برادر شهید «ابوالفضل بنی‌اسدی» نقل می‌کند: « او می‌رفت و من از پشت سرش نگاه می‌کردم. جمله «مسافر کربلا» در پشت بلوزش من را به فکر فرو برد. خواستم باز هم به ما سر بزند که گفت: «اگه زنده موندم دوباره می‌آم.»

به گزارش نوید شاهد سمنان، «شهید ابوالفضل بنی‌اسدی» دوازدهم بهمن‌ماه ۱۳۲۹ در روستای ورآباد از توابع شهرستان خمین به دنیا آمد. پدرش اکبر، کشاورز بود و مادرش فاطمه نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. مستخدم آموزش و پرورش بود. ازدواج کرد و صاحب دو پسر و یک دختر شد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و سوم تیرماه ۱۳۶۱ در کوشک بر اثر اصابت ترکش به قلب، شهید شد. پیکر وی را در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند. برادرش محمدحسین نیز به شهادت رسیده است.

مسافر کربلا

عازم کربلا

ابوالفضل برادر بزرگ و راهنمای زندگی ما بود. اگرچه صاحب زن و بچه بود، ولی هر روز به پدر و مادرم سر می‌زد و کمکشان می‌کرد. خیلی دلسوز و رئوف بود. من ارتشی بودم و پایگاه هوایی دزفول خدمت می‌کردم. به جبهه اعزام شد و آمد منطقه جنوب. یک روز برای دیدنمان به پایگاه آمد. خیلی خوشحال بود که توفیق پیدا کرده و به جبهه آمده. با همان لباس بسیجی آمده بود. یک شب بیشتر پیش ما نماند. مقداری خوراکی در ساکش گذاشتم و با ما خداحافظی کرد. او می‌رفت و من از پشت سرش نگاه می‌کردم. جمله «مسافر کربلا» در پشت بلوزش من را به فکر فرو برد. خواستم باز هم به ما سر بزند که گفت: «اگه زنده موندم دوباره می‌آم.»

(به نقل از برادر شهید، محمدعلی بنی‌اسدی)

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
مطالب برگزیده استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده