نوید شاهد سمنان - صفحه 3

نوید شاهد سمنان
گزارش تصویری/

نمایشگاه وصیت‌نامه شهدا با موضوع عفاف و حجاب در نماز جمعه سمنان برگزار شد

به مناسبت هفته عفاف و حجاب، نمایشگاه وصیت‌نامه شهدای استان سمنان با موضوع عفاف و حجاب، بیست و هفتم تیرماه هم‌زمان با نماز جمعه در مصلای امیرالمومنین(ع) شهرستان سمنان برگزار شد. در ادامه تصاویر نوید شاهد از این مراسم را ببینید.

اگر خدا قبول‌مان کند، از خائنان به انقلاب نخواهیم گذشت

شهید «سید محسن حیدرهایی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «به خدا قسم اگر خدا ما را قبول کرد و به درگاهش راه داد از کسانی که به این انقلاب ضرر زده‌اند نمی‌گذرم.»
روایتی از زندگی «سید محسن»

از جرعه‌های زلال ایمان تا عشق به اهل بیت(ع)

شهید «سید محسن حیدرهایی» بیست و سوم اسفندماه ۱۳۴۸ در تهران به دنیا آمد. مادر با مهربانیِ تمام، هر روز جرعه‌جرعه زلال ایمان و عشق به معصومین را به کام جان محسن می‌چشاند و پدر که مداح و عاشق اهل بیت(ع) بود، از همان کودکی او را به همراه خود به مسجد و محفل دین می‌برد و جان او هر روز بدین‌سان در چشمه‌سار جاری نیایش و دعا شسته می‌شد. وی سرانجام بیست و نهم تیرماه ۱۳۶۶ به شهادت رسید.

علم بدون انسانیت بی‌ارزش است

شهید «سید حسین حسینی‌دوست» در دست‌نوشته‌هایش می‌نویسد: «تنها فرا گرفتن علم برای یک مسلمان متعهد و مسئول کافی نیست، بلکه در درجه اول فرا گرفتن انسانیت مطرح است.»

پرچم سفید دایی حسین و بشارت سفر کربلا

همسر خواهرزاده شهید «سید حسین حسینی‌دوست» نقل می‌کند: گفتم: مادر! قراره برین کربلا؟ مادر شوهرم یکباره استکان را زمین گذاشت و گفت: قصدش رو داشتیم، اما نه هنوز ثبت نام کردیم و نه به کسی گفتیم. تو از کجا خبر داری؟ گفتم: دیشب خواب دایی حسین رو دیدم. با پرچمی سفید جلوی در خونه بی‌بی‌شون ایستاده بود و می‌گفت: قراره بی‌بی و آبجی معصومه برن کربلا.»
گفتگو با دکتر «رضا دبیری» فوق تخصص بیماری‌های گوارش و کبد:

کمک به اقتدار موشکی ایران، گامی در مسیر یاری امام زمان(عج) است

پزشک و فرزند شهید والامقام دبیری گفت: «ایجاد بستر مشارکت مردم در این نبرد آخرالزمانی باعث رشد و ارتقا ایمان مؤمنین می‌شود، کمک به تقویت قدرت موشکی کشور، کمک به امام زمان(عج) است.»

کلیپ/ تصاویری از مراسم شبی با شهدا در لاسجرد

نوید شاهد استان سمنان تصاویری از مراسم شبی با شهدا، به یاد شهدای گران‌قدر روستای لاسجرد و شهید اقتدار ملی «حمید سعیدی» را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند.
گزارش تصویری/

مراسم بزرگداشت شهدای جنگ تحمیلی دوازده روزه در شاهرود برگزار شد

مراسم عزاداری سرور و سالار شهیدان، اباعبدالله‌الحسین(ع) و یادبود شهدای جنگ تحمیلی دوازده روزه، با سخنرانی حجت‌الاسلام مسعود عالی و با نوای کربلایی علی رمضانی‌فر، بیست و دوم تیرماه در مسجد مدرسه قلعه شهرستان شاهرود برگزار شد. در ادامه تصاویر نوید شاهد این مراسم را ببینید.

یادی از شهید «منصور احتشامی» در قاب تصویر

به مناسبت سالروز شهادت شهید «منصور احتشامی»، تصاویری از این شهید گرا‌ن‌قدر برای علاقه‌مندان منتشر می‌شود.

این راه را با چشم و آغوش باز انتخاب کردم

به مناسبت سالروز شهادت شهید «عطاءالله خواجه‌میرزایی» فرازهایی از وصیت‌نامه این شهید گران‌قدر، در قالب پوستر منتشر می‌شود.

مادر در دل به او افتخار می‌کرد

مادر شهید «قدرت‌الله طحانیان» نقل می‌کند: «اوایل انقلاب مدتی نفت سهمیه‌بندی بود. بدون اینکه وظیفه‌اش باشد بشکه‌های نفت را با چرخ دستی درِ خانه‌ها می‌رساند. مادر در دل افتخار می‌کرد که پسرش این‌قدر دلسوز و مهربان است.»

مادر! مرا ببخش و زینب‌وار بمان

شهید «قدرت‌الله طحانیان» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «مادرجان! اگر ان‌شاءالله شهادت نصیب من شد، به یاد حضرت زینب(س) باشید که در یک روز هفتاد و دو تن از عزیزان خود را در راه خدا داد، ولی پیش دشمن گریه و ناله نکرد؛ بلکه ایشان با سخنرانی معروف خود، دل دشمن را آتش زد.»

راز صندوقچه مادر؛ روایتی از نخستین جرقه‌های عشق به امام خمینی(ره)

خواهر شهید «قدرت‌الله طحانیان» نقل می‌کند: «مادر عکس را از صندوقچه بیرون آورد. یادم است قدرت‌الله ده ساله بود که پرسید: مادر! این عکسِ کیه؟ مادرم جواب داد: آقای خمینی. با این که مادرم بیشتر از این توضیح نداد، ولی عشق امام از همان موقع توی قلب ما جا گرفت.»

خواهرانم! با حجاب و گفتار رسای خود، دشمنان را ریشه کن کنید

به مناسبت سالروز شهادت شهید «قدرت‌الله طحانیان» فرازهایی از وصیت‌نامه این شهید گران‌قدر، در قالب پوستر منتشر می‌شود.

روحانیت، سنگر دفاع از مردم

شهید «جلال ریحانی» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «اگر متوجه شده باشید ابرقدرت‌ها بیشتر به روحانیت حساس هستند و تبلیغات پوچ خودشان را روی این قشر گسترش می‌دادند و می‌دهند که هدف از این کارشان، جداکردن مردم از روحانیت است و شما با همبستگی‌تان باید دشمن را ناراحت کنید.»

مادر، اسمش را جلال گذاشت تا در مسیر بزرگی قدم بردارد

شهید «جلال ریحانی» یکم فروردین ۱۳۴۷ در شهرستان دامغان چشم به جهان گشود. اسمش را مادر، جلال گذاشت تا در مسیر بزرگی قدم بردارد و خود را به مرتبه مردان خدایی برساند. دلسوز و فروتن؛ شجاع و با صداقت؛ هیچ‌کس از او شکایتی نداشت. سرانجام در بیست و نهم تیرماه ۱۳۶۶ بهشهادت رسید.
قسمت دوم خاطرات شهید «محمدحسن رمضانیان»

خودش را بدهکار شهدا می‌دانست

برادر شهید «محمدحسن رمضانیان» نقل می‌کند: «خودش را بدهکار شهدا می‌دانست. بعد از تشییع هر شهید به عکس شهدا خیره می‌شد. نمی‌دانم در دلش چه می‌گذشت؛ با نگاهش با شهدا حرف می زد.»

مسلمانان آگاهند و برای مبارزه با ابرقدرت‌ها آماده‌اند

شهید «محمدحسن رمضانیان» در وصیت‌نامه‌اش می‌نویسد: «باید بدانید که به بزدلان از خدا بی‌خبر می‌گوییم، کورخوانده‌اند! چون مسلمانان به خوبی آگاهند و برای مبارزه با ابرقدرت‌ها آماده‌اند.»
قسمت نخست خاطرات شهید «محمدحسن رمضانیان»

سبقت در شهادت؛ ماجرای ملاقات دسته‌جمعی شهدا

خواهر شهید «محمدحسن رمضانیان» نقل می‌کند: «می‌خواست تو مسائل جنگ از دیگران سبقت بگیرد و عقب نماند. وقتی شهید شد تنها نبود. چهل و پنج شهید با هم کوچ کردند، چون پرستو‌های مهاجر. انگار وعده ملاقات دسته‌جمعی گرفته بودند»

از قافله شهدا جا نماند؛ داستان آخر سفر فرزند از زبان پدر

پدر شهید «محمدحسن رمضانیان» نقل می‌کند: « صورتش مثل آینه می‌درخشید و چشمانش، چون الماس. گفت: بابا! می‌خوام برم جبهه! گفتم: بابا! تو به اندازه سهمت رفتی! گفت: نه بابا! باید برم. این وظیفه و تکلیفه! نمی‌دانم چرا آن همه اصرار برای رفتن داشت؛ انگار بهش الهام شده بود که اگر نرود، از قافله شهدا جا می‌ماند!»
طراحی و تولید: ایران سامانه