خواهر شهید «زین‌العابدین ملکی» نقل می‌کند: «گفتم: داداش! سربازی‌ات تموم شد، سر چه کاری می‌خوای بری؟ نگاهش را به افق دوخت و گفت: سربازی من هیچ وقت تموم نمی‌شه. با افکار کودکانه پرسیدم: می‌خوای همیشه توی پادگان بمونی؟ لبخند زد و گفت: برگشتی توی کارم نیست!» نوید شاهد سمنان در سالگرد شهادت، شما را به مطالعه زندگی این شهید گرانقدر دعوت می‌کند.

برگشتی توی کارم نیست!

به گزارش نوید شاهد سمنان: نخستین فرزند محمد پس از چند سال چشم انتظاری، یکم فروردین ۱۳۴۶ در شهرستان گنبد دیده به جهان گشود. شهید زین‌العابدین ملکی تحصیلات ابتدایی را در همانجا به پایان رساند. بر اثر مشکلات اقتصادی پدر راهی روستای آرازمحمدآخوند از توابع شهرستان گنبد شد و به کشاورزی پرداخت. وی ناخواسته از درس و مدرسه دور ماند. پس از آن گاهی دستی به پدر می‌داد، اما روحیاتش با کشاورزی کنار نیامد. پدر تعدادی گوسفند خرید و زین‌العابدین شد چوپان آنها. با رسیدن به سن سربازی، عازم خدمت شد.

برگشتی توی کارم نیست!

پس از گذراندن دوره‌ی آموزشی عازم مناطق جنگی گردید. خواهر زین‌العابدین نقل می‌کند: «گفتم: «داداش! سربازی‌ات تموم شد، سر چه کاری می‌خوای بری؟» نگاهش را به افق دوخت و گفت: «سربازی من هیچ وقت تموم نمی‌شه.» با افکار کودکانه پرسیدم: «می‌خوای همیشه توی پادگان بمونی؟» لبخند زد و گفت: «برگشتی توی کارم نیست!» بار آخری که آمده بود مرخصی، حرف‌ها و حال و هوایش برای‌مان عجیب بود. شاید آن روز نفهمیدم چه گفت، اما امروز چرا.»

پس از هفده ماه حضور در جبهه در ماه‌های پایانی از دوره خدمتش که مصادف با قبول قطعنامه هم بود، مورخه‌ بیست و نهم تیر ۱۳۶۷ بر اثر ترکش خمپاره که به سرش برخورد کرد، در منطقه میمک به شهادت رسید. پیکر پاکش پس از تشییع، در جوار امامزاده یحیی بن زید در شهرستان گنبد دفن شد.

 

انتهای متن/

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده