وداع در لحظه آخر؛ انگار میدانست به شهادت میرسد
به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید حسینعلی محمدی فرزند براتعلی، یکم فروردین ۱۳۶۹ در کشور افغانستان به دنیا آمد. در هفت سالگی با خانواده به ایران مهاجرت کرد. ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. سال ۱۳۹۵ به همراه تیپ فاطمیون و برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) به سوریه اعزام شد. وی سرانجام دوازدهم مرداد ۱۳۹۵ به شهادت رسید و پیکر پاکش در گلزار امامزاده یحیای شهرستان سمنان به خاک سپرده شد.
جنگ بر ما واجبه!
بار دومی که رفته بود سوریه، دست و پاهایش مجروح شدند. او را بردند در یکی از بیمارستانهای سوریه و مداوایش کردند. فهمیدم که آنجا مجروح شده است. خودش چیزی نمیگفت.
گفتم: «حسینعلی! سوریه خطر داره، دیگه نمیخواد بری. دو بار رفتی بسه. یک برادرمان توی افغانستان به شهادت رسید.»
گفت: «برادر! به خواهران و همسرم چیزی نگو! بر ما واجبه بریم سوریه، نمیدونی تکفیریها و داعشیها چقدر جنایتکار و وحشی هستند و چه بلایی سر مردم میآرن!»
چند روز بعد دوباره راهی شد.
(به نقل از برادر شهید، حسنعلی)
در سوگ پدر و برادر
پدرش که در ایران فوت کرد، بعد از چند سال حسینعلی با مادر، خواهران و برادرش برگشتند افغانستان. یک روز برادر بزرگش با زن و بچههایش توی یک ماشین بودند که طالبان ماشین را هدف قرار داد. برادر و زنِ برادر و یک بچهشان کشته شدند و دوتا بچه زنده ماندند. حسینعلی نه تنها سرپرستی مادر و خواهرانش را به عهده داشت، سرپرستی بچههای برادرش هم افتاد بر گردنش.
(به نقل از داماد شهید عبدالعلی مرادی)
خستگی ناپذیر بود
وقتی میآمد خانه، خستگی از سر و رویش میبارید.
میگفت: «خانم! چای داری؟»
میگفتم: «الان برات میآرم.»
چایش را میخورد و نیم ساعتی استراحت میکرد. وقتی بیدار میشد، آنقدر سرحال و شاد بود انگار نه انگار که از صبح تا حالا سر کار بنایی بوده. با هم مینشستیم حرف میزدیم و از اتفاقات بیرون تعریف میکرد.
(به نقل از همسر شهید)
مقام اهل بیت (ع) از نگاه شهید
گفتم: «برادر! نرو سوریه دخترت آرزو کوچیکه و زنت هم جوان، نباید تنهاشون بذاری.»
گفت: «آرزو و مادرش را به خدا میسپارم، مگر از حضرت زینب و حضرت رقیه بالاترند؟!»
(به نقل از خواهر شهید)
وداع در لحظه آخر؛ انگار میدانست شهید میشود
زنگ زد. با هم حرف زدیم. خیلی صداش ضعیف و گرفته بود. اصلاً حال نداشت.
گفتم: «چته مجروح شدی؟»
گفت: «نه نگران نباش! خواب بودم بیدار شدم.»
همرزمش میگفت :«دو ساعت بعد از تلفن کردن به شهادت رسید.»
(به نقل از همسر شهید)
منبع: بنیادشهید و امور ایثارگران استان سمنان