تیری که بال پروازش شد، از دیوار تا ملکوت!
به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید تقی زحمتكش چهاردهم آذرماه ۱۲۹۵ در شهرستان بندرگز به دنيا آمد. پدرش علی و مادرش فاطمه نام داشت. در حد خواندن و نوشتن سواد آموخت. حلبیساز بود. سال ۱۳۵۰ ازدواج كرد. شانزدهم دیماه ۱۳۵۷ در زادگاهش توسط عوامل رژیم شاهنشاهی، بر اثر اصابت گلوله به شهادت رسيد. پیکر وی در گلزار شهدای همان شهرستان به خاک سپرده شد.
ما در قیامت با هم هستیم!
هنوز بعد از گذشت سی و چند سال، احساس نمیکنم که چندین سال از شهادت تقی میگذرد. هنوز خونش برایم تازه است. بعضی اوقات حضورش را احساس میکنم.
گاهی در عالم خواب به من میگوید: «ما در قیامت در کنار هم هستیم!»
(به نقل از همسر شهید)
خوشرو و گشادهرو
خیلی مرد خوشرو و گشادهرویی بود. مقید به نماز اول وقت و قرآن. از سالهای قبل از انقلاب، ایشان رساله حضرت امام (ره) را داشت اما هیچوقت پیش کسی عنوان نمیکرد.
رفتاری بسیار شایسته داشت. ما هم خیلی دوستش داشتیم و با او راحت بودیم. او واقعاً نمونه والایی از یک مرد با اعتقادات راسخ بود. هیچ چیز مانع از انجام تکلیفش نمیشد.
(به نقل از خواهر خانم شهید)
تیری که بال پرواز شد از دیوار تا ملکوت!
مغازه کوچک اسباببازی فروشی داشت. من و بچههای محلهمان گاهی برای خرید اسباببازی به مغازهاش میرفتیم. یک روز که با بچهها از مدرسه برمیگشتیم، دیدیم جمعیتی در حال شعار دادن هستند. از روی حس کنجکاوی بچهگانه رفتیم و داخل جمعیت شدیم؛ همینطور که مردم به طرف مزار شهدا حرکت میکردند و شعار میدادند، سربازان گارد نیز به سمت مردم انقلابی، تیراندازی میکردند.
قیامتی برپا شد. هر کس برای نجات جان خویش تلاش میکرد. سربازان گارد، دوازده نفر را آن روز شهید کردند. یادم میآید، آن روز آقای زحمتکش هم جزء شعار دهندگان بود و با شروع تیراندازی رفت بالای یک دیوار؛ تا او نیز جان خود را نجات دهد.
در همان هنگام که داشت از دیوار بالا میرفت، تیری بال پروازش شد از دیوار تا ملکوت. با بقیه بچهها رفتیم طرف مسجد چوبی. از شدت ترس، همدیگر را در آغوش گرفته بودیم. همانجا پنهان شدیم تا سر و صداها خوابید و ما به خانه بازگشتیم.
(به نقل از همسایه شهید)
منبع: کتاب فرهنگنامه شهدای استان سمنان-شهرستان سمنان/ نشر زمزم-هدایت