دوبیتی معروف، روی سنگ قبرش حک شد
به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید ابوالفضل امينزاده يكم آذر۱۳۳۳ در روستای مهماندوست از توابع شهرستان دامغان به دنيا آمد. پدرش علیاصغر و مادرش سكينه نام داشت. تا پايان دوره ابتدايی درس خواند. كارمند صنايع دفاع بود. سال ۱۳۵۵ ازدواج كرد و صاحب دو پسر و يک دختر شد. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. بيست و هشتم بهمن ۱۳۶۱ در فكه توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت تركش خمپاره به شهادت رسيد. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد.
ترور
پاسی از شب گذشتهبود. اعصابم به هم ریخت. سابقه نداشت که مرا بیخبر بگذارد؛ آن هم تا این وقت شب. سرم را به هزار چیز گرم کردم تا ساعت بگذرد. تا صدای تلفن را شنیدم، سریع به طرفش رفتم.
-الو! منزل آقای امینزاده؟
-بفرمایین!
-شما خانمشون هستین؟
-بله!
هنوز حرفهایش تمام نشدهبود که در جا خشکم زد. گوشی از دستم افتاد. تا صبح نتوانستم بخوابم. بالاخره آمد؛ با تنی مجروح. هراسان پرسیدم: «چرا اینطور شدی؟»
چیزی نگفت. هر چه اصرار کردم، باز هم حرفی نزد. از دوستانش شنیدم که میخواستند او را ترور کنند که مجروح شده.
(به نقل از همسر شهید)
حاجی خواهشی دارم!
به صف نماز پیوستم. چند دقیقه بعد، با شنیدن «قدقامتالصلاه» به ترتیب ایستادیم تا نماز شروع شود.
صورتش را به طرفم کرد و گفت: «حاجی خواهشی دارم!»
گفتم: «بگو پسرم!» گفت: «بعد از نماز برام دعا کنین که شهید بشم!» با تعجب نگاهش میکردم که صدای مکبر را شنیدم: «ببنديد مومنان، نماز را!»
(به نقل از همسر شهید)
جبهه از هر چیزی مهمتره!
پسرم جواد، مریض بود. طوری که نصفههای شب فقط گریه میکرد.
گفتم: «نگهداری این بچه مشکله، شما نرو جبهه!»
گفت: «الآن جبهه برام از هر چیزی مهمتره!»
و رفت جبهه.
(به نقل از همسر شهید)
راضیام به رضای خودش
وقتی جواد از دنیا رفت، به ابوالفضل خبر نمیدهند. چند روز بعد، به خانه پدر خانمش زنگ میزند و حال بچههایش را میپرسد.
پدر خانمش میگوید: «همه حالشون خوبه!»
ابوالفضل میگوید: «میدونم که پسرم فوت شده؛ ناراحت نباشین. هر چی خدا بخواد همون میشه.»
کمی لرزش در صدایش بود. پدر خانمش گفت: «نه! تو از کجا میدونی؟»
گفت: «من اون رو توی خواب دیدم. راضیام به رضای خودش.»
(به نقل از خواهر شهید)
ذکر همیشگی
دو بیتی که ذکر همیشگیاش بود:
«آنکس که تو را شناخت، جان را چه کند/فرزند و عیال و خانمان را چه کند
دیوانه کنی، هر دو جهانش بخشی/دیوانه تو، هر دو جهان را چه کند»
وصیت کرد که، این دو بیت را روی سنگ مزارش بنویسند.
(به نقل از خواهر شهید)
منبع: کتاب فرهنگنامه شهدای استان سمنان-شهرستان دامغان/ نشر فاتحان-قائمی