دوشنبه, ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۳۷
نوید شاهد – خواهر شهید «محمدمهدی امین» نقل می‌کند: «تابوتش روی قبر جلوه می‌کند. چشمم به عکس می‌افتد. عکس محمدمهدی است. ناگاه هوا روشن می‌شود. چند فرشته به پایین می‌آیند. ملائکه زیر تابوت را گرفتند و او را بالا بردند.» نوید شاهد سمنان در سالگرد ولادت، در دو بخش خاطراتی از این شهید گرانقدر برای علاقه‌مندان منتشر می‌کند که توجه شما را به بخش دوم این خاطرات جلب می‌کنیم.

فرشتگان تابوت او را بلند کردند و به بالا بردند

به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید محمدمهدی امین چهارم مردادماه ۱۳۴۴ در شهرستان سمنان ديده به جهان گشود. پدرش محمدحسن، بازنشسته شهربانی بود و مادرش محترم نام داشت. دانشجوی سال دوم در رشته دکترای پزشکی بود. ازدواج کرد. از سوی بسيج در جبهه حضور يافت. بيست و يكم بهمن‌ماه ۱۳۶۴ در فاو عراق بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. پيكر او در گلزار شهدای امامزاده يحيای زادگاهش به خاک سپرده شد.

 

لحظه شهادت از زبان مادر شهید امین

شب عملیات، امدادگر گردان بود. گروه‌ها و دسته‌ها آماده شدند. قرار شد یک دسته، خط اول اروندرود را پاکسازی کنند و غواصان ساعت ده وارد آب شوند و ساعت دوازده درگیری آغاز گردد. غواص‌های لشگر موفق شدند که جلوی پای خود را پاکسازی کنند. بچه‌های گردان وارد عمل شدند و با قایق از اروندرود عبور کردند.

زمانی که نیروهای دیگر وارد عمل شدند، به علت پایین آمدن آب به موانع زیادی برخورد کردند. محمدمهدی هم با آنها بود. در حالی که کالیبر دشمن صف اول را پوشانده بود و تیربار دشمن هم کار می‌کرد، گلوله‌ای به سر او خورد و شهید شد. آن عملیات به آزادسازی فاو منجر شد.

(به نقل از داماد شهید)

 

ملائکه محمدمهدی را تشییع کردند

تابوتش روی قبر جلوه می‌کند. جلوتر می‌روم. چشمم به عکس می‌افتد. عکس محمدمهدی است. نزدیک می‌شوم. ناگاه هوا روشن می‌شود. چند فرشته به پایین می‌آیند. صدایی توجه مرا به خود جلب می‌کند: «بگیرین و او رو بالا بیارین!»

ملائکه زیر تابوت را گرفتند و او را بالا بردند. همانطور محو تماشا بودم که کجا می‌برندش، بر اثر تکان‌هایی از خواب بر می‌خیزم. گریه‌ام می‌گیرد. به مادرم می‌گویم: «مادر! محمدمهدی شهید شد.»

(به نقل از خواهر شهید)

 

منبع: کتاب فرهنگ‌نامه شهدای استان سمنان-شهرستان سمنان/ نشر زمزم-هدایت

 

برچسب ها
نام:
ایمیل:
* نظر:
استان ها
عکس
تازه های نشر
اخبار برگزیده