نوید شاهد | فرهنگ ایثار و شهادت

برچسب ها - عملیات
خاطرات رزمنده کرمانشاهی/ قسمت پنجم؛
نوید شاهد – " مصطفی محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که در بخشی از خاطرات خود می‌گوید: «شهید شهرام عباسی به من می گفت: خودت در عملیات بیت المقدس و آزادی خرمشهر بوده ای و میدانی چه عزیزانی و چه خون هایی در این منطقه فدا شد تا خرمشهر آزاد شود و با آزادی خرمشهر قلب امام شاد شد. برای بچه ها توضیح دهید که این منطقه قسمتی از خاک کربلا است. »
کد خبر: ۴۸۱۶۲۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۹

همرزم شهید شاه حسینی؛
نوید شاهد_ شهید علی شاه‌حسینی هرگز خود را درگیر منصب و مقام نمی‌کرد و خالصانه هرجا کاری از دستش برمی‌آمد انجام می‌داد.
کد خبر: ۴۸۱۶۱۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۸

وصیت‌نامه شهید "علی ابدی"؛
نوید شاهد - شهید "علی ابدی" در وصیت‌نامه‌اش نوشته است: بايد قدر اين انقلاب را بدانيم و با جان و مالمان از آن دفاع کنیم زيرا از قیدوبند استعمار رهايى يافته و آزادانه زندگى می‌کنیم.
کد خبر: ۴۸۱۶۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۸

نوید شاهد - شهید "حسین عظیم‌وند" به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت و بیست و هشتم خردادماه 1367 در مهاباد به شهادت رسید. اسنادی از این شهید گرانقدر در دست داریم که نوید شاهد اقدام به انتشار آن کرده است.
کد خبر: ۴۸۱۶۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۸

نوید شاهد یزد خاطرات جانباز محمدرضا دهقان زاده بافقی به مناسبت فرار رسیدن سالروز عملیات بیت المقدس(7) را برای علاقمندان منتشر می کند.
کد خبر: ۴۸۱۴۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۶

نوید شاهد - "عباس لشگری" یکی از رزمندگان بسیجی و جانباز زنجانی در قسمت 37 خاطرات مستند و میدانی خود از عملیات عاشورایی بدر می‌گوید: «نمی‌دانم دیدن آن دلاوران عاشق پیشه، چه بلایی بر سر دلم آورد که در یک لحظه تمام وجودم پر از عشق شد و با پشت پا زدن به نصیحت و اندرزهای عقل عافیت اندیش، تصمیم به ماندن گرفته و برای برداشتن سلاح و تجهیزاتم به سمت دوستان زنجانی برگشتم.»
کد خبر: ۴۸۱۴۰۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۳۱

"عباس لشگری" یکی از رزمندگان بسیجی و جانباز زنجانی در قسمت 36 خاطرات مستند و میدانی خود از عملیات عاشورایی بدر می گوید: «سحرگاه خوش نسیم جنوب بود و دیدن چهره معصوم و دوست داشتنی سردار باکری آن هم در آنجا و آن لحظات خستگی و ناتوانی، چنان تحفه ارزشمند و روحیه بخشی بود که رزمندگان با شنیدن خبر، آن چنان سرشوق آمدند که بلافاصله گروه گروه در جلوی سنگر فرماندهی اجتماع کرده و با شور و هیجان فراوان چشم انتظار دیدن چهره زیبای فرمانده دل ها ، سردار مهدی باکری ‌شدند ‌‌‌.»
کد خبر: ۴۸۱۴۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۳۰

نوید شاهد - "عباس لشگری" یکی از رزمندگان بسیجی و جانباز زنجانی در قسمت 35 خاطرات مستند و میدانی خود از عملیات عاشورایی بدر می‌گوید: «صدای دستورات فرماندهان ارتشی و حرکت و جابجایی نیروها، سکوت و آرامش کانال را برهم زده و بچه ها یک به یک بیدار و با تحویل سنگر به مدافعان جدید به سمت جاده خاکی حرکت کردند.»
کد خبر: ۴۸۱۴۰۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۹

نوید شاهد - "عباس لشگری" یکی از رزمندگان بسیجی و جانباز زنجانی در قسمت 34 خاطرات مستند و میدانی خود از عملیات عاشورایی بدر می گوید: «گیج و منگ گفتم : چیه احد جان ؟ حتماً بازم خبر ماندن مان در خط را آوردی ! برادر اسکندری خنده دلربایی کرده و گفت : خیر عباس جان ! این بار خبر تحویل خط را آوردم، بلند شو و زودتر آماده شو که گردان های جایگزین در راه هستند، با شنیدن خبر آن چنان خوشحال شدم که انگار واقعاً از قفس آزاد شده و یک بار سنگین از دوشم برداشته شد.»
کد خبر: ۴۸۱۳۹۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۸

نوید شاهد - "عباس لشگری" یکی از رزمندگان بسیجی و جانباز زنجانی در قسمت 33 خاطرات مستند و میدانی خود از عملیات عاشورایی بدر می‌گوید: «مات و مبهوت میدان نبرد بودم و داشتم به حوادث چند روز گذشته فکر می‌کردم که یکدفعه متوجه رزمنده مجروحی در وسط میدان شدم که با بلندکردن دست، استمداد کمک می‌کرد. از آن فاصله دور، تشخیص دادن دوست و دشمن بودنش اصلا امکانپذیر نبود.»
کد خبر: ۴۸۱۳۹۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۷

"عباس لشگری" یکی از رزمندگان بسیجی و جانباز زنجانی در قسمت 32 خاطرات مستند و میدانی خود از عملیات عاشورایی بدر می گوید: « خدای قادر و توانا، آن چنان خوف عظیمی به قلوب شیطانی و بی ایمان کافران انداخته بود که دشمن بزدل و زبون با آن همه نیرو و تجهیزات و تسلیحات جدید و فوق مدرن چنان از دهها رزمنده خسته و بی رمق می ترسید و اصلاً جرات نزدیک شدن به خط را نداشت.»
کد خبر: ۴۸۱۳۹۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۶

نوید شاهد - "عباس لشگری" یکی از رزمندگان بسیجی و جانباز زنجانی در قسمت 31 خاطرات مستند و میدانی خود از عملیات عاشورایی بدر می گوید: «در یکی از این جابجایی ها یکدفعه متوجه یک نفری شدم که چند صد متر پایین تر داخل سنگری نشسته و به طرز عجیب و مشکوکی تماشایم می کرد، به قدری گرد و خاک و خاکستر و دود باروت فضای کانال را فرا گرفته بود که چند متری هم با زور دیده می شد و برای همین هم اصلا قادر به شناسایی فرد مذکور نبودم، اما رفتارش خیلی عجیب بود.»
کد خبر: ۴۸۱۳۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۶

پایان نامه کارشناسی ارشد؛
نوید شاهد - "طراحی موزه جنگ کرمانشاه، با رویکرد ترویج فرهنگ ایثار و شهادت" عنوان پایان نامه کارشناسی ارشد فرهاد کاوسی دانشجوی رشته معماری می باشد که در تابستان 1391 انجام شده است.
کد خبر: ۴۸۱۳۸۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۵

خاطرات رزمنده کرمانشاهی/ قسمت اول؛
نوید شاهد - " مصطفی محمدی" یکی از رزمندگان هشت سال دفاع مقدس کرمانشاهی است که در بخشی از خاطرات خود می گوید: «وارد منطقه جدیدی شده بودیم که شرایطی متفاوت، پیچیده و بحرانی داشت. کاروان ما هنگام غروب به دارخوین رسید. اینجا دیگر شرایطش واقعا" با همه جا فرق داشت. رفتیم کنار رودخانه، یک پل شناور تازه زده بودند. غروبی بسیار دلگیر و سنگین! بوی خون و شهادت می داد.»
کد خبر: ۴۸۱۳۶۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۵

یادداشت به قلم سردبیر
نوید شاهد -21 خرداد ماه سالروز عملیات "فرمانده کل قوا، خمینی روح الله" است ؛ عملیات ی که دقیقا یک روز پس از عزل بنی صدر از فرماندهی کل قوا در 20 خرداد سال 1360 و با در دست گرفتن این سمت توسط حضرت امام خمینی(ره) انجام شد ؛ موضوعی که از ابعاد مختلف قابل عبرت و درس آموزی است که در این مجال کوتاه به برخی از آنها می پردازیم:
کد خبر: ۴۸۱۱۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۱

نوید شاهد - شهید پاسدار" صفر خوشروان" از شهدای دوران دفاع مقدس است که نوید شاهد کرمانشاه تصاویری از این شهید را منتشر می‌کند.
کد خبر: ۴۸۱۰۳۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۹

«با شنیدن آزادسازی خرمشهر، پزشکان، پرستاران، خدمه و حتی مجروحان همه به سجده افتادند و از روی شعف، خوشحالی و حس غرور اشک ریختند. من نیز فراموش کردم که دو شب است نخوابیده‌ام و زدم زیر گریه ...» آنچه می‌خوانید بخشی از خاطرات «محبوبه ربانی‌ها» از زنان امدادگر استان قزوین در دوران هشت سال دفاع مقدس است که تقدیم حضورتان می‌شود.
کد خبر: ۴۸۰۹۸۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۸

نوید شاهد - "عباس لشگری" یکی از رزمندگان بسیجی و جانباز زنجانی در قسمت 30خاطرات مستند و میدانی خود از عملیات عاشورایی بدر می گوید: «گرد و خاک فراوان موجب ایجاد هاله ای تیره و تار در داخل سنگرها شده و همین امر هم خوشبختانه موجب عدم ديد کافی تانکها و نیروهای عراقی شده بود، بهترین زمان برای شکار تانک‌های پیشرو بود، همه رزمندگان یکدفعه با فريادهای بلند الله اکبر و ياحسين (ع ) بپاخاسته و از لبه خاکریز شروع به تيراندازی و شلیک موشک سمت تانکها کردیم.»
کد خبر: ۴۸۰۸۹۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۵

شهید "مصطفی جوادی" در مناجات خود با خداوند می نویسد:خدایا، به جبهه آمده‌ام تا جان خود را بفروشم. امیدوارم خریدار جان من، تو باشی.
کد خبر: ۴۸۰۸۹۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۱۷

نوید شاهد زنجان - "عباس لشگری" یکی از رزمندگان بسیجی و جانباز زنجانی در قسمت 29خاطرات مستند و میدانی خود از عملیات عاشورایی بدر می گوید: «همرزم اصفهانی آب کمپوت را تا آخرين قطره سر کشيد و با صمیمیت خاصی روبوسی کرد و با خداحافظی راهی سمت پل بتونی شد و طولی هم نکشید که صدای سوت خمپاره‌ای آمد و زمین و زمان تیره و تار شد و بارانی از ترکش و گوشت و خون، داخل سنگر ریخت و بوی گوشت سوخته فضای کانال را برداشت.»
کد خبر: ۴۸۰۸۹۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۲۴