پسرعموی پدر شهید «ابوطالب منطقی» نقل می‌کند: «گفت: تو نمی‌خواد بیای جبهه. هم بچه معلول داری هم چند سر عائله! من می‌رم جای همه‌تون می‌جنگم! پسر بامحبتی بود. اگر جایی می‌رفتم، او هر روز به بچه‌های من سر می‌زد و اگر چیزی نیاز داشتند برایشان می‌گرفت.»

به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید ابوطالب منطقی» هشتم آبان ۱۳۳۸ در شهرستان دامغان به دنیا آمد. پدرش محمدهادی و مادرش زهرا نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. مغازه‌دار بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. نهم آذرماه ۱۳۶۱ با سمت تک‌تیرانداز در عین‌خوش توسط نیرو‌های بعثی بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلزار شهدای فردوس‌‏رضای زادگاهش قرار دارد.

صله‌رحم و دستگیری از مردم می‌کرد

این خاطرات به نقل از پسرعموی پدر شهید، یحیی منطقی است که تقدیم حضورتان می‌شود.

لبخندی پر از مِهر

از کنار خیابان رد می‌شدم که صدایی شنیدم، می‌گفت: «سلام محمد! حالت چطوره؟ بچه‌هات چطورن؟»

باتعجب به اطرافم نگاه کردم. چشمم به ابوطالب افتاد که دستش را از ماشین بیرون آورده با لبخندی پر از مهر با من حال و احوال می‌کرد.

برایش دست تکان دادم و گفتم: «سلام عموجان! خوبیم! الهی شکر!»

او هر کجا مرا می‌دید احوالمان را می‌پرسید و از پسر معلولم خبر می‌گرفت.

صله‌رحم و دستگیری از مردم

خبردار شدم قصد رفتن به جبهه را دارد. گفتم: «ابوطالب! صبر کن با هم بریم!»

گفت: «تو نمی‌خواد بیای. هم بچه معلول داری هم چند سر عائله! من می‌رم جای همه‌تون می‌جنگم!»

پسر بامحبتی بود. اگر جایی می‌رفتم، او هر روز به بچه‌های من سر می‌زد و اگر چیزی نیاز داشتند برایشان می‌گرفت.

مستقل

پدرش سی هزار تومان پول به او داد و گفت: «این پول برای تو! ضرر کردی با خودت! سود هم کردی مال خودت! با همین هم زن بگیر و هم کار برای خودت دست و پا کن!»

آن زمان سی هزار تومان پول زیادی بود و او با همان پول گچ و انبار و ماشین خرید و به کار پرداخت.

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده