خواهر شهید «رحمت‌الله عالیشاهی» نقل می‌کند: «رحمت‌الله از نظر ایمانی خیلی مقید بود. من هرچه از ایمان و تقواش بگم کم گفتم. همیشه به من می‌گفت: آبجی! چادر سرت کن. نجابت و پاکی گوهر انسانه.»

به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید رحمت‌الله عالیشاهی» فرزند علی و سیده معصومه، هشتم شهریور ۱۳۴۱ در شهرستان دامغان به دنیا آمد. طلوع زیبای زندگی رحمت‌الله در روستای سرسبز و زیبای بادله‌کوه دامغان بود. او سومین فرزند پسر خانواده بود که غنچه عمرش هر روز شکوفاتر و شکوه کمالش دل‌آرام‌تر می‌شد.

می‌گفت: نجابت و پاکی، گوهر انسان است

چادر یه چیز دیگه است

در دامان مادری پرورش یافت که معلم قرآن بود و از عشق به معصومین هر آنچه که در دفتر قلبش داشت به او می‌آموخت. او تحصیلات ابتدایی را در روستا به پایان برد. پدرش دامدار بود. مردی باغیرت، متدین، باصلابت و سخت‌کوش. رحمت‌الله هر روز در زلال جاری ایمان مادر، غوطه می‌خورد و سیراب می‌شد. او در عبور از سال‌های زندگی و کار و تلاش در میان مردمی سخت‌کوش، هر روز آب‌دیده‌تر می‌شد.

خواهرش نقل می‌کند: «رحمت‌الله از نظر ایمانی خیلی مقید بود. من هرچه از ایمان و تقواش بگم کم گفتم. همیشه به من می‌گفت: آبجی! چادر سرت کن. نجابت و پاکی گوهر انسانه. مادرم بهش می‌گفت: بابا این بچه است. لباسش بلند و گشاده، حجابش کامله. می‌گفت: چادر یه چیز دیگه است.» دوران نوجوانی رحمت‌الله و هم‌زمانی آن با انقلاب اسلامی، او را به مریدی از مریدان امامش تبدیل کرده بود. بعد از پیروزی انقلاب با شروع جنگ تحمیلی داوطلبانه به صفوف شیران مدافع وطن پیوست. سال ۱۳۶۰ به استخدام سپاه پاسداران کردستان(مریوان) درآمد. با اراده‌ای پولادین و عزمی راسخ که خاک وطنش را قطعه‌ای از خاک بهشت می‌دانست، بیش از سیصد روز، دلاورانه رودرروی دشمن ایستاد و جنگید و به این پایداری مباهات می‌کرد.

سرانجام آن فاتح سرزمین‌های پایداری، چهارم آذرماه ۱۳۶۱ رنگ و بوی ملکوت به خود گرفت و در راه بازگشت از عملیات پاک‌سازی منطقه مریوان در کمین دشمن قرار گرفت و با اصابت تیر مستقیم به سر، آسمانی شد تا برای همیشه به عنوان جهت‌نمای شرافت، عبودیت و تقوا در صحیفه روزگار، نامش پاینده و راهش جاودانه شود. پیکر پاکش در گلزار شهدای دامغان، قرارگاه دلدادگان راه حق و حقیقت است.

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده