سیدعلی همه خوبیها را یکجا در خودش داشت
به گزارش نوید شاهد سمنان: یکم فروردین ۱۳۷۲ انتظار سیدمحمدعیسی و همسرش طاهره به سر رسید. خدا پسری زیبا با چشمهای بادامی به آنها هدیه داد. اسمش را سیدعلی گذاشتند. پدر و مادر بچه را در شهر کابل افغانستان پرورش دادند. کودک روز به روز بزرگتر و شیرینتر میشد تا اینکه به سن مدرسه رسید.
سیدعلی همه خوبیها را یکجا در خودش داشت
شهید سیدعلی حسینی سه برادر و دو خواهر کوچکتر از خود داشت. همراه پدر در باغ و زمینهای کشاورزی کار میکرد، اما درآمد چندانی نداشت. تا چهارم متوسطه تحصیل کرد و از خانواده خداحافظی و به ایران مهاجرت کرد. به تهران رفت و در کنار تعدادی از اقوام خود به کار ساختمانی مشغول شد. عمهاش در شهرستان مهدیشهر زندگی میکردند. به واسطه رفت و آمدش به منزل عمه، با دختری آشنا شد. وقتی از خانواده دختر جواب مثبت گرفت، شب لیلهالرغائب عقد کردند. سید علی گوسفندی کشت و با کمک اقوامش مهمانی و جشن گرفتند. همسرش میگوید: «پسری مهربان، اهل نماز و فهمیده بود و همه خوبیها را یکجا در خودش داشت.» تنها چهارماه در کنار هم زندگی کردند.
این حرفش را که شنیدم، بند دلم پاره شد
همسر سیدعلی نقل میکند: «کنارم نشسته بود و با هم صحبت میکردیم. چند جای دست و پایش یک طوری بود؛ شبیه سوختگی. گفتم: «سیدعلی چی شد؟»
مِنّ و مِن کرد و گفت: «چیزی نیست!»
وقتی دید اصرار میکنم، گفت: «قول میدی به کسی چیزی نگی؟»
گفتم: «باشه قول مدم!»
گفت: «جای ترکشه.»
چون تهران بود و آنجا سر کار میرفت، گفتم: «مگه تهران جنگه؟»
گفت: «نه، رفته بودم سوریه.»
این حرفش را که شنیدم، بند دلم پاره شد. تا آن روز سه بار به سوریه اعزام شده بود.
گروه پیشتاز فاطمیون
سیدعلی عضو یگان فاطمیون بود. به مدت نه ماه در جبهههای سوریه حضور داشت. او از گروه پیشتاز بود. بیست و دوم تیر ۱۳۹۴ در جبهه سوریه در حین مأموریت ویژه بر اثر موج انفجار پرتابههای جنگی مجروح شد و به شهادت رسید. چهل روز صبر کردند تا پدرش از افغانستان به ایران آمد، پیکر پاکش پس از تشییع، در محمد شهر کرج به خاک سپردند.
انتهای متن/