مادر شهید «علی‌اکبر تیموری» نقل می‌کند: «بهش گفتم: برات خربزه نگه داشتم. بنشین تا برم و برات بیارم. گفت: بیا مادر! از این سوراخ اون باغ رو نگاه کن. ...» نوید شاهد سمنان در سالگرد شهادت، در دو بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر را برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به قسمت دوم این خاطرات جلب می‌کنیم.

علی‌اکبر همه چیز را به من نشان داد

به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید علی‌اكبر تیموری بیست و پنجم دی ۱۳۴۶ در روستای امیرآباد از توابع شهرستان دامغان چشم به جهان گشود. پدرش محمدتقی و مادرش مریم نام داشت. تا پایان دوره متوسطه درس خواند و دیپلم گرفت. به عنوان سرباز ارتش در جبهه حضور یافت. دوم بهمن ۱۳۶۷ در جاده بیستون ‏- کرمانشاه دچار سانحه رانندگی شد و به شهادت رسید. پیکر وی را در گلزار شهدای روستای امیریه شهرستان زادگاهش به خاک سپردند.

 

خودم همراهی‌اش کردم

افتخار می‌کنیم همه ما. افتخار ما همین است که چنین اولادی داشتیم و خونش هم برای این راه ریخت. وقتی جنازه‌اش را دیدم، پول سرش ریختم. آینه جلوی تابوت نگه داشتیم و گلاب رویش ریختم. خودم همراهی‌اش کردم. بالاخره علی‌اکبر من برای دین و مملکتش رفت و ایستاد.

(به نقل از پدر شهید)

بیشتر بخوانید: نمی‌خواست وقت رفتن به من و پدرش پشت کند

علی‌اکبر همه چیز را به من نشان داد

- «چرا سرت رو روی زمین گذاشتی؟»

بلند شدم. کی خوابم برده بود، خودم هم نفهمیدم. علی‌اکبر توی اتاق بالای سرم بود. برگشتم. پدرش یک ساعتی می‌شد که خوابش برده بود. چند روز می‌شد که بی‌رمق بود و بدتر از همه، تب او را بی‌حال کرده بود. آمدن علی‌اکبر توی آن وضع شادم کرد. بهش گفتم: «برات خربزه نگه داشتم. بنشین تا برم و برات بیارم.»

علی‌اکبر گفت: «بیا مادر! از این سوراخ اون باغ رو نگاه کن. ببین چقدر میوه و چیزهای دیگه دارم. من هیچی نمی‌خوام.»

گفتم: «پس بذار پدرت رو بیدار کنم، تو رو ببینه.» نگذاشت. به قول خودش آمده بود فقط بفهمد چرا سرم را روی زمین گذاشتم!

(به نقل از مادر شهید)

 

منبع: کتاب فرهنگ‌نامه شهدای استان سمنان-شهرستان دامغان/ نشر فاتحان-قائمی

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده