هنوز هم صدایش در گوشم است
به گزارش نوید شاهد سمنان، شهید غلامحسین فرهنگی دوم خرداد ۱۳۲۷ در روستای فرات از توابع شهرستان دامغان به دنیا آمد. پدرش علیاکبر و مادرش شهربانو نام داشت. تا پایان دوره ابتدایی درس خواند. کارمند صنایع دفاع بود. ازدواج کرد و صاحب دو پسر شد. از سوی سپاه پاسداران در جبهه حضور یافت. سیزدهم مهر ۱۳۶۱ در سومار توسط نیروهای بعثی به شهادت رسید. تاکنون اثری از وی به دست نیامده است.
هنوز هم صدایش در گوشم است
-«شاید غلامحسین اسیر شده! اگه شهید شده حتما یه نشونی ازش پیدا میشه!»
چند بار به محل کارش رفتیم. گروه تفحص هم دست به کار شدند؛ به امید یافتن نشانی هر چند کوچک از پیکرش. بارها من و اعضای خانواده گوش سپردیم به صدای اسرای ایرانی مقیم اردوگاههای عراق، به امید شنیدن صدای غلامحسین؛ اما باز هم بینتیجه بود.
تا سال هشتاد و پنج همچنان منتظر بودیم. سال هشتاد و پنج شهادتش برای ما قطعی شد، بیهیچ نشانی. هنوز هم صدایش در گوشم زنگ میزند. بار آخر هر دو پسرش را به آغوش کشید و بوسید. به من گفت: «خانم! ممکنه شهید بشم و جنازهام پیدا نشه! خودت رو آماده کن!»
(به نقل از همسر شهید)
بیشتر بخوانید: داشتن این کتابها جرمه!
شهادت بی هیچ نشانی
سال ۱۳۶۱ به سختی یکی از همرزمان غلامحسین را که توی عملیات مسلمبنعقیل شرکت کرده بود یافتم. وقتی سراغش رفتم تمام خبرش خلاصه میشد در چند جمله: «درگیری بالا گرفته بود. گلوله و توپ و خمپاره بود که روی سرمان میبارید. دست غلامحسین هم گلوله خورد و مجروح شد. گفتم: غلامحسین برو سوار آمبولانس شوا وضع دستت وخیمه؟ گفت: «هنوز هم میتونم بجنگم!»
با کمک چند تا از بچهها او را سوار آمبولانس کردیم. آمبولانس حرکت کرد. میان آن همه دود و آتش معلوم نشد ماشین به سمت بعثیها رفت و آتش گرفت یا اتفاق دیگری افتاد!»
سال هشتاد و پنج شهادت غلامحسین قطعیت یافت، ولی بیهیچ نشانی از او.
(به نقل از برادر شهید، سلیمان فرهنگی)
بیشتر بخوانید: مهر برگشتی روی پاکت نامه!
انتهای متن/