وصیت شهید "نقی تیتییان" پس از شهادت
به گزارش نوید شاهد سمنان؛ شهید نقی تیتییان چهاردهم
آبان ۱۳۳۹ در روستای لنگر از توابع شهرستان ساری به دنيا آمد. پدرش حسن (فوت ۱۳۵۹) و مادرش سكينه نام داشت. تا اول راهنمايی درس خواند. جهادگر بود. سال ۱۳۶۱ ازدواج كرد و صاحب يک دختر شد. به عنوان بسيجی در جبهه حضور يافت. بيست و هشتم
آبان ۱۳۶۲ در پنجوين عراق بر اثر اصابت تركش به كمر، شهيد شد. مزار او در گلزار
شهدای امامزاده يحيای شهرستان سمنان قرار دارد. برادرش سليمان نيز به شهادت رسيدهاست.
وصیت شهید پس از شهادت
دخترمان که به دنیا آمد، اسمش را گذاشتیم سمانه. دوازده روزه بود که برای اولینبار او را بردیم امامزاده یحیی سر مزار پدرش.
مادرم آنجا دلشکسته شهید را خطاب کرد و گفت: «نقی! بلند شو سمانه اومده تو رو ببینه.»
برای شهید فاتحه خواندیم. مادرم مشغول صحبت با شهید بود و من خاطرات مشترک دوره کوتاه زندگیمان را مرور میکردم و از گوشه چشمم اشک جاری بود.
شب شهید به خواب مادرم آمد و گفت: «اسم دخترم رو بذارین نرجس»
کار از کار گذشتهبود. ما بدون اینکه نظر شهید را بپرسیم اسمش را گذاشتهبودیم سمانه، اما از همانوقت توی خانه، نرجس صدایش میکنیم.
(به نقل از همسر شهید)
من مَردم، فرق میکنه
برادر کوچک ما بود. از همان وقت که توی روستای لنگر زندگی میکردیم و پدرمان چارواداری [1] میکرد، او تحت تأثير برادر بزرگترمان سليمان، روحیه انقلابی و مذهبی داشت. سمنان که آمدیم توی تظاهرات شرکت میکرد. با اینکه کارگر در و پنجرهسازی بود، در حد خودش شعارنویسی میکرد و اگر اعلامیههای امام به دستش میرسید، بدون ترس به دوست و رفقا میرساند. منطقه جهادیه مینشستیم. آنجا کانون فعالیتهای انقلابی بود.
یک روز که مأمورهای شاه، گاز اشکآور زدند توی جمعیت تظاهرات کننده، او به سرعت آمد توی حیاط. چند کارتن برداشت آتش زد و دوید طرف در.
داشت میرفت بیرون که گفتم: «صبر کن منم بیآم!»
برگشت و ایستاد جلوی من و مانع شد. توی دو تا دستش کارتونها داشتند میسوختند، گفت: «نه! شما نیاین بیرون، این مأمورا دین و ایمون درستی ندارن. ممکنه بهتون اهانت کنن!»
گفتم: «پس تو چرا میری؟» گفت: «من مَردم، فرق میکنه.»
این را گفت و در را زد به هم و رفت. آخر شب وقتی برگشت، بدنش از چندجا كبود بود.
(به نقل از خواهر شهید)
منبع: کتاب فرهنگنامه شهدای استان سمنان-شهرستان سمنان/ نشر زمزم-هدایت