کاش خدا از پشت بیسیم با من حرف میزد
به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید مهدی خورزانی فرزند قربانعلی و زهرا، پنجم مردادماه ۱۳۴۵ در شهرستان تهران به دنيا آمد. مهدی فرزند ششم حاج قربانعلی بود. زندگی با وجود ده خواهر و برادر دیگر بی کم و کاست و رو به راه بود.
برای انقلابی بودن فرقی نمیکند چند ساله باشی. درست مثل مهدی که با وجود دوازده سالگی پای ثابت راهپیماییها بود و در مسیر جریان انقلاب، به انقلاب درونی خویش میاندیشید. پیروزی انقلاب و بلافاصله تعدی دشمن به سرزمین مادری مهدی، دل او را از کلاس درس کَند و هوایی جبهه کرد. هنوز شناسنامهاش مطمئن نبود که او شانزده سال دارد یا نه که پشت خاکریزهای غیرت در کردستان سنگر گرفته بود.
کاش خدا از پشت بیسیم با من حرف میزد
بیسیمچیای که آرزویش این بود که خدا از پشت بیسیم با او حرف بزند؛ اما پیش از آن باید لهجهاش را عوض میکرد. باید به گویش فرشتهها حرف میزد؛ با حروفی از جنس کلمات ملكوت. هشتاد و چهار روز طول کشید تا تمام واژههای حرف زدن با فرشتهها را آموخت.
وی سرانجام بيست و ششم شهريورماه ۱۳۶۲ با سمت تکتيرانداز در جزيره مجنون عراق بر اثر اصابت گلوله و سوختگی به شهادت رسيد. پیکر پاکش در گلزار شهدای فردوسرضای شهرستان دامغان به خاک سپرده شد.
منبع: کتاب فرهنگنامه شهدای استان سمنان-شهرستان دامغان/ نشر فاتحان-قائمی