از جرعههای زلال ایمان تا عشق به اهل بیت(ع)
به گزارش نوید شاهد سمنان، در سپیدهدم بیست و سومین روز اسفندماه ۱۳۴۸ راز یک میلاد سرخ نهفته بود. «شهید سید محسن حیدرهایی» در خاندانی از سلاله سادات، متدین، دلبسته آستان عصمت و طهارت در تهران به دنیا آمد. خورشید گرمای آغوش مادر و سبزهزار ایمان پدر، مأمن بالیدنش بود.
عشق به اهل بیت(ع)
مادر با مهربانیِ تمام، هر روز جرعهجرعه زلال ایمان و عشق به معصومین را به کام جان محسن میچشاند و پدر که مداح و عاشق اهل بیت(ع) بود، از همان کودکی او را به همراه خود به مسجد و محفل دین میبرد و جان او هر روز بدینسان در چشمهسار جاری نیایش و دعا شسته میشد. تا کلاس سوم ابتدایی را در تهران درس خواند. پس از آن به همراه خانواده به موطن اصلیاش، شهرستان دامغان برگشت و تحصیلاتش را تا سوم دبیرستان ادامه داد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و اندکی پس از شروع جنگ تحمیلی، درحالیکه پانزده ساله بود، ندای رهبرش را لبیک گفت و عازم جبهه گردید. سید محسن با شجاعتی بینظیر، با عشق و ارادت، با قلبی پاک چون صدف و کولهباری از صفا و چهرهای که هرگز خنده از لبش گم نمیشد حتی در هیاهوی جنگ، با عزم و ارادی پولادین و ایمان آهنین ۲۶۱ روز در جبههها ماند و در عملیاتهای متعدد از جمله والفجر هشت، کربلای چهار و پنج، عملیات تک جزیره مجنون، مردانه در مقابل دشمن ایستادگی کرد. سرانجام این شیرمرد عرصه کارزار در بیست و نهمین روز از تیرماه ۱۳۶۶ درحالیکه فقط هجده بهار از عمرش گذشته بود جهان خاکی را وانهاد. اصابت ترکش دشمن به سر سید محسن در جزیره مجنون، روح پاک او را به دریای حق واصل کرد؛ ولی فصل شیدایی او پایانی نداشت. پیکری نبود برای تشییعش.
بعد از نه سال، یک پلاک و استخوانهای بجا مانده از پیکر پاکش بر روی موج شانههای مهربان مردم شهر تشییع شد و در گلزار شهدای دامغان آرمید. نام و یادش تا ابد پاینده باد.
انتهای متن/