقر بودیم که خبر آزادی خرمشهر پخش شد؛ تصمیم گرفتیم وارد شهر شویم. در طول مسیر، رزمندگان ارتش وسپاه همه جا را با شعار و پلاکاردهای تبریک مزین کرده بودند.
کد خبر: ۳۹۲۱۳۲ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۷
حضور در خانه شهيد محسن فرامرزي و گفتوگو با خانواده شهيد
درست روزي كه قرار شد به منزل شهيد محسن فرامرزي برويم، مرقومه مقام معظم رهبري در پاسخ به نامه محمدرضا فرامرزي فرزند شهيد به دست خانوادهشان رسيده بود.
کد خبر: ۳۹۲۱۱۶ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۲۷
خاطراتي از سرهنگ خلبان هوانیروز غلامرضا علیزاده نیلی
در طول جنگ تحمیلی، بارها در عملیاتهای غرب و جنوب کشور حرکت کردم؛ حین اجرای مأموریتها، چندینبار مورد هدف گلولههای دشمن قرار گرفتم
کد خبر: ۳۹۲۱۰۹ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۰۷
یک امر طبیعی شده بود. قبل از شروع هر عملیاتی، رزمندگان اسلام خلوص نیتی پیدا کرده و دست به دامان خدا و ائمه اطهار میزدند تا شهادت را نصیب آنها کند.
کد خبر: ۳۹۲۱۰۸ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
روزهای اول جنگ میگفتند عراق با «خمسه خمسه» فلان نقطه را زده است. فکر میکردیم، آنها دارای نوعی سلاح منحصربهفرد و جدید در دنیا هستند که نامش خمسه خمسه است. پادگان اهواز را دقیقاً و نقطهبهنقطه زیر آتش سنگین اینگونه سلاحها قرار داده و هرچند لحظه یکبار، دنیا را روی سرمان خراب میکردند.
کد خبر: ۳۹۲۱۰۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۴
خاطره ای زیبا از شهید احمد کشوری
روزهای پایانی نیمة اول آذر ماه 1359 بود که کشوری به من گفت: «شنیدم تعدادی از نیروهای جدید عراقی وارد منطقه شده و قصد دارند از طرف مندلی وارد خاک ما شوند، برویم ببینیم چه خبر شده است.»
کد خبر: ۳۹۲۱۰۵ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۲۷
پايگاهها و تمام مراكز نظامي هر روز صبح مراسم صبحگاه دارند كه انجامش الزامي است و شركت همه نيروها در آن اجباري است. در سال 1355 طبق روال، هر روزه مراسم صبحگاه داشتيم كه فضاي آن پر از ترانهها و موسيقيهاي مختلف بود و بعد از حركت نظاميها به سمت ميدان صبحگاه و تجمع آنان، گامآهنگ نظامي مينواختند و به اين شكل مراسم آغاز ميشد.
کد خبر: ۳۹۲۱۰۴ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۱۵
کتاب تا اوج آسمان نخستین کتابی است که از مجموعه خاطرات سرداران شهید ویژه نوجوانان منتشر شده است.
کد خبر: ۳۹۲۰۶۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۰۸
حسین عصر روز عاشورا سال 64 در عملیات ذوالفقار همچون مولایش حسین(ع) جام شهادت نوشید. سی سال از آن روز میگذرد و اهالی خانه از نخستین روز ماه محرم یاد و خاطره حسین را بر زبان میآورند. او را در خانه و مراسمات عزاداری حس میکنند.
کد خبر: ۳۹۱۹۹۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۲۶
سادهزيستي يكي از خصلتهاي آدمهاي بزرگ و خدايي است. احمد كه ميتوانست از پول تو جيبي و يا پولي كه گاه از خطاطي، نقاشي و يا دستفروشي و كار كشاورزي بهدست ميآورد، دنبال شيكپوشي باشد، هرگز اين كار را نميكرد.
کد خبر: ۳۹۱۹۴۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۲۵
جوانترین امام شهید، جوادالائمه(ع)، تنها فرزند امام رضا(ع) است. در دوران دفاع مقدس جوانان زیادی برای دفاع از اسلام به جبهه رفتند و به شهادت رسیدند تا به ضامن آهو، شاه ملک ایران بگویند ای سطان ملک یلان و دلیران، ما جان خود را در جوانی فدای اسلام میکنیم تا در غم جواد تو شریک باشیم و ارادت و اطاعت از شما را به عمل بیان کنیم نه به زبان.
کد خبر: ۳۹۱۹۲۷ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۷/۲۰
کتاب اردوگاه عنبر مجموعه خاطرات آزادگان هوانیروز است که به قلم علیرضا پوربزرگ وافی و از سوی انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شده است.
کد خبر: ۳۹۱۹۲۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۵/۰۶/۲۵